هیچ کنسرنِ دیگری به اندازه
مونسانتو افکارِ ضدّ و نقیض موافق و مخالف را در کارنامه خود ندارد.
برخی این کنسرنِ آمریکائی را به
مناسبتِ تولیداتِ ژنتیک پلید میخوانند و برخی در آن نجاتِ مشکلِ کمبودِ موادِ
غذایی جهان را میبینند.
کدامیک از این دو نظر درست میباشد؟
مونسانتو یک کنسرنِ معمولی
نمیتواند باشد. هیچ کنسرنی در جهان به اندازه مونسانتو مخالف ندارد. اگر این
کنسرنِ آمریکائی صورتِ سودهایِ میلیاردیِ خود را منتشر کند، مخالفانش از شدتِ
ناراحتی خون بالا میآورند. همچنان لابی قوی که مونساتو در کشورهایِ گوناگون دارد
هیچ کنسرنِ دیگری تا به حال نداشته است.
از فرآوردههایِ مونسانتو میتوان
گونههایِ موادِ غذایی انسانی و حیوانی را نام برد و همچنین نه تنها بذرهای گوناگون بلکه مواد شیمیایی گوناگون نیز که به مصرفِ مبارزه با آفاتِ گیاهی و تولیدِ کودهایِ شیمیایی میرسند.
در سالِ ۱۹۹۶ مونسانتو
دانههایِ سویایی عرضه نمود که در مقابلِ آفتِ گیاهی مقاوم بودند. چند سال بعد
مشخص شد که این دانههایِ ژنتیک دستکاری شده علاوه بر آن آلوده به سمومِ ضدِّ
آفاتی هستند که برایِ سلامتِ انسانها خوب نیستند. مسئله تنها در حد دانه های سویا باقی نماند و
بزودی مشخص گردید که همگی دانه ها و بذرهایی که مونسانتو تولید میکند، چنین هستند.
کنسرن بلافاصله زیرِ فشار قرار دادن و ترساندنِ مخالفین را آغاز نمود.
کشاورزانی که بذر و سمومِ ضدِّ آفات
را به طورِ دائمی یا قرار دادی از آنها میخرند، بزودی متوجه میشوند که به کلی
به آنها وابسته شده اند و راهِ گریزی ندارند. کشاورزان زیادی که متوجه شده بودند،
مصمم گشتند که به این کنسرن پشت نمایند. حتی در آمریکا نیز گروهی از کشاورزان چنین کردند. مونسانتو در مقابل با اتکأ به قرار دادهایِ
امضا شده اش با برزگران، کسانی از اینان را که منصرف شده و مایل به همکاری نباشند
در دادگاهها محکوم و وادار به پرداخت سنگین مجازاتِ
نقدی میکند.
از سویِ دیگر طرفداران و لابی ئیستهایِ
مونسانتو میگویند کنسرنی مانندِ مونسانتو ناجیِ جانِ بسیاری از انسانها میباشد.
آنها میگویند به وسیله تسهیلاتی
که مونسانتو فراهم میاورد و موادِ غذایی که از اینراه تولید میشوند
سالانه۱۷۰ میلیون کودک که از سؤ تغذیه رنج میبرند نجات پیدا میکنند.
افکارِ عمومی در نظر و در عمل راههایِ جدا و مجزایی را میپیمایند.
در حالیکه رئیسِ اتحادیه کشاورزان
و دامدارانِ آلمان گرد زونلایتر به نیابت از اتحادیه میگوید : مصرف کنندگان در آلمان
نمیخواهند که فرآوردههای دستکاری شده ژنتیک بخرند و ما باید به این خواستِ آنها
گردن نهیم.
اما از طرفِ دیگر کارخانجاتِ
تولیدِ موادِ غذاییِ آلمان از بزرگترین خریدارانِ محصولاتِ مونسانتویی میباشند.
منتقدین میگویند این به خاطرِ
اینستکه هنوز هم میلیونها کارمند و کارگر و حتی دانشجویانِ آلمانی نهار و بخشِ
بزرگی از صبحانه و حتی شام خویش را در سالنهایِ غذایی کار و دانشگاهها میخورند و
اینها نیز به خاطرِ ارزان عرضه نمودن کالایِ خویش در کنار استخدام نیروی کار ارزان
که عمدتا از کشورهای اروپای شرقی و یا آفریقا هستند به محصولاتی که فرآوردههایِ
مونسانتو در آنها کم نیستند روی میاورند.
چیزی که در این میان مشخص شده
اینستکه مخالفانِ روشهایِ مونسانتویی تصمیم ندارند که کوتاه بیایند و مونسانتو
نیز پیوسته در حال افزایش قدرت، ارعاب و گسترش نفوذِ خویش است تا سیاستمداران و کارخانجات و شرکتهایِ
بزرگ و کوچک را پیوسته هر روز بیشتر از روزِ پیش تحتِ فشار قرار دهد که به خواست
هایی برسد و تا کنون نیز بسیار موفق عمل کرده.
یکی از دلایلش نا آگاهی عمومیِ
مردمانِ کشورهایِ جهان (به خصوص کشورهایِ آسیایی و آفریقایی) میباشد که راه را
برای ورود اینگونه شرکتها و ریشه دواندن آنها باز میکند.
پیشتر نیز در مقاله مونسانتو چیست؟ کوشش کردم که در این صفحه این شرکت را معرفی
نمایم و همچنین در مورد واکنش دیگر کشورها در برابر فرآورده های اینگونه شرکتها آگاهی دهم.
No comments:
Post a Comment