جستجوگر در این تارنما

Sunday, 22 March 2015

مبادا - رزاق زلمی



مبادیی درین نوروز دل افسرده باشی
شکوفه بر سرت بارد و تو پژمرده باشی

جهان خیزد شود زنده، زمان میمون و فرخنده
تو در تابوت ِ اندوه ِ زمانه مرده باشی

درین روز ِ قشنگ ِ دید و وادید ِ عزیزان
به کنجی پا به دامن درکشی، آزرده باشی

بیابان در بغل از لاله ی حمراء حمایل
تو کوهی آنطرف، برف گران در گُرده باشی

زمین یک آیه ی بشکفتن و تو آسمانی
تمام ِ ابر ها را در دل ِ خود خورده باشی

تمام بیشه زاران پهن از دار و درختان
تو دشتی، سفره ی خالی ِ خود گسترده باشی

چنان انگور بر یک شاخه ی پایین مگذار
میان چنگ و دندان ِ شغال افشرده باشی

اگر از مرغزاران رد شدی، رایحه بردار
نه که بادی، خس و خاشاک ِ آنرا برده باشی

بُبر دستی و دندانی نرفته تا بهاران
که باید میوه یی از شاخساران خورده باشی

وزان در خورجین بردار، تا نوروز ِ دیگر
به راه ِ خویش باید توشه یی آورده باشی





Saturday, 21 March 2015

بهار - فریدون مشیری

رقص این چلچله ها، وین همه آوا و نوا
همه گویند که از راه رسیده ست بهار
کاروان گل و زیبایی و شادی در راه
سخت در جلگه ی پر برف دویده ست بهار
عشق و شادابی و نور و نفس و شور و امید
همه را بهر تو بر دوش کشیده ست بهار
ارمغانی ست که هر سال به ایثار و نثار
مهربانانه سر راه تو چیده ست بهار
بید بن غرق جوانه ست و به رقص آمده است
از در و بام و هوا بس که شنیده ست بهار
چشم بیدار بر این تلخی ایام ببند
خوابهایی «شکرین» بهر تو دیده ست بهار



Friday, 13 March 2015

غم هاش همه شادی - مولوی

عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل می‌زن کان ماه پدید آمد
عید آمد ای مجنون غلغل شنو از گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد
عید آمد ره جویان رقصان و غزل گویان
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بی‌مثل و ندید آمد
زان قدرت پیوستش داوود نبی مستش
تا موم کند دستش گر سنگ و حدید آمد
عید آمد و ما بی‌او عیدیم بیا تا ما
بر عید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد
زو زهر شکر گردد زو ابر قمر گردد
زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد
برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
غم‌هاش همه شادی بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد
من بنده آن شرقم در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد



Tuesday, 10 March 2015

مونسانتو،کنسرنی که جهان را نجات میدهد یا مسموم میسازد؟

هیچ کنسرنِ دیگری به اندازه مونسانتو افکارِ ضدّ و نقیض  موافق و مخالف را در کارنامه خود ندارد.
برخی‌ این کنسرنِ آمریکائی را به مناسبتِ تولیداتِ ژنتیک پلید میخوانند و برخی‌ در آن نجاتِ مشکلِ کمبودِ موادِ غذایی جهان را می‌بینند.
کدامیک از این دو نظر درست میباشد؟
مونسانتو یک کنسرنِ معمولی‌ نمیتواند باشد. هیچ کنسرنی در جهان به اندازه مونسانتو مخالف ندارد. اگر این کنسرنِ آمریکائی صورتِ سودهایِ میلیاردیِ خود را منتشر کند، مخالفانش از شدتِ ناراحتی‌ خون بالا میآورند. همچنان لابی قوی که مونساتو در کشورهایِ گوناگون دارد هیچ کنسرنِ دیگری تا به حال نداشته است.
از فرآورده‌هایِ مونسانتو میتوان گونه‌هایِ موادِ غذایی انسانی‌ و حیوانی را نام برد و همچنین نه تنها بذرهای گوناگون بلکه مواد شیمیایی گوناگون نیز که به مصرفِ مبارزه با آفاتِ گیاهی و تولیدِ کود‌هایِ شیمیایی‌ میرسند.
در سالِ ۱۹۹۶ مونسانتو دانه‌هایِ سویایی عرضه نمود که در مقابلِ آفتِ گیاهی مقاوم بودند. چند سال بعد مشخص شد که این دانه‌هایِ ژنتیک دستکاری شده علاوه بر آن آلوده به سمومِ ضدِّ آفاتی هستند که برایِ سلامتِ انسانها خوب نیستند.  مسئله تنها در حد دانه های سویا باقی نماند و بزودی مشخص گردید که همگی دانه ها و بذرهایی که مونسانتو تولید میکند، چنین هستند. کنسرن بلافاصله زیرِ فشار قرار دادن و ترساندنِ مخالفین را آغاز نمود.
کشاورزانی که بذر و سمومِ ضدِّ آفات را به طورِ دائمی یا قرار دادی از آنها می‌خرند، بزودی متوجه می‌شوند که به کلی‌ به آنها وابسته شده اند و راهِ گریزی ندارند. کشاورزان زیادی که متوجه شده بودند، مصمم گشتند که به این کنسرن پشت نمایند. حتی در آمریکا نیز گروهی از کشاورزان چنین کردند.  مونسانتو در مقابل با اتکأ به قرار دادهایِ امضا شده اش با برزگران، کسانی از اینان را که منصرف شده و مایل به همکاری نباشند در دادگاهها محکوم و وادار به پرداخت سنگین مجازاتِ نقدی می‌کند.
از سویِ دیگر طرفداران و لابی ئیست‌هایِ مونسانتو می‌گویند کنسرنی مانندِ مونسانتو ناجیِ جانِ بسیاری از انسانها میباشد.
آنها می‌گویند به وسیله تسهیلاتی که مونسانتو فراهم میاورد و موادِ غذایی که از اینراه  تولید می‌شوند سالانه۱۷۰ میلیون کودک که از سؤ تغذیه رنج میبرند نجات پیدا میکنند.
افکارِ عمومی در نظر و در عمل راه‌هایِ  جدا و مجزایی را میپیمایند.
در حالیکه رئیسِ اتحادیه کشاورزان و دامدارانِ آلمان گرد زونلایتر به نیابت از اتحادیه می‌گوید : مصرف کنندگان در آلمان نمیخواهند که فرآورده‌های دستکاری شده ژنتیک بخرند و ما باید به این خواستِ آنها گردن نهیم.
اما از طرفِ دیگر کارخانجاتِ تولیدِ موادِ غذاییِ آلمان از بزرگترین خریدارانِ محصولاتِ مونسانتویی میباشند.
منتقدین می‌گویند این به خاطرِ اینستکه هنوز هم میلیونها کارمند و کارگر و حتی دانشجویانِ آلمانی نهار و بخشِ بزرگی‌ از صبحانه و حتی شام خویش را در سالنهایِ غذایی کار و دانشگاه‌ها میخورند و اینها نیز به خاطرِ ارزان عرضه نمودن کالایِ خویش در کنار استخدام نیروی کار ارزان که عمدتا از کشورهای اروپای شرقی و یا آفریقا هستند به محصولاتی که فرآورده‌هایِ مونسانتو در آنها کم نیستند روی میاورند.
چیزی که در این میا‌‌ن مشخص شده اینستکه مخالفانِ روش‌هایِ مونسانتویی تصمیم ندارند که کوتاه بیایند و مونسانتو نیز پیوسته در حال افزایش قدرت، ارعاب و گسترش نفوذِ خویش  است تا سیاستمداران و کارخانجات و شرکت‌هایِ بزرگ و کوچک را پیوسته هر روز بیشتر از روزِ پیش تحتِ فشار قرار دهد که به خواست هایی برسد و تا کنون نیز بسیار موفق عمل کرده.
یکی‌ از دلایلش نا آگاهی عمومیِ مردمانِ کشور‌هایِ جهان (به خصوص کشورهایِ آسیایی و آفریقایی) میباشد که راه را برای ورود اینگونه شرکتها و ریشه دواندن آنها باز میکند.

پیشتر نیز در مقاله مونسانتو چیست؟  کوشش کردم که در این صفحه این شرکت را معرفی نمایم و همچنین در مورد واکنش دیگر کشورها در برابر فرآورده های اینگونه  شرکتها آگاهی دهم. 


