جستجوگر در این تارنما

Saturday 28 June 2014

ای شیراز - شهریار

دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز
سرم آمد به بر سینه سلام ای شیراز
وامداریم سرافکنده ز خجلت در پیش
که پس انداخته ایم اینهمه وام ای شیراز
توسن بخت نه رام است خدا می داند
ورنه دانی که مرا چیست مرام ای شیراز
نکهت باغ گل و نزهت نارنجستان
از نسیمم بنوازند مشام ای شیراز
نرگسم سوی چمن خواند و سروم سوی باغ
من مردد که دهم دل به کدام ای شیراز
به قیام از بر هر گنبد سبزی سروی
چون عروسان خرامان به خیام ای شیراز
توئی آن کشور افسانه که خشت و گل تست
با من از عهد کهن پیک و پیام ای شیراز
سرورانت مگر از سرو روانت زادند
که در آفاق بلندند و به نام ای شیراز
قرن ها می رود و ذکر جمیل سعدی
همچنان مانده در افواه انام ای شیراز
خواجه بفشرد سخن را و فکندش همه پوست
تا به لب راند همه جان کلام ای شیراز
زان می لعل که خمخانه به حافظ دادی
جرعه ای نیز مرا ریز به جام ای شیراز
زان خرابات که بر مسند آن خواجه مقیم
گوشه ای نیز مرا بخش مقام ای شیراز
ترک جوشی زده ام نیم پز و نامطبوع
تب عشقی که بتابیم تمام ای شیراز
شهسوار سخنم لیک نه با آن شمشیر
که به روی تو برآید ز نیام ای شیراز
شاید از گرد و غبار سفرم نشناسی
شهریارم به در خواجه غلام ای شیراز






Wednesday 25 June 2014

چرا از عملکرد تیم ملی ایران در برزیل ناامید نیستم؟

با بازی امشب تیم ملی فوتبال ایران در برابر تیم بوسنی و هرزگوین و باخت تیم ملی ما در برابر آنها، کارنامه بازیهای تیم ملی ایران در جام جهانی 2014 برزیل به پایان رسید.
میتوانم گمان ببرم که بازار آرا و نظرهای "متخصصین" تا مدتها حسابی گرم باشد. میخواهم همینجا اعلام نمایم که در این زمینه متخصص نیستم و هرچه را که شما میخوانید تنها برداشتهای یک شهروند از این واقعه ورزشی میباشد. نه کمتر و نه بیشتر.
تا پیش از آغاز بازیهای جام جهانی فوتبال از من پرسیدند که نتایج مسابقات را چگونه میبینم؟ پاسخ دادم که در برابر نیجریه و طبیعتا آرژانتین گلهای زیادی دریافت میکنیم و بازی در برابر بوسنی را تا حدودی در همین حد پیش بینی میکردم.
دیگران نیز کمابیش همینرا میگفتند. تساوی در برابر نیجریه و علیرغم باخت، بازی نسبتا خوب در برابر آرژانتین سبب گشت که توقعات از تیم ملی در برابر بوسنی و هرزگوین بالا برود.
واقعیت شماره یک : با بازی در برابر نیجریه و آرژانتین (هرچند که بازی ما در برابر این دو تیم بازی فعال نبود بلکه منفعل بود) تیم ملی ایران بیشتر ما را بگونه مثبت شگفت زده کرد.
