بیماری جهانگیر جدید که درچین آغازشد وابتدا نیز از سوی
جهانیان تنها مشاهده و نظاره می شد و کسی آن را خطری جدی برای کشور خود نمی پنداشت
بزودی فراگیر شد و تاثیرات خود را بر چهره جهان نمایان ساخت. تاثیراتی که تنها به
بخش بهداشت و تندرستی مربوط و محدود نمی شوند ولی در ارتباط با آنها خود را همه جا
کم و بیش نمایان ساخته و غرامت و تاوان خود را می طلبد.
در ارتباط با تندرستی و بهداشت متاثر از کرونا چیزی نمی نویسم
زیرا دیگران به اندازه کافی به آن پرداخته اند. بدیهی است که باز هم مطالبی بسیار جالب و گوناگون از جانب
کاردانان و آگاهان نوشته خواهد شد تا دیگران را در جریان آخرین اخبار و دانسته ها قرار دهند و کار بسیار خوبی
هم هست.
به اشاره ای مختصر به کرونا و تهدیدات آن بسنده می کنم
چرا که منظور از نگارش این مقاله بررسی محدودیت ها و پیامدهای حاصل از آن است.
همگی تا حدی با تحدیدهای گوناگون آن اعم از خانه نشینی
اضطراری و بر سرکار نرفتن اجباری آشنایی دارند و گروهی آگاهی بیشتری از آن دارند
یا از آن متاثرترند و برخی نیز چون من در این مورد به گمانه زنی هایی پرداخته اند.
پیش ازپرداختن به گمانه زنی مایلم مختصر و محدود (محدود
از این نظر که این نمونه ها را بعنوان مثال برگزیده ام) به چند نکته اشاره کنم. لازم
به ذکر است
که این گمانه زنی ها را در وضعیت کنونی از سوی هرکس از جمله خودم، چندان بی خطر و
خالی از بحث نمی دانم، بخصوص آندسته از گمانه زنیهایی که بر مبنای جناحگیری های
شخصی و دسته ای مطرح می شوند.
نکته دیگری که مایلم در حاشیه و به
عنوان خبری جانبی بیان کنم، اشاره به چند واقعیت از کشوری است که در آن زندگی می کنم.
پس از پیشروی سریع کرونا در اروپا
و بهت نخستین دولتها و ملتها از جمله دولت و جامعه آلمان و الزام به برقراری ارتباط
میان دولتمردان و توده مردم از طریق سخنرانی
های صریح و بی پرده شبیه به آنچه که صدراعظم آلمان با مردمش کرد و پذیرش سخنان وی از سوی مردم و بذل اعتمادشان به دولت و
اقدامات سریعی که پس از آن انجام گرفت، رفرمهای پنداری و کرداری بی شماری در کوتاه
مدت انجام شدند که بسیار شایان توجه بودند. نه دولتها و نه مردم زمان چندانی را صرف
ردیابی مقصر نکردند و به جای آن در جستجوی یافتن راه حل های معقول و عملی برآمدند.
لازم به ذکر است که حتی در اینجا نیز کسانی یافت می شوند که در برابر جدی گرفتن خطرات مقاومت بسیار می کنند.
اما در آلمان دولت این گروه را با قانون به راه می آورد.
باری در کشور آلمان حدود هشت
میلیون دانش آموز وجود دارند که از رفتن به دبستانها و دبیرستانها منع شدند اما برنامه
های آموزشی لحظه ای هم متوقف نماند. بزرگترین عرضه کننده خدمات اینترنتی آلمان،
دویچه تله کمDeutsche Telekom ، بلافاصله با همکاری دیگر رقبا توانستند مشترکا خدماتی ارائه
دهند که طی آن دریافت دروس از راه اینترنت برای دانش آموزان و ارتباط دانش آموزان
با دبیران و آموزشگاهها به صورت رایگان با ایجاد سایتهای آموزشی مانند www.planet-schule.de میسر گردند و با کمکهای فراوان
موفق شدند مانع از توقف برنامه های از پیش تعیین شده آموزشی شوند.
فروشگاههای زنجیره ای نیز برای حفظ
تندرستی کارمندان و مشتریان خود بلافاصله از پیشنهادهای دولت استقبال کرده و با
ابتکار عمل و با رسم خطوط فاصله دار احتیاطی برای مشتریانی که جهت پرداخت به پای
صندوق می روند و با تعبیه دیوارهای شفافی که صندوقدارها را از تماس مستقیم با
مشتریان حفظ می کنند، کوشش کردند سهم خود را در این راستا ادا نمایند. انجام این گونه
تدابیر نیز سبب شد تا شهروندان مسئله را جدی تر تلقی کنند. گواه بر این مطلب خیابان
های خلوت شهرهایی است که در آنها مقرارت منع آمد و شد وضع نشده است.
