جستجوگر در این تارنما

Tuesday, 31 January 2012

چند گفته زیبا


-  یافتن کسانیکه تو را درک میکنند و حدودا همان چیزی را احساس مینمایند که تو حس میکنی، گرفتن بهترین هدیه ایست که بر روی زمین وجود دارد.
-  زیبایی بیرونی چشمها را به بند خود میکشد و زیبایی درونی قلبها را.
-  هر آنکس که گاهی با خود خلوت کند، میتواند نیروی نهفته بیشتری را در خویش بیابد تا در بیرون از خود.
-  همه کسانیکه خوشبخت بنظر میرسند الزاما نیز خوشبخت نیستند. برخی از آنرو میخندند تا گریه های درون خویش را پنهان نگه دارند.
-  چیزی که برای ما بی اهمیت باشد، نمیتواند ما را شگفت زده نماید.
-  هرگز بی جهت سخن سخت با کسی مگوی که او را بیازارد زیرا تو میتوانی قلب کسی را بیشتر از آنچه که میپنداری جریحه دار نمایی.
-  مردم راضی نیازی به خوشبخت شدن ندارند. آنها خوشبخت هستند.
-  بسا پیش میآید که میل به دانستن و آگاه بودن خود مانع از آن میشود که دانسته و آگاه گردی. "فرانسوا دوک دو لا روشفکو"
-  کسی که با عجله و بیصبری منتظر رسیدن میوه بر روی شاخه درخت، مینشیند، اغلب از شکفتن شکوفه ها بدرستی لذت نمیبرد.
-  خنده نمادی از احساس آرامش نسبی است. "ویلهلم بوش"
-  بیاموز که گوش فرادهی زیرا که موقعیتهایِ خوب درِ خانه را به آهستگی میکوبند.

Tuesday, 24 January 2012

جنگجویان زرین پانامائی


کاوشگران توانستند که گورستانی در پاناما پیدا کنند که در آن پیکره های از زر پوشیده شده سرانی قرار داشتند که هزار سال پیش میزیستند. این یکی از مهمترین کشفیات اخیر از اینگونه در قاره آمریکا میباشد و چیزهای زیادی در مورد یکی از تمدنهای کمترشناخته شده این قاره برای بازگو کردن دارد.
خانم دکتر جولیا مایو  که برای نوشتن پایان نامه دکترای خویش در رشته باستان شناسی سالهای زیادی بدنبال یافتن کوچکترین اثر از تمدنی که سده های زیادی در این بخش از قاره آمریکا زندگی میکرد، بود و نمیافت، هم اکنون چنان در برابر سیل کشفیات پی در پی قرار گرفته که خود نیز غافلگیر شده است.
در سال 2005 خانم مایو بهمراه گروه همراه کننده اش به کاوش در منطقه ال کانو el-cano که بمناسبت وجودی آبشاری بهمین نام در آن، اینگونه خوانده میشود، پرداخت. آنها موفق به یافتن گورهای فراموش شده ای که دایره وار کنار هم قرار داشتند، گشتند.
در این گورها بازمانده پیکرهای سران قبایل و جنگجویانی قرار داشتند که پیکرشان را با زر آرایش کرده و پوشانده بودند. زیورآلات همراه این سران بگونه زیر بودند :
دو ورقه زرین که سینه را میپوشاند، چهار بازوبند پهن زرین، گردنبندی با زنگوله ای زرین و کمربندی که دانه هایش بصورت دانه های زیتون بزرگ و توخالی بودند.
همینها به تنهایی میتوانستند چیزها و یافته های کافی باشند که خوشنامی و آوازه بلند را برای یابندگان خود بهمراه آورند.
در سال 2010 این گروه پژوهشگران در فصل گرما که از ژانویه تا آوریل بدرازا میکشد به این منطقه بازگشتند. بزودی گور دوم با همان مشخصات گور نخست از دل خاک بیرون کشیده شد و بنظر میرسید که در آنجا نیز بازمانده پیکر مردی مهم خفته باشد. در این گور افزون بر یافته های گور نخست تکه زمرد بزرگ و درخشانی نیز یافته شد. در کنار بازمانده پیکر مرد، پیکر کودک شیرخواری نیز قرار داشت که بهمین گونه زیور گردیده بود و احتمالا پیکر فرزند مرد در گور نهفته بوده است.
آزمایشهای رادیوکربن نمایان ساختند که این دو در حوالی سال 900 میلادی زندگی را بدرود گفته بودند. این درست مقارن با زمانیست که تمدن مایایی که در فاصله هزار کیلومتری شمال غربی گورهای یافته شده در ال کانو قرار داشت، دوران زوال و از هم پاشیدگی خود را آغاز کرده بود.
اکنون نیز این گورستان باستانی گروههای باستان شناس را از دانشگاههای هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا به خود جذب میکند.
مانوئل لوتروپ از دانشگاه هاروارد بر این گمان است که اسپانیائیهایی که در سده 16 میلادی به منطقه وارد شدند با مردمان بازمانده این تمدن کهن روبرو گشتند و آنها را مقهور خویش ساختند.
کارشناسان میگویند که اکثر این گورها متعلق به سده های 8 تا 10 میلادی میباشند و اشیاء یافته شده در این گورها شباهتهای فراوانی دارند با اشیائی که اسپانیائیها در سده 16 میلادی پیش روی خود یافتند.
پیشتر از آنهم در آوریل سال 1940 باستان شناسان موفق گشته بودند تا مقدار مشابهی از اینگونه اشیاء باستانی را در پاناما بدست آورند و پس از آنکه آنها این اشیاء را برای دادن به موزه های خود بهمراه بردند دیگر گروههای باستان شناسی فعال چندانی در پاناما باقی نماند و تنها شمار اندکی از ایشان در پاناما مانده و هنوز هم کاوش میکردند که آنها نیز تا پیش از کشف خانم جولیا مایو کارنامه چندان موفقی نداشتند.
جولیا مایو گزارشات باستان شناسان دهه های 40 و 50 را بدقت خواند و از اینرو گمان میبرد که میتواند به کاوشی دست بزند که نتایجش موفقیت آمیز باشند.
در نخستین کاوشها و پژوهشها خانم مایو موفق به یافتن تپه نسبتا کم ارتفاعی شد که میتوانست نهفته هایی در دل خود پنهان داشته باشد و حقیقتا نیز اینچنین بود.
تنها چند کیلومتر دورتر از محل گورستانی که خانم مایو یافت احتمالا محوطه های باستانی دیگری نیز قرار دارند که منتظر کشف شدنسان هستند.  در صورتیکه چنین چیزی واقعا وجود داشته باشد، این منطقه از پاناما شبیه دره پادشاهان مصر خواهد شد که گورها و تاسیسات زیادی را در خود جای داده بود منتهی با این تفاوت که دره پادشاهان مصر در طول تاریخ تا پیش از آمدن باستان شناسان بارها مورد دستبرد و غارت قرار گرفته بود و اشیاء آن در مقیاس بزرگی بغارت رفته بود.