تیمی که در کشور خودش در برابر کشورهایی مانند دوبی و لبنان و قطر لرزه براندامش میافتاد و مربیانش بدنبال هزار بهانه برای توجیح نتیجه میگشتند، حالا در میادین بین المللی سرسختی و مقاومت برنامه ریزی شده و منظم از خود نشان میدهد. همین نیز همه را شگفت زده کرده بود.
واقعیت شماره دو : تیم ملی کشور ما با میانگین سنی سی سال و داشتن سابقه کم تمرینهای گروهی و همچنین کمی دیدارهای در خور بین المللی با تیمهای مناسب  و تفاوت شرایط جوی و آب و هوایی بسیار متغیر برزیل و ایران و سرانجام نیز نبودامکانات نسبتا مناسب برای تیم (گویا  بازیکنان تیم ملی برای انجام تمرینشان در برزیل، بعضا مجبور بودند که فاصله ای دوساعته را با اتوبوس میان محل اقامت و زمین تمرین طی نمایند زمین تمرین آلمانیها در کنار هتلشان بود) و و و.... در حالتی قرار نداشت که بتواند پس از انجام دو بازی سخت و نیروبر در بازی سوم هم با همان نیرو حاضر شود. شاید هم دست کم گرفتن تیم حریف هم به جریان کمک کرده باشد ولی اینکه بازیکنان در میدان بی نیرو و در نتیجه بی اندیشه بازی میکردند، کاملا مشهود بود. حتی برای یک غیر متخصص چون من.
واقعیت شماره سه : آقای کی روش در زمینه انتخاب بازیکنان و نحوه قرار دادن ایشان در کنار یکدیگر موفق عمل کرد. منکر این نمیتوان شد. روشهای کی روش ولی هرچقدر هم که خوب میبودند جبران کننده موارد ذکر شده بالا نمیتوانستند باشند. اینرا نیز بایستی همگی درک و اقرار نماییم.
بزرگترین کاری که کی روش کرد این بود که به ما نشان دهد، اگر بخواهیم و برنامه درست (شعار کمتر و عمل مثبت بیشتر) داشته باشیم، قادر به انجام کارهایی خواهیم بود که خودمان هم در آغاز باورشان نمیکنیم.
شبیه همین کار کی روش را هم اکنون میتوان در والیبال ایران مشاهده نمود که والیبالیست های ما با اتکای به نفس کامل به میدانها میروند و حتی اگر ببازند، بازی را به دلیل یا دلایلی باخته اند و نه اینکه بخاطر کمبود روحیه و نداشتن برنامه و نظم.
من به عنوان یک شهروند (که متخصص در امور فوتبال هم نیست) در مجموع از عملکرد کی روش و بازیکنان تیم ملی ایران راضی هستم و امیدوارم که تجربیات گوناگون مثبت و منفی کسب شده از این بازیها بتوانند در آینده به تیم ملی ایران و تیمهای داخلی و مربیانشان کمکهای شایسته ای نمایند.
اینکه شرایط میتوانست بهتر از اینها باشد را ایرادی بر کی روش و تک تک بازیکنان نمیدانم بلکه بایستی کل دستگاه ورزش فوتبال ایران و مسئولین و مربیان را مورد مداقه قرار داد و انتقادی به آنها نگریست. این مسئولین و مربیان پیشتر از اینهم بودند ولی تحول مثبت مشهودی در ورزش فوتبال ایران را سبب نگشتند.

