هنگامیکه همسر دارن وبستر انگلیسی
دستگاه فلزیابی را بعنوان هدیه کریسمس به شوهرش داد ایندو هیچ گمان نمیکردند که
این بهترین هدیه ای خواهد بود که دان تا آنزمان دریافت داشته است. اواسط سپتامبر
سال 2011 بود که دارن وبستر به ارزش واقعی هدیه دریافتیش پی برد.
روزی در میانه ماه سپتامبر سال
2011 زمانیکه آقای وبستر پسرش را با خودرو
به مدرسه برده بود و میخواست که بسر کارش برود، بر روی جاده ای در کنار مرغزاری
خودرو خود را نگه داشت تا کمی با فلزیاب خویش به جستجو بپردازد. او پیشتر هم در
این مرغزار به کاوش پرداخته ویکی دو سکه بسیار کم ارزش نیز پیدا کرده بود، اما در
آنروز هنوز با دستگاه فلزیاب خویش پا بر روی مرغزار نگذاشته بود که دستگاه به صدا
درآمد. دارن وبستر بلافاصله به خاکبرداری پرداخت و زمانیکه به شیئی ساخته شده از
حلبی رسید نخست ناامید گشت اما با ادامه خاکبرداری بزودی مشخص گردید که شیئی حلبی
در واقع یک جعبه است که بمحض بیرون کشیدنش از دل خاک از میان آن 27 سکه، ده دستبند، 2 انگشتری، 14
شمش، شش نشان جواهری، یک شانه تزئینی از جنس نقره، 141 سکه نقره ای و مقدار زیاد
دیگری از سکه های خرد شده و شمش های طلا و نقره ای شکسته بر روی پای دارن ریختند.
دارن وبستر بعدها تعریف کرد به محض دیدن
دستبندها دانستم که اشیاء یافته شده متعلق به زمان بودن وایکیگنها در بریتانیا
میباشد. همان شب دارن وبستر به مامورین دولتی که مسئول ثبت چنین یافته هایی هستند
و همچنین به پلیس محلی تلفن کرد و آنها را در جریان گذاشت.
هنگامیکه
گارت ویلیامز Gareth Williams از سوی موزه بریتانیا اعزام گردید تا اشیاء یافته شده را ارزیابی
و ارزشیابی کند، بزودی مشخص گردید که این کشف شگفتیهای مربوط به خود را نیز دارد و
ناشناخته هایی را مطرح خواهد کرد.
در میان
27 سکه ای که یافته شده بودند سکه ای بخصوصی وجود داشت. بر روی این سکه نام کسی که
سکه بنام او زده شده بود، قرار داشت و این یک نام عجیب بود. آیردکنوت Airdeconut.
اما
پادشاهی بدین نام را کسی نمیشناخت. ابتدا گمان برده شده که این نام یک پادشاه
وایکینگ است که سازنده سکه با گویش محلی نوشته است زیرا نام هارتاکنوت Harthacnut
درمیان وایکینگها نامی شناخته شده بود. حتی هارتاکنوت نامی از سال 1035 تا
سال 1042 در دانمارک امروزی پادشاهی میکرد. این پادشاه حتی از سال 1040 بخشهایی از
انگلستان امروزی را به زیر اختیار خود درآورده بود.
اما مشکل
اینجا بود که آزمایشهای کربن 14 نشان دادند که این سکه متعلق به این دوران نبوده و
قدیمیتر میباشد. از نظر ظاهری نیز به سکه های پادشاهان وایکینگی بنامهای زیفردوس Siefredus و
کنوت از اومبریای شمالی Northumbria
شباهتهای فراوان داشتند. این پادشاهان یک سده پیشتر از هارتاکنوت میزیستند.
گارت
ویلیامز متخصص سکه موزه بریتانیا با خوشحالی میگوید : ما در اینجا با یک پادشاه
ناشناخته وایکینگ روبرو هستیم که نمیدانیم در کدام بخش از تاریخ جایش دهیم. همزمان
اما او یک نظریه را عنوان میکند. یک پادشاه وایکینگ بنام گوت هرد Guthred وجود داشت که از سال 883 تا 895 میلادی در
اومبریایی شمالی پادشاهی میکرد.
از روی
تعاریف تاریخی ما نام پدر او را میشناسیم : هارتاکنوت. ما همچنین میدانیم که در
میان وایکینگها این رسم وجود داشت که نام پدربزرگ را به نخستین نوه پسری میدادند.
از اینرو سکه هارتاکنوت تازه یافته شده میتواند که واقعا سکه پسر گوتهرد بوده باشد
که بنام پدربزرگش خوانده میشد.
اما این
تنها روی جالبت سکه یافته شده نیست. این سکه همچنین زمانی را به ما نشان میدهد که
در آن مسیحیت دین پیشین وایکینگها را به کناری میراند. بر پشت این سکه حروف DNS حکاکی شده بود که در لاتین مخفف واژه دومینوس بمعنای خدا میباشد.
آیردکنوت
یا هارتاکنوت واضحا پادشاهی بود که میخواست علیرغم اینکه پدر و پدربزرگش به بریتانیا
حمله میکردند و آنجا را تاراج نموده و همچنین دیرهای مسیحی را خراب میکردند، به
همگی دین جدید خویش را نشان دهد.
در آنزمان
که سالهای خونینی بودند، اگر کسی مالی و یا گنجی میداشت آنرا پنهان میکرد.
وایکینگها بخشی از جزیره انگلستان را زیر امر خود داشتند و گروههایی از وایکینگها
هم به آنجا مهاجرت کرده و ساکن آنجا شده و با بومیان درآمیخته شده بودند.
بدیهیست
که همه وایکینگها داوطلبانه به دین جدید نپیوسته بودند ولی کسانی نیز در میان آنها
بودند که یا از روی ایمان و یا بخاطر دلایل دیگری مانند بازرگانی راحت تر کردن و
یا نداشته بنیه نظامی قوی جهت تکرار جنگها، به دین جدید گرویده بودند تا بتوانند
راحت تر با بومیان زندگی کنند. اینان میخواستند که همگان از مذهب جدید ایشان آگاه
گردند. زدن سکه هایی از این دست تبلیغ موثر و مهمی برای پیشبرد مقصودشان میبود.