کسانیکه در اماکن عمومی و خیابانها با خود تا حدی بلند صحبت میکنند در نظر دیگران غیرطبیعی جلوه مینمایند، چیزیکه همیشه هم اشتباه نیست. اما در این میان نباید فراموش کرد که هرکسی یکزمان خود در چنین حالتی بوده است. نتایج یک پژوهش نمایان ساخته که با خود صحبت کردن میتواند در مواردی بسیار به انسانها کمک کند، بشرطیکه انسان بداند راهش چیست.
دکتر دیرک وده کیندDirk Wedekind Dr. از دانشکده روانکاوی و روان درمانی دانشگاه توبینگن آلمان در بلند با خود صحبت کردن، گونه دیگری از با خود اندیشیدن را می بیند. او معتقد است که اینگونه گفتمان با خود نوعی تائیدیه نهادن بر اندیشه هایی است که در درونمان از آنها با خبریم اما در بزبان آوردن و انجامشان دچار تردید میباشیم. اینگونه گفتمان، دلگرمی دادن بخود میباشد که حتما هم نباید در مورد چیزهای بخصوصی باشند بلکه میتوانند که در مورد چیزهای کاملا عادی روزمره نیز صدق نمایند.
او ادامه میده که تجربیات عملی و حرفه ای او نشان میدهند که بسیار مواقع پیش آمده که زمانیکه انسانها در مورد پذیرش یا رد چیزی مردد بوده اند با بلند صحبت کردن با خود به نتایج نسبتا مناسبی دست یافته اند. با خود صحبت کردن میتواند همچنین بگونه دریچه اطمینان در انسان عمل کند و در برابر کشش اعصاب مقاومش کرده و نگذارد که خشم و خود خوری در انسان رشد نماید.
انسانها بمرور زمان از حالات کاملا طبیعی موجودات زنده فاصله میگیرند و این میتواند بصورت فشاری بر روان ایشان عمل نماید. برای نمونه از کودکان خرد که در زمینهای بازی مخصوص کودکان بازی میکنند نام برده شده است.
اگر دقت کرده باشید بسیاری از این کودکان بهنگام بازی پیوسته با خود گفتگو میکنند و با صدای بلند خود را در جریان کاری که میخواهند انجام دهند میگذارند یعنی بنوعی تائیدیه از خود مطالبه کرده و نیز دریافت میکنند. بدون دریافت این تائیدیه کودک مردد میماند و عملی انجام نمیدهد یا به سختی انجام میدهد. از سال پنجم زندگی انسان این خاصیت در کودکان بناگاه بسیار کم گشته و به کلی رنگ میبازد. در عوض با خود صحبت کردن تنها در افکار کودک انجام میگیرد. چیزی که ما به آن تفکر و اندیشیدن میگوئیم.
No comments:
Post a Comment