نتایجِ یک پژوهشِ جدید نشان دادند
که انسانهایی که کمتر کار میکنند نسبتاً خوشبخت تر هستند. این پژوهش اما چیزِ
بسیار مهمی را در نظر نگرفته بود که در پایان این نوشته به آن میپردازم.
اگر بخواهیم خلاصه اش کنیم جوامع
غربی دارند به دو گروه بخش میگردند. پرکارها و کم کارها. در گروهِ نخست یعنی
پرکارها کسانی یافت میشوند که غالباً بدنبالِ دستیابی به موفقیت در پیشهِ
خود هستند و در آخرِ ماه نیز حسابِ بانکیِ خود را نگریسته و آنرا تحسین
میکنند. گروهِ دوم کار کمتر میکند و آگاهانه از داشتنِ پولِ بسیار زیاد چشم
میپوشد و در عوض اوقاتِ فراغتِ بیشتری نیز دارد.
اینرا همه ما هم از پیش میدانستیم
اما چیزی که پژوهشگرانِ انجمنِ شخصیت و روانِ اجتمایی Society
for Personality and Social Psychology (SPSP)
با پژوهشهایشان ثابت کردند اینبود که : کسی که
به زمان بیشتر از پول اهمیت دهد، خوشبخت تر است و جالب اینجاست که پیوسته گروهِ
بیشتری از دسته اول خود را جدا کرده و به دسته دوم میپیوندند.
این میان تنها مادران نیستند که
میخواهند نیمه روز کار کنند بلکه مدیرانِ موفق و روسا نیز بیشتر از پیش مایل هستند
تا از ارتقاِ درجه چشم پوشیده و وقتِ فراغتِ بیشتری داشته باشند. پژوهشهایِ SPSP دلیل و مدرکِ لازم را برایِ نشان دادنِ اینکه
مردمان داشتنِ وقتِ بیشتر را با احساسِ رضایت مرتبط میدانند، ارایه کردند. تنها
چیزی که در پژوهشهایِ اس پ اس پ شگفت انگیز بود، آگاه گشتن بر این امر بود که
جنسیت و میزانِ درامدِ آزمایش شدگان هیچ فرقی در نتایج پژوهشهای آن پدید
نمیاورد. تنها چیزی که نتایجِ آزمایشها را میتوانست تغییر دهد همانا سنِّ افراد
بود. مسن ترها راحت تر از قیدِ پولِ بیشتر میگذاشتند و به اوقاتِ فراغت تمایل
نشان میدادند.
برایِ انجامِ این پژوهش از پاسخهایِ
۴۶۰۰ داوطلب استفاده شد که میبایست میانِ دو سناریو انتخاب میکردند. یکی از پرسشها
اینبود که آیا مایلید در یک آپارتمانِ گران زندگی کنید ولی بجایش هر روز زمانِ
بیشتری برایِ رسیدنِ به محلِ کارتان در راه باشید یا وارونهِ آن؟
با گذشتِ سنّ و برداشتِ آگاهانه تر
از محدود بودنِ زمانِ باقیمانده برایِ زندگی، میزان ارج نهادنِ ارزشِ زمان در
مردمان بالاتر میرود. اشلی ویلنس Ashley Whillans یکی از
پژوهشگرانی که این آزمایش را انجام دادند میگوید : وقتیکه مردم پیرتر میشوند،
دلشان میخواهد که وقتشان را با چیزهایِ ارزشمند تری نسبت به پول بگذرانند.
معلوم نیست که اگر این آمارگیری در
میانِ طبقه محرومتر انجام میگرفت، آیا باز هم به این نتایج میرسیدیم یا نه؟
زیرا رفاه و داشتن حق انتخابهایی از اینگونه هم جزو اقلامیست که انسان باید بتواند
از پسِ پرداخت بهایش برآید.