در پایان بازهم عنوان میکنم که نوشته های بالا را یک غیرمتخصص نوشته است.


Friday 20 June 2014

سیاست - خلیل الله خلیلی

کشتند بشر را که سیاست این است
کردند جهان تبه که حکمت این است

در کسوت خیرخواهی نوع بشر
زادند چه فتنه ها، مهارت این است


Wednesday 18 June 2014

مصرف سیاهدانه، کابوسی برای بیماری سرطان

سیاهدانه با نام علمی  Nigella_sativa  خاری است بر چشم کنسرنهای بزرگ داروساز و برخی از پزشکان وابسته به آنها که تنها از فروش داروهای صنتعی و شیمی درمانی زندگی میکنند.
چندی است که با انجام پژوهشهای گوناگون در دانشگاه ها، پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که مصرف سیاهدانه برای جلوگیری  از ابتلای به برخی از گونه های سرطان مانند، سرطان روده، سرطان معده، سرطان پروستات، سرطان پستان، سرطان لوزالمعده یا پانکراس و حتی غده های بدخیم مغزی بسیار موثر میباشد و مصرف آنرا در مراحل ابتدایی شناخته شدن بیماری در بیماران مبتلا به سرطان تجویز میکنند.
پژوهشگران بخش مربوط به سرطان دانشگاه جفرسون فیلادلفیا در یک  مطالعه پژوهشی  دریافتند که هشتاد در صد سلولها و غده های سرطانی موشهای آزمایشگاهی مبتلا به سرطان لوزالمعده، ریه و دستگاه گوارشی با اضافه نمودن سیاهدانه به داروهایشان، پس از گذشت سی هفته از میان رفتند. 
در سال 2003 پژوهشگران دانشگاه ایالتی جکسون ایالت میسی سی پی بر روی سیاهدانه بعنوان داروی مبارزه با  سرطان پستان مطالعه و پژوهش انجام دادند و از نتایج پژوهشها راضی بودند.
گرچه سیاهدانه را در گذشته بطور مستمر در غذاها و پزشکی سنتی استفاده مینمودند و این دانه بخصوص در کشورهای شرقی چیز شناخته شده ای بود  اما امروزه  در همه گیتی بخصوص در کشورهای غربی به دو دلیل عمده به دانه ای فراموش شده و در نتیجه ناشناس مبدل گشته است.
نخست اینکه رقبای صنعتی سیاهدانه (داروهای کنسرنهای بزرگ داروسازی) در میان پزشکان امروزی شناخته شده تر هستند و دسترسی به آنها در هر داروخانه ای میسر میباشد.
دوم اینکه مصرف سیاهدانه و روند تاثیرگزاری آن بر روی بیماری زمان گیر است. در دنیای شتابزده امروزی کسی را طاقت و یارای صبر کردن نمیباشد. هرچند که داروهای نوین عوارض جانبی زیادی را بهمراه دارند ولی همینکه در یک زمینه بخصوص تاثیرات خود را زود نشان میدهند، آنها در دید پزشکان که بدنبال نشان دادن موفقیت روشهای بکار گرفته خویش هستند و بیمارانی که تنها رهایی از درد و عذاب را میطلبند، پیشتاز و ممتاز کرده است.
اینکه آیا بکار بردن این روش در دراز مدت هم همینطور خوب خواهد ماند یا نه را کسی توجه نمیکند.
لازم به یادآوری میباشد که درمان بیماری توسط سیاهدانه بایستی در مراحل نخستین پیدایش بیماری انجام گیرد و در طی مدت درمان، بیمار بایستی از مصرف شکر صنعتی ( شکر بصورتی که عرضه و فروخته میشود)، آرد سفید و خوراکیهای کنسرو شده، جدا پرهیز و دوری نماید.
طرز مصرف سیاهدانه یا روغن سیاهدانه در دوران بیماری بسیار ساده میباشد. روزانه سه قاشق چایخوری.
قاشق نخستین را بایستی با یک قاشق عسل طبیعی نیمساعت پیش از خوردن صبحانه، قاشق دوم را همراه با نهار و قاشق سوم را هم پیش از خوابیدن صرف نمود.


Tuesday 17 June 2014

طرز مصرف تو، قدرت تو

وابستگی و نیاز شدید دیگران به میل مصرف در تو، نمایانگر قدرت پنهان و برایت ناشناخته تو میباشد.
از قدرتت به شیوه خوب استفاده کن.


Sunday 15 June 2014

فرق

فرق است میان آنکه یارش در بر
با آنکه  دو چشم  انتظارش  بر در
پیش از آغاز بازیهای جام جهانی که مسابقه میان دو تیم برزیل میزبان مسابقات و کرواسی، دست اندرکاران خواستند که به یک کار شیرین و نمادین دست بزنند بدین گونه که سه کودک را که لباسهای ورزشی سپید پوشیده بودند با سه کبوتر سپید که نشانه صلح است به میانه میدان بازی فرستادند تا اینها این سه کبوتر را به پرواز درآورند.
بنظر دست اندکاران این کار نمایش جالبی میآمد. منتهی مسئولان فکر اینرا نکرده بودند که یکی از این کودکان که از بومیان برزیلی است در پایان ماجرا نواری را از جیب خود درآورده و بر روی دستان بلند میکند که بر روی آن بزبان پرتغالی نوشته شده  Demarcação  بمعنای به حاشیه رانده شده به آنسوی مرز علامت گذاری شده. منظور همانا بیرون راندن بومیان برزیلی از سرزمینهایشان میباشد تا بتوانند از زمینهایشان برای مقاصد گوناگون ( انداختن درختان بمنظور استفاده از چوبها، استفاده از منابع زیرزمینی، ایجاد کشتزارهای یکنواخت و کاشتن بذرهای دستکاری شده و و و ..) بهره برداری نمایند.
بومیان را نیز با دادن وعده و وعید رسیدگی به امورشان و بهبود حالشان به حاشیه شهرها میرانند تا در آنجا در حلبی آبادها زندگی نمایند. اینها در آنجایها به انتظار نشسته و با نبود و یا کمبود شدید امکانات مواجه میگردند و با گذشت زمان هم دیر یا زود کارشان به مصرف گونه های مواد مخدر و الکل و فحشا و دیگر بزهکاریها کشیده میشود.  پیش از این بصورت بسیار کوتاه در  اینمورد  نوشته بودم.
این بزرگ مرد کوچک  میخواست با این کارش توجه جهانیان را به موقعیت بومیان برزیلی و ظلمی که به گونه های مختلف از جمله برگزاری بازیهای جام جهانی فوتبال بر ایشان روا شده و هنوز هم میشود، جلب نماید.