در کنار اینها طی یک ماه گذشته
ارزش سهام بورس در DAX حدود سی درصد کاهش را نشان می دهد.
تدابیری مانند ارائه خدمات رایگان
اینترنتی به دانش آموزان و مدارس و چگونگی نحوه خرید و پرداخت در فروشگاههای
زنجیره ای بزرگ به صورت خودجوش و خودخواسته صورت گرفته و نیازی به برنامه ریزی
ودستور از مرکز نداشتند. البته اقدامات اجتماعی بسیار دیگری نیز انجام گرفتند که خارج از موضوع بحث این نوشته است و دو مثال فوق
را هم به عنوان مشتی از خروار ذکر کردم.
در راستای این اقدامات دولت آلمان یکی
از بزرگترین وظایف خود را حفظ تندرستی شهروندان و زنده و برپا نگاه داشتن چرخ های کوچک
و بزرگ اقتصادی این کشور می دانست.
دولت سریعا" متوجه شد که این دو
موضوع گاه می توانند در تضاد جدی با هم قرار گیرند. برای مثال ارائه خدمات درمانی
به مردم. در دو دهه گذشته دولتهای آلمان و لابیهای شرکت های بیمه به این توافق
پنهان و آشکار رسیده بودند که خدمات پزشکی بر عهده این شرکت ها باشد، حق بیمه بالا
نرود و حتی در برخی موارد تا حدی نیز کاهش یابد ولی درقبال آن شرکت های تولید دارو
و ادوات پزشکی بخشی یا بیشتر واحدهای
تولیدی خود را به خارج (آشکارا بیشتر به چین) منتقل کنند تا بتوانند از این طریق فرآورده های دارویی را به بهایی نازل دوباره به
بازار کشورهای اروپایی عرضه کنند. این شرکت ها می توانستند از این راه سود فراوانی
عاید شوند که بخش اندکی از آن صرف ارائه خدمات درمانی به شهروندان اروپایی، بخش
عمده آن نصیب شرکتها و موجب بالا رفتن ارزش
سهام در بازارهای بورس جهان می شد که همین نیز به کسب درآمد بیشتر برای شرکت های
بیمه می انجامید.
به بیان دیگر سودی بدست می آمد و بخشی
از آن نیز با شهروندان تقسیم می شد ولی تناسب تقسیم سود از دیدگاه اجتماعی عقلانی
نبود. به زودی متوجه خواهیم شد که از نظر سیاسی نیز منطقی نبوده است. تنها سهم لابی
ها بالاتر رفته بود و قشرنامعقول ثروتمندی (مدیران اقتصادی) در کشورهای غربی به وجود
آمدند.
علاوه بر شرکتهای تولید دارو و
وسایل پزشکی، دیگر رشته های تولیدی از کشاورزی گرفته تا صنعتی وضعیتی کمابیش مشابه
داشتند و ادامه حیات تولیدی و اقتصادی شان با دشواریهای فراوان روبه رو شده بود. دولت
هایی مانند آلمان و آمریکا بلافاصله به این مسئله پی بردند، از این رو بودجه های اضطراری
هنگفتی برای مقابله نسبی با آن در نظر گرفتند.
اکنون چنین شرکت هایی نمی توانند
به تولیدات خود ادامه دهند ونیز قادر به انجام تعهدات و ارائه خدمات خود نیستند.
از سوی دیگر نمی توانند کارمندان خود را نگاه دارند زیرادامه فعالیت اقتصادی شان
منوط به واردات محموله های مورد نیازشان از کشورهای دیگر بود که در حال حاضر میسر
نیست. دولتهایی مانند آلمان با ششصد میلیارد یورو و آمریکا با نهصد میلیارد دلار
بودجه اضطراری در نظر دارند به شرکتها و کارفرمایان کمک کنند تا فعالیت شان متوقف
نشود.
هم اکنون نمی توان به درستی و دقیق ابعاد
و گستره تغییراتی که بر اثر بروز بیماری کرونا به وجود خواهند آمد و
چگونگی و زمان آنها را تخمین زد و یا حتی بطور نسبی ترسیم کرد. ولی قدرمسلم این است که این تغییرات بی شک در راه هستند. تغییراتی که در کنار جنبه های نگران کننده شان زمینه
ها و موقعیتهای تازه ای را نیز در پی خواهند داشت. جهان پس از کرونا با جهان امروز تفاوتهایی خواهد داشت.
اینکه چه کسانی و با چه شرایطی
بتوانند از موقعیتهای تازه بهره برداری کنند موضوعی است که می بایست آنرا به آینده، ذهنیت و میزان آمادگی افراد و کشورها محول کرد.
No comments:
Post a Comment