Saturday, 7 March 2015

یک موفقیتِ ساده ولی‌ بزرگ

بنا به اظهاراتِ مامورانِ دولتی در یک اقدامِ ناگهانی رئیسِ یکی‌ از گروه‌هایِ بزرگ که در برزیل بصورتِ غیرِ قانونی به قطع درختانِ جنگل‌هایِ حاره مبادرت میکردند، دستگیر شد.
جنگل‌هایِ حاره برزیل  مساحتی بیش از ۲ میلیون کیلومترِ مربع ( بزرگتر از کّلِ مساحتِ ایران) دارند.
گروه‌هایِ زیادی هستند که به دلایلِ گوناگون به قطعِ غیرِ قانونیِ این درختان مبادرت میورزند. بزرگترین دلیل آماده سازیِ زمینه برایِ ورودِ شرکتهایِ خارجی‌ به این مناطق به منظورِ استخراجِ منابع زیر زمینی‌ و یا گذراندنِ خطوطِ لوله و غیره میباشد ضمنِ اینکه این گروهک‌ها از فروشِ این چوبها به صنایعِ چوبی که عمدتاً نیز خارجی‌ و یا با مشارکتِ خارجی ها‌ میباشند، سود‌هایِ کلانی حاصل مینمایند.
گروهی که رئیسش دستگیر شده برایِ ۲۰% از قطع و ویرانیِ جنگل‌هایِ حاره برزیل مسئول شناخته میشود. جریمه‌ی برابرِ تا ۴۰ سال زندان ازکیل آنتونیو کاستانیا Ezequiel Antônio Castanha رئیس دستگیر شده گروه را تهدید می‌کند.
تنها در مدت زمانی‌ِ میا‌‌نِ آگوستِ ۲۰۱۳ تا جولای ۲۰۱۴ به میزان ۴۸۴۸ کیلومترِ مربع جنگل به صورتِ غیرِ قانونی در برزیل زده شده.
با وجودِ این به خاطرِ جدی گرفتنِ مبارزه با درخت زنها این مقدار ۱۸% کاهش نسبت به سالِ پیشترش را نشان میدهد.