گاهی میان آنچه که هست و آنچه که مینماید که هست، تفاوت های بسیاری وجود دارند. در اینجا هم میان نگرشهای افراد گوناگون به جام جهانی فوتبال و مسائل پیرامون آن فرق های اساسی میباشند.



Friday 13 June 2014

استاد و شاگرد احول - مولوی

گفت استاد: احولی را، کاندرآ                                      
رو برون آر از وثاق آن شیشه را
گفت احول: ز آن دو شیشه من کدام                                
پیش تو آرم؟ بکن شرح تمام
گفت استاد: آن دو شیشه نیست، رو                          
احولی بگذار و افزون بین مشو
  گفت: ای استاد مرا طعنه مزن                            
گفت استا: زان دو، یک را درشکن     
شیشه یک بود و به چشمش دو نمود                
چون شکست او، شیشه را دیگر نبود
چون یکی بشکست، هر دو شد ز چشم                    
مرد، احول گردد از میلان و خشم
خشم و شهوت، مرد را احول کند                                 
زاستقامت، روح را مبدل کند
چون غرض آمد، هنر پوشیده شد                        
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
چون دهد قاضی به دل رُشوَت قرار                          
کی شناسد طالم از مظلومِ زار؟
گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن
مصلحی تو، ای تو سلطان  سَخُن


احول : چشم چپ. کسی که بخاطر چپ بودن چشمش دو میبیند.



Saturday 7 June 2014

بازیهای زمستانی سوچی و فوتبال جام جهانی برزیل

ایندو به ظاهر هیچگونه ارتباطی بهم ندارند و اگر بخواهیم سطحی بنگریم و تنها بدنبال نگریستن تک تک به آنها برآییم واقعا هم ندارند ولی با وجود این میتوان هردو را از زاویه یک دیدگاه با هم مقایسه نمود. من کوشش میکنم که در اینجا اینکار را در حد توان خود و از دید خود انجام دهم.
بازیهای زمستانی سوچی در روسیه علیرغم اعتراضات گوناگون و تحریم بسیاری از مقامات سیاسی کشورهای گوناگون انجام گرفتند. این تحریمها ظاهرا به این علت بود که کشور روسیه ظاهرا در امور داخلی کشور اوکرائین دخالت میکند و مردم این کشور را از رسیدن به دموکراسی باز میدارد. این موضوع گویا خیلی از سیاستمداران متعهد جهان را ناراحت ساخته بود و بهمین سبب نیز گرچه از فرستادن تیمهایشان به سوچی ممانعتی بعمل نیاوردند ولی خودشان از رفتن به روسیه سرباز زدند و اعتراضات خود را بدینوسیله نشان دادند.
چند روز دیگر در کشور برزیل بازیهای جام جهانی فوتبال آغاز خواهند گردید. ارتش و پلیس برزیل برای اینکه تظاهرکنندگان و معترضین به جام جهانی به خیابانها نیایند و اعتراضات خود را به چشم جهانیان نرسانند به محله های فقیر نشین این کشور رفته و سختی بخرج داده و گویا چندین کودک خیابانی و بی سرپناه نیز در این اعتراضات توسط پلیس برزیل کشته شده اند.
هیچ مقام رسمی و سیاسی جهانی را نمیشناسم که به این اعمال اعتراض نموده و رفتن به برزیل و شرکت در مراسم گشایش بازیها و انجام بازیها تحریم کرده باشد.
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟
.
.
.
گوی توفیق و کرامت در میان افگنده اند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟


Sunday 1 June 2014

گرگ درون - فریدون مشیری

گفت دانایی که: گرگی خیره سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر! 
لاجرم جاری است پیکاری سترگ 
روز و شب، مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره ی این گرگ نیست 
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زور آفرین مرد دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک 
وآن که با گرگش مدارا می کند
خلق و خوی گرگ پیدا می کند
در جوانی جان گرگت را بگیر!
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می کنند
وآن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند

گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب....؟؟؟