Thursday, 19 January 2012

طرح جدیدی برای چرخ خودروها

از زمان پدید آمدن چرخهای بادی خودروها که در اختراع آن آقایان گودیر Charles_Goodyear ، دانلوپ  Dunlop  و میشلین Michelin هم سهیم بودند، این لاستیک سیاه تحولات و تغییرات فراوانی را در یکصد و چند سال گذشته تجربه کرده است. شیوه عمل و اصل کار چرخ خودرو در این میان همچنان ثابت مانده بود : چرخهای خودرو لوله های گردی هستند که بوسیله باد پر میشوند و بر روی رینگ چرخ وصل میگردند.
ناگفته نیز نماند که آقایان گودیر، دانلوپ و میشلین بعدها کارخانجات تایرسازی بنا نمودند که امروزه در تمام کشورهای دنیا مشتری دارند.
اخیرا کارخانه بریجستون ژاپنی که به گفته خودشان بزرگترین تولید کننده چرخ خودرو و دوچرخه و موتورسیکلت در جهان میباشد، طرحی نو در انداخته است. این تولید کننده چندی پیش چرخی را به نمایش گذاشت که بدون باد کار میکرد. این بمعنای احتیاج نداشتن دریچه سوپاپ در چرخ، نداشتن نیاز به کنترل فشار باد در چرخها و نبود خطر پنچری برای چرخها میباشد.
این تولید کننده مدعی است که چرخهای نو طراحی شده بهمان نرمی و روانی چرخهای پیشین هستند و در صورت کهنه شدن قابلیت بازیافت صد در صدی را دارند.
چرخهای بی باد پدیده جدیدی نیستند. در گذشته نیز اینگونه چرخها بخصوص در دوچرخه های مسابقه ای با نام چرخ گوشتی مورد استفاده قرار میگرفتند. چرخهای گوشتی از لاستیک فشرده و متراکم ساخته شده  بودند  که بخاطر حجم کمشان تحمل وزنشان در دوچرخه ها امکان پذیر بود اما استفاده اینگونه چرخها حتی در دوچرخه های معمولی نیز موارد اشکال فراهم میکرد.
بنا به ادعای سخنگوی بریجستون، چرخهای نو این مشکلات را نداشته و در این زمینه با چرخهای معمولی بخوبی رقابت میکنند.

Tuesday, 3 January 2012

سروران اسرارآمیز بیابان


دیوید ماتینگلی  David_Mattingly  باستان شناس دانشگاه لیسستر University_of_Leicester میگوید: من شیفته بیابان هستم. هر روز چیز تازه ای در آن کشف میکنم و حقیقتا نیز این باستان شناس در دشخوارترین و زندگی رباترین بیابانهای جهان در سالهای اخیر بیش از صدها بنا و ساختمان و دهکده های کامل و شهرهایی یافته است که متعلق به پنج سده نخست میلادی میباشند. درست همان پنج سده ای که تمامی باستان شناسان و تاریخ نویسان سرزمینهای پیرامون دریای میانه (مدیترانه) آنرا حوزه اقتدار کامل رومیها میدانند.
چیزی را که ماتینگلی پیدا کرده نمیتوان خرابه های رومی نامید. آنها باقیمانده های تمدنی هستند که نواحی میان کرانه های جنوب دریای میانه تا شمال صحرا آفریقا را حوزه اقتدار خود میدانست و موفق شده بود تا از بیابانهای خشک آبادیهای سرسبز و شکوفا فراهم آورده و محصولات کشاورزی از آنها برداشت نماید.
آنها برای انجام اینکار دهها هزار بنده و برده را با واداشتن به انجام کارهای شاقه به کام مرگ فرستادند و در انجام این امر نیز از هیچ چیز ابائی نداشتند.
اندک کسانی هستند که نام آنها را میدانند. گرامانتها.
در فوریه امسال گروه 15 نفری باستان شناسان بخاطر خطر بروز جنگ داخلی میبایستی که کشور لیبی را ترک میکرد. ماتینگلی از این غیبت در لیبی استفاده نمود و تصاویر ماهواره ای گرفته شده از مناطق مسکونی گرامانتها را مورد مداقه قرار داد. او هم چنین عکسهای هوایی گرفته شده در دهه پنجاه سده گذشته را نیز مطالعه و مرور نمود.
با مشاهده این عکسها مشخص گردید که مناطق مسکونی گرامانتها بسیار بهم نزدیک بودندو این مناطق را گورستانها، چشمه های آب و کاریزهایی که این چشمه ها را بیکدیگر و مناطق مسکونی وصل میکردند، با یکدیگر پیوند میدادند. طول کاریزهای گرامانتها را بیش از هزار کیلومتر تخمین میزنند.
در منابع باستانی باقیمانده از رومیها و مصریها در مورد گرامانتها چندان چیز مثبتی یافته نمیشود. این منابع از گرامانتها بعنوان غارتگران بی قانون یاد میکردند.
در عوض تاریخ نویس یونانی هرودوت گزارش میدهد که گرامانتها بر روی بیابانهای پوشیده از نمک خاک پاشیدند و آنها را قابل کشت ساختند تا بتوانند بر روی آنها غلات و حبوبات بکارند و نیز آنکه آنها از جنوب مصر گذشتند و با گردونه های جنگی خود که توسط چهار اسب کشیده میشدند به اتیوپی حمله ور گشتند.
گرامانتها این کار را برای به بردگی گرفتن اتیوپیائیها انجام میدادند تا از آنها برای کار بر روی کشتزارها و برای ساختن جاده ها استفاده نمایند.
ماتینگلی و همکارانش حساب کردد که برای ساخت جاده ها، کاریزها و نیز کارهای کشاورزی، نیروی کاری برابر با 77 هزارسال نفر لازم بوده است و این مقدار کارگر و نیروی کاری  را گرامانتها نداشتند و همین نیز دلیلی بود که گرامانتها پیوسته کوشش داشتند تا دیگر اقوام را به اسارت بگیرند.
کشتزارهای گرامانتها محصولاتی از قبیل گندم، جو، خرما، انجیر و انگور عرضه میداشتند و برای اینکار گرامانتها آبی را که طی صدها هزار سال در دل زمین جمع گشته بود بیرون کشیده و بی پروا به مصرف میرساندند همین نیز باعث گردید تا با به پایان رسیدن آبهای زیر زمینی تمدن گرامانتها نیز با سرعتی باورنکردنی نابود گردد.