Wednesday, 4 March 2015

دارکشت ورزی چیست؟

دارکشت ورزی تلفیقی‌ست آگاهانه از گونه‌هایِ کشتی که به ظاهر با هم هیچ نمیخورند اما میتواند روشِ مناسبی باشند برایِ امتناع از استفاده تولیداتِ صنعتی در کشاورزی به منظورِ تولیدِ فرآورده‌هایِ ارگانیکِ آسان و ارزان. بعبارت ساده تر میتوان دارکشت ورزی را ادغام کشاورزی و باغداری یا جنگلداری با هم دانست. به آن ایجاد کمربند سبز حفاظتی پیرامون زمینهای کشاورزی نیز میتوان گفت.
دارکشت ورزی را میتوان به خصوص در مناطقی که آب و هوایِ شرجی و مرطوب دارند  به کار گرفت و آنهم میتواند که شیوه‌هایِ گوناگون داشته باشد.
بزرگترین هدفِ استفاده از این شیوه، پایین آوردنِ میزانِ مصرفِ آب در کشاورزی، پیشگیری از فرسایشِ زمین و تولیدِ طبیعی‌ِ ضدِّ آفاتِ گیاهی میباشد.
استفاده از این روشِ کشاورزی نکاتِ مثبت و منفی‌ دارد که پسان به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
مرکز جهانی  World Agroforestry Centre  دارکشت ورزی در سال ۱۹۷۸ بنیاد گردید و هدفش پژوهش و تبادل آگاهی جهت مبارزه با امر جنگل زدایی و کاهش فقر در کشورهای متکی به کشاورزی و مطمئن ساختن امر تغذیه در آنها بخصوص کشورهای استوایی بود.
کمیسیونِ پژوهش در پارلمانِ اتحادیه اروپا در سالهایِ اخیر به امکانِ استفاده از ادغامِ تولیداتِ کشاورزیِ یکساله (مانندِ گندم،ذرت، سبزیجات، …) و محصولاتِ درختی ( مانندِ گردو، بادام، …) که سالیانِ درازی عمر میکنند پرداخته.
پژوهش‌ها نشان دادند که با استفاده از این روش میتوان میزانِ محصولات را تا حدِ حتی ۳۰% افزایش داد.
 برایِ نمونه تولیداتِ گندم و گردویی که از یک هکتار زمینِ زیرِ کشت دارکشورزی حاصل میگردد برابر با محصولِ ۱،۳ هکتار (۰،۹ هکتار گندم و ۰،۴ هکتار گردو) میباشد.
برایِ این منظور درختان را در یک ردیف پشت سر هم به فاصله ۴ – ۶ متر میکارند سپس در کنارش یک بخش زمینِ زیرِ کشتِ گندم میاید و دوباره یک ردیف درختی.
پژوهشگران همچنین متوجه گشتند که برخی‌ از درختان موطن حشراتی هستند که برخی‌ از گونه‌هایِ آفتیِ کشتزار ها را شکار میکنند. بدینوسیله مبارزه با بسیاری از آفات گیاهی بدونِ هیچگونه مراقبت و هزینه‌ ای و به صورتِ طبیعی‌ انجام می‌گیرد.
اینجا کوشش میشود که در زیر فواید و ضرر‌هایِ اینگونه کشت در حدِ امکان بر شمرده شوند.
از فواید :
۱ -       ایجاد محیطِ زیست مناسب و طبیعی برایِ حیوانات و حشراتِ مفید.
۲ -       کاهش چشمگیرِ میزانِ فرسایشِ زمین، با کاشت درخت به عنوان محافظ در برابرِ باد. وزشِ باد رطوبتِ زمین را گرفته و آنرا خشک می‌کند. همچنین نیز سایه درختان از روند تبخیر آب در گیاهان کوچکتر را که در معرض تابش پرتو خورشید قرار دارند، کاهش میدهد.
۳ -       درخت‌ها یا بهتر بگوییم ریشه درختها در مناطقِ پر باران مانع از آن می‌شوند که آب بر رویِ زمین‌ جمع گشته و سیلاب و لجن به وجود بیایند و در مناطقِ خشک به گونه‌ای رطوبت را در زیر زمین حفظ مینماید. این بسود گیاههای کشت کناری میباشد. از آن گذشته ریشه های درختان از فرسایش خاک جلوگیری مینمایند.
۴ -       با گسترشِ سایه بر رویِ محصولاتی مانندِ گندم، زمینه ایجاد میگردد که اینها به آبِ کمتری برایِ رشدِ خویش نیاز پیدا کنند.
۵ -       بسته به گونه درختان، نیازِ کمتری به کود دادنِ کشتزارها می‌افتد زیرا ریشه بسیاری از درختان حاویِ گونه‌ای از مواد غذاییِ گیاهی هستند که از ژرفا به طرفِ سطحِ زمین بالا میآیند.
۶ -       مناظرِ زیبایِ طبیعی‌ به وجود میایند.

از مضرات :
۱ -       برداشتِ محصولات به آسانیِ کشتزارهایِ چند ده هکتاری نیست و ماشین آلاتی که در این گونه کشتزارهایِ چند ده هکتاری موردِ بهره‌برداری قرار میگیرند و برداشت را ارزانتر میکنند، در کشتزارهایِ بخش شده به چند هکتار کار گرفته نمیشوند.
۲ -       تا زمانیکه درخت‌ها به مرحله برداشت برسند ، بخشِ زمینهایِ  زیرِ پوششِ درختی بازدهِ مستقیمِ اقتصادی ندارند، برایِ نمونه درختِ گردو در سالهایِ نخستِ پس از کاشت توجیهِ اقتصادی ندارد.

دانشگاههای چندی در کشورهای گوناگون اروپایی این مبحث را رشته های تحصیلی خود قرار داده اند. 


Monday, 2 March 2015

همه رفتند - ملک الشعرای بهار

دعوی چه کنی؟ داعیه‌داران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو
کز باغ جهان لاله‌عذاران همه رفتند
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کزکاخ هنر نادره کاران همه رفتند
افسوس که افسانه‌سرایان همه خفتند
اندوه که اندوه گساران همه رفتند
فریاد که گنجینه‌طرازان معانی
گنجینه نهادند به ماران‌، همه رفتند
یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران
تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند
خون بار بهار از مژه در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند