جستجوگر در این تارنما

Monday, 7 September 2020

هیچستان

به سراغ من اگر می آیید،

پشت هیچستانم .

پشت هیچستان جایی است.

 پشت هیچستان رگ های هوا ،

پر قاصد ها ییست که خبر می آرند،

از گل واشده ی دورترین بوته ی خاک .

روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است

که صبح،به سر تپه ی معراج شقایق رفتم

 

پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است:

تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،

زنگ باران به صدا می آید.

آدم اینجا تنهاست

                  و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت  جاریست .

به سراغ من اگر می آیید،

                نرم و آهسته بیایید

                 مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من.