1900 سال پیش مردم تاجیکستان نشانه های عجیبی را بر روی صخره ها برای ما به جا گذاشتند. یک تیم پژوهشگرآلمانی موفق به رمزگشایی این معما شد و میخواهد بدینوسیله نور بیشتری بر تاریخ امپراتوری کوشانی که در مورد آن اندک کاوش شده است، بتاباند .
در تنگه آلموسی در تاجیکستان، یک باستان شناس تاجیکی متنی دو زبانه را ردیابی کرد که امکان رمزگشایی خط ناشناخته کوشانی را فراهم کرد
بیش از 70 سال بود که زبان شناسان در مورد خطی که نمیدانستند به کدام زبان تعلق دارد، سرگشته و حیران مانده بودند. چندین دوجین کتیبه های کوتاه در مناطقی از افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان یافت شدند که مربوط به زمانی از حدود 200 سال پیش از میلاد تا 700 پس از میلاد بودند. اکنون پیشرفتی در کار رمزگشایی این حاصل شده است.
این خط و گونه نوشتاری از دهه 1950 شناخته شده اما هنوز رمزگشایی نشده بود. در سال 2022، یک متن کوتاه دو زبانه حکاکی شده بر روی یک صخره در تنگه آلموسی در شمال غربی تاجیکستان، در حدود 30 کیلومتری پایتخت دوشنبه پیدا شد که در آن علاوه بر خط کوشانی ناشناخته، بخشی نیز به زبان باختری شناخته شده، مشهود بود. این کشف منجر به تلاش چندین پژوهشگر برای رمزگشایی مجدد آن شد.
در مورد این خط فرضیه های زیادی مطرح شده بودند. فرضیه زبان ترکی را که در این میان توسط افرادی مانند امان زولوف Amanzolov نویسنده کتاب "نوشته های یونانی در خاور دور" و همچنین پیشنهاد اورچون یونال O. Ünal باستان شناس ترک نژاد دانشگاه گوتینگن و نویسنده مقاله « دوران پیش از باستان مغولی» مطرح شده بودند، کنار گذاشته شدند.
فرضیه نخستین ژرار فوسمن Gerard Fussman مبنی بر اینکه خط ناشناخته در دشت ناوور افغانستان نشان دهنده زبان کامبوجا بود، مردمی که در آن زمان تصور می شد که در جنوب هندوکش زندگی می کردند و او آن را با زبان ایرانی امروزی اورموری مرتبط می کرد، به طور کلی از دیدگاه بین المللی رد شد - از جمله بعدها توسط خود او.
سنگ نبشت های سه زبانه دشت ناوور افغانستان از اوایل سده دوم پس از میلاد نشان می دهند که خطی ناشناخته توسط دولت کوشانی در کنار خط های رایج تر منطقه (خط یونانی برای زبان باختری، خط خروشتی برای گاندهاری) استفاده می شد.
بیشتر کتیبه ها مربوط به سده دوم پیش از میلاد و سده سوم پس از میلاد هستند که از نظر زمانی با اوج ظهورو سقوط کوشانی ها مطابقت دارد.
علیرغم چندین ادعای رمزگشایی (عمدتاً با تمرکز بر"کتیبه Issyk"، از سوی Harmatta, Amanžolov, Ünal ) آنها با تاریخ فرهنگی شناخته شده جنوب آسیای مرکزی همخوانی نداشتند.
در پایان زبان شناسان کلن با همکاری باستان شناس تاجیک دکتر Dr. Bobomullo Bobomulloev، که در یافتن و مستند سازی اسناد باستانی دوزبانه تجربه و تبحر داشت، موفق به رمزگشایی جزئی از سیستم نوشتاری شدند.
وجود دکتر بوبومولوئف کارشناس و کاردان برجسته از تاجیکستان almosi-gorge-tajikistan در کنار تیم پژوهشی کوشا و فعال دانشگاه کلن که در سنین میان 28 تا 33 ساله هستند، یک خوش بختی و موهبت برای دانشگاه کلن بود. تیم های پژوهشگر دانشگاه های کلن و وورتزبورگ با کارشناس تاجیک از طریق تویتر پیوسته در ارتباط بودند.
کامکاری 200 سال پس از رمزگشایی هیروگلیف های مصری
این تیم با الهام از روش های موفق و به نتیجه رسیده رمزگشایی پیشین مانند رمزگشایی از هیروگلیفهای مصری با استفاده از سنگ روزتا، خط میخی فارسی باستان یا خط "ب" خطی یونانی از همان شیوه استفاده کردند. بر اساس محتوای شناخته شده کتیبه دو زبانه از تاجیکستان (خط باختری و خط ناشناخته کوشانی) و کتیبه سه زبانه از افغانستان (خط گنداری یا هندوآریایی میانه، خط باختری و خط ناشناخته کوشانی)، بونمان، هالفمن و کوروبزوف در مورد خط و زبان ناشناخته به نتیجه رسیدند.
این رمز گشایی در نهایت سبب شد که نام شخصی بنام وما تختو Vema Takhtu که عنوان "شاه شاهان" را داشت و در متن موازی باختری بچشم می خورد در بخش های مربوط به خط ناشناخته کوشانی نیز پیدا و شناخته شود. این نام و این عنوان به طور خاص راهگشای بسیار خوبی بود برای پیدا کردن حروف بعدی خط زبان اصلی. با کمک متن موازی باختری، زبان شناسان توانستند رشته های بیشتر کاراکترها را مرحله به مرحله تجزیه و تحلیل کنند. به این ترتیب، آنها قادر به تعیین گونه آوایی حروف نویافته نیز شدند.
.
یک تیم جوان از دانشگاه کلن موفق به رمزگشایی خطی شده که بیش از هفتاد سال دانشمندان را متحیر کرده بود: "خط کوشانی ناشناخته " در طی چندین سال، Svenja Bonmann، Jakob Halfmann و Natalie Korobzow عکسهایی از کتیبهها و شخصیتهای غار روی کاسهها و گلدانهای سفالی از کشورهای مختلف آسیای مرکزی را بررسی کردند تا قطعات پازل را کنار هم بچینند. در 1 مارس 2023، آنها برای نخستین بار رمزگشایی جزئی خود از خط کوشانی ناشناخته را در یک کنفرانس آنلاین در آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان اعلام کردند. در حال حاضر حدود 60 درصد از کاراکترها خوانا هستند و گروه در تلاش است تا کاراکترهای باقی مانده را رمزگشایی کند. شرح مفصلی از رمزگشایی اکنون در مجله Transactions of the Philological Society منتشر شده است.
هنگامی که این خط در حدود 1900 سال پیش بر روی صخره حک شد، امپراتوری کوشانی به ویژه در آسیای مرکزی قدرتمند بود. این امپراتوری در میان امپراتوری روم و سلسله هان حاکم بر چین از منظر قرار گرفتن بر سر مسیرهای تجاری شرق به غرب اهمیت داشت. باشندگان این امپراتوری ممکن است از گروه های عشایری سرچشمه گرفته باشد و نقش مهمی در گسترش بودیسم در آسیای مرکزی و چین داشته باشد (ن. ک. به پادشاهی باستانی ختن ). تأثیرات هلنیستی، هندو و ایران باستان را می توان در ردپای این فرهنگ مشاهده کرد که شامل کاخ های سنگی، مجسمه ها و سکه ها می شوند.
کتیبههای خط ناشناخته از دره ایلی تا مناطق جنوب هندوکش یافت شدهاند، اما به نظر میرسد در شمال باختر بین کوههای حصار و آمو دریا (اگزوس) متمرکز شدهاند. در دوران باستان، اینجا مرکز امپراتوری کوشانی بود. کوشانی ها در اصل مردمی کوچ نشین بودند که بومی باختر یا باکتریا.
آنها در سال 176 پیش از میلاد پس از شکست سنگینی که از چینی ها در دشتهای گانسو Gansu (استانی در باختر چین که سرچشمه رود زرد است) خوردند به صورت گروهی متشکل از 5 ایل که در منابع چینی از آنها با نام Dà Yuèzhī 大月月氏 یوئه چی یاد شده است (سیما کیان تاریخ نگار سده دوم پیش از میلاد چین آنها را 24 قبیله می دانست. ن. ک. به پادشاهی باستانی ختن)، به سوی باختر به راه افتادند. نخست به سمت دره ایلی Ili در قزاقستان و سپس در مرحله دوم از طریق دره فرغانه Fergana_Valley در ازبکستان به باختر یا باکتریا Bactria (سرزمینی میان افغانستان، ازبکستان و تاجیکستان) رسیدند ( 130 پیش از میلاد).
تعیین جغرافیایی بسیاری از سایتهای باستانی که خط ناشناخته کوشانی در آنها یافت شده است و در ایالتهای کنونی افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان هستند
با این حال، اطلاعات زیادی در مورد این امپراتوری در دست نیست: اوج شکوفایی آن که در سده دوم و سوم میلادی بود که در یک شکاف بزرگ نبود آگاهی های تاریخی ما در مورد مسائل مربوط به جغرافیا و زمان آن منطقه از جهان افتاده است. Svenja Bonmann از دانشگاه کلن، که نخستین نویسنده در مورد یافته های جدید در مجله "Transactions of the Philological Society" است، می گوید: "ما از اینرو در مورد آن خیلی کم می دانیم زیرا که مطالعات و پژوهشهای تاریخی در غرب عمدتا اروپا محور هستند". در حالی که بسیاری با نویسندگان یونانی و رومی سروکار دارند، منابع معتبر از منطقه آسیای مرکزی نادیده گرفته شده اند. دلیل دیگر: بیشتر آنچه در آن زمان نوشته شده بود احتمالاً روی مواد گیاهی مانند برگ درخت خرما یا پوست درخت غان ثبت شده است که به دلیل پوسیدگی سریع در گذشت زمان، به ندرت چیزی از آنها باقی می ماند.
به گزارش گروه پژوهشی، خط کوشانی، خط یک زبان ایرانی میانه کاملاً ناشناخته است که نه مشابه باختری است و نه با زبانی که زمانی در غرب چین به نام ختنی سکا صحبت می شد شباهت زیادی دارد (ن. ک. به پادشاهی باستانی ختن و شاهنامه ). این زبان احتمالاً جایگاه متوسطی را در توسعه بین این زبانها اشغال می کرد. این زبان می تواند زبان ساکنان ساکن شمال باختر باشد یا زبان برخی از مردم کوچ نشین آسیای داخلی (یوئه چی). برای مدتی ظاهراً به عنوان یکی از زبانهای رسمی امپراتوری کوشانی، همراه با باختری، گنداری(قندهاری)/هند-آریایی میانه و سانسکریت به کار گرفته می شد.. به عنوان یک نام آزمایشی، محققان اصطلاح «اتئوتخاری Eteo-Tocharisch» را برای توصیف زبان تازه شناسایی شده ایرانی پیشنهاد می کنند.
بنا به تعاریف شادروان استاد محمد شاه واصف باختری شاعر معاصر افغانستان واژه تخاری که بعدها به دهاری تغییر پیدا کرد پیش درآمد و شناسنامه واژه "دری" می باشد که ما امروزه برای فارسی بکار می بریم. یکی از آرزوهای شادروان واصف باختری این بود که زبانشناسان و لینگویست ها به این موضوع بپردازند.
دومین سنگ روزتا
در آن زمان خط های گوناگونی در این حوزه استفاده می شد. با این حال، تا کنون، آن دسته از شخصیت هایی که به عنوان "خط کوشانی ناشناخته" یا "خط ایسیک" توصیف شده اند، مرموز باقی مانده اند. تلاشهای محققان روسی و فرانسوی برای ساخت پازل چندان موفق نبود. حتی اولین «سنگ روزتا» برای این فیلمنامه که در دهه 1960 بر روی تخته سنگی در افغانستان پیدا شد، نتایج متوسطی به همراه داشت. این به اصطلاح سه زبانه علاوه بر خط ناشناخته حاوی قطعاتی به خط خروشتی Kharosthi هند باستان و در زبان ایرانی میانه باختری به خط یونانی بود.
ویکیپدیای فارسی خط خروشتی را چنین توضیح می دهد: خروشتی نام دبیره باستانی بود که در گنداره باستان استفاده میشد. از این نظام نوشتاری برای نوشتن زبانهای گنداری و سانسکریت استفاده میشد. همچنین این خط در بلخ، سغد و امپراتوری کوشان نیز استفاده میشد.
عکسهای سیاه و سفید ضعیف حاصل از تحقیقات اولیه دقیقاً به روشن شدن چگونگی خواندن این خط کمک نکردند. این پیشرفت با کشف جدید تاجیکستان در سال 2022 به دست آمد. باستان شناس Bobomullo Bobomulloev از آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان به طور قابل توجهی مشارکت داشت. هنگامیکه مردی در مورد سنگ نبشته های کوههای حصار در تنگه آلموسی برای او تعریف کرده بود، او گمان میکرد که یک یافته منحصر به فرد به او ارائه شده است. بوبومولوئف میگوید: «در ابتدا نمیدانستم که این یافته را میتوان به دوره کوشانی نسبت داد. اما مشخص بود که کتیبه باید متعلق به دوران پیش از اسلام بوده باشد، یعنی پیش از سده هفتم میلادی نوشته شده است.
با استفاده از نوار لغزنده، کاراکترهای حک شده در سنگ به وضوح قابل مشاهده هستند. نوشته از راست به چپ نوشته می شد
تیم پژوهشگران آلمانی که در مورد این یافته قابل توجه شنیده بودند، با Bobomulloev تماس گرفتند و عکس هایی از این کتیبه را از زوایای مختلف برای او ارسال کردند. قطعه ای به خط مرموز کوشانی و یکی به خط و زبان یونانی-باختری وجود داشت.
دانشمندان دانشگاه های کلن و وورتزبورگ به روشی مشابه شیوه ای که زبان شناس فرانسوی ژان فرانسوا شامپولیون Jean-Franois_Champollion دویست سال پیش از آن هنگام رمزگشایی هیروگلیف ها به کار گرفت، عمل کردند. تیم دانشگاه های کلن و وورتزبورگ تا پیش از آن می توانستند تخمین بزنند که چه تعداد کاراکتر وجود دارد و چگونه سیستم نوشتن ممکن است کار کند، دانستن در مورد دیگر اسکریپت هایی که در آن زمان در این منطقه استفاده می شد کمک بسیار کرد تا کار را ادامه دهند. سپس با تجزیه و تحلیل توزیع شخصیت، توالی های موازی در کتیبه های مختلف شناسایی شدند.
شاهنشاه
عنوان "شاه شاهان" که در چند قطعه ظاهر شد، بسیار مفید بود. میشد آن را در قطعه جدید کشف کرد و با کتیبه سه زبانه افغانی که قبلاً شناخته شده بود مقایسه کرد و مهم تر از همه به ردیابی زبان پشت کتیبهها کمک کرد.
عنوان "شاه شاهان" را می توان در دو نسخه یافت: در سمت چپ در کتیبه ای یافته شده در تاجیکستان، در سمت راست نسخه ای از افغانستان است. در زیر آن حروف برای خوانایی بهتر تکرار شده است
به طور فزاینده ای مشخص شد که در آن یک هجای آرامی وجود دارد. ناتالی کوروبزوف از دانشگاه وورتزبورگ میگوید: «حروف منفرد، صامتها را مشخص میکنند، میتوان آنها را با استفاده از خط تیرههای کوچک یا squiggles تغییر داد. خط آرامی ظاهراً در اینجا با سیستم جدیدی از این به اصطلاح دیاکریتیک ها اصلاح شد. این خط از راست به چپ خوانده می شود.
این تیم همچنین در نهایت توانستند نتایج روشنی در مورد زبانی که به این شکل ضبط شده است به دست آورند: احتمالاً این زبان یک زبان ایرانی میانه است. آنها تا کنون می توانند حدود 60 درصد از حروف را بخوانند، به طور دقیق تر: 15 صامت، چهار مصوت و دو نوع کاراکتر ترسیم شده، به اصطلاح لیگاتور. آنها در تلاش هستند تا حروف باقی مانده را نیز رمزگشایی کنند.
سفرهای پژوهشی به آسیای مرکزی بمنظور رمزگشایی این خط در ابتدا به ویژه برای نویسنده بونمن Svenja Bonmann بسیار تکاندهنده بود: او حدود ده سال بود که به نگاره مرموز کوشانی علاقهمند بوده است. او نخستین بار در نمایشگاهی در موزه معدن بوخوم با آن آشنا شد: کاسه نقره ای از ایسیک Esik قزاقستان که در محافل مربوطه شناخته شده است، کنجکاوی او را برانگیخت. این زبان شناس می گوید: با خودم سوگند خوردم که روزی بتوانم این نبشته را بخوانم". این یک احساس باورنکردنی بود که نخستین کسی باشم که توانستم این حروف را پس از 1900 سال بخوانم". در آینده، تیم تحقیقاتی در نظر دارد که به آسیای مرکزی سفر کند، زیرا در حال حاضر سایتهای باستانی دیگری وجود دارند که می توانند به آنها برای حل بیشتر این معما کمک کنند.
بونمن معتقد است: «این خط احتمالاً برای نوشتن به زبان مادری سلسله حاکم کوشانی استفاده شده است. او انتظار دارد مبنای جدیدی برای درک بهتر تاریخ زبانی و فرهنگی آسیای مرکزی و امپراتوری کوشانی وجود داشته باشد. مشابه رمزگشایی هایی که هیروگلیف های مصری یا گلیف های مایا برای درک ما از مصر باستان و تمدن مایا انجام دادند».
منابع:
https://www.youtube.com/watch?v=FTIzQ0RWduk
https://de.wikipedia.org/wiki/Issyk-Baktrien-Schrift
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/1467-968X.12269
سنگ روزتا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)