زمانیکه در سال 1563 باغداران یکی از اشراف آلمانی بر روی باغات انگور کار میکردند، بناگاه بیل یکی از آنها به شیئی سخت برخورد نمود که پسان فهمیدند که سنگ گور یک رومی میباشد. در این گور چندین سکه و بازمانده اسکلت یکنفر در تابوتی سیاه قرار داشت. مالک کشتزار و باغات انگور پس از آگاهی از یافته شدن گور دستور داد تا تابوت را با نقره تزئین کنند و بنمایش همگان گذارند. پس از آن او پیوسته ادعا میکرد که تمامی چیزهای بنمایش گذاشته شده حقیقی و واقعی هستند.
اخیرا این تابوت بهمراه دیگر اشیائی که آنها نیز بنوبه خود آثار باستانی تقلبی و ساخته شده میباشند را در نمایشگاهی در شهر نوشاتل Neuchatel سویس به نمایش همگانی گذاشته اند تا همه از وجود تقلب در عرضه نمودن آثار باستانی آگاه شوند. تندیس تقلبی فراعنه مصری که در کوچه پس کوچه های تنگ و دور افتاده قاهر ساخته شده اند را میتوان در موزه سایت باستانی لاتینیوم Latenium مشاهده نمود و همچنین گلدانی زرین بدلی اتروسکی و یا داس زرین تقلبی ساحران باستان فرانسه.
موزه دو که برانلی Musee_du_quai_Branly پاریس تندیس سر یک جنگنجوی ازتکی را که از کریستال کوهی ساخته شده است به نمایش گذاشت و ادعا کرد که پانصد سال قدمت دارد. در آزمایشی که اخیرا از سوی شرکت بیمه بر روی این مجسمه انجام گرفت، مشخص گردید که این سر ساخته شده از کریستال را با یک دستگاه مکانیکی ساخته و احتمالا این کار را نیز در حوالی سال 1850 در یک زرگری آلمانی که در ناحیه ایدار- اوبرشتاین Idar-Oberstein قرار داشته، انجام داده اند.
انجام چنین کارهایی یک پدیده نو نمیباشد. در 35 هزارسال پیش هم نیاکان انسانهای هوموساپین که به فارسی به آن انسان خردمند میگویند، از صدف دست ساخت خود زینت آلات بدلی میساختند. یک گردنبند نیز از دوران نوسنگی یافته شده که از 182 دو مهره آن صد و هژده تای آن را دندان اصلی گوزن تشکیل میدهد و 65 عدد دیگر تقلبی میباشند و از استخوان ساخته شده بودند.
به هر دوره زمانی که انسان نظر بیفکند، متقلبین آثار باستانی را خواهد دید. در یونان باستان زیور آلات مذهبی تقلبی میساختند و بفروش میرساندند.
تبری معمولی از گور یک رومی یافته شد که بلافاصله آنرا آذرخش ژوپیتر Jupiter پدر خدایان رومی نامیدند تا قیمتش بیشتر شود.
در سال 1822 ساکنین شهر لندن بلیط خریده و به تماشای یک پری دریایی میرفتند. در نمایشگاه نوشاتل همچنین اژدهایی به نمایش گذاشته شده که در واقع از قطعات کنار هم گذاشته شده یک سفره ماهی درست شده است.
اما چه شد که اینگونه آثار باستانی تقلبی سر از موزه ها و کلکسیونهای شخصی درآوردند؟ شاید بتوان گفت از نیمه سده نوزدهم که کاوشگران کشورهای استعماری از نا آگاهی مردم بومی کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره خود (سوء) استفاده کرده و در آن کشورها آغاز به خاکبرداری و بیرون آوردن اشیاء کهن از دل خاک نمودند، رقابتی میان موزه ها و کلکسیونرهای آمریکایی و اروپایی بر سر خرید این آثار صورت گرفت. همین نیز پای متقلبین را به میان کشید، بخصوص زمانیکه آثار عرضه شده در نوعی رابطه مستقیم و غیرمستقیم، حقیقی و غیر حقیقی با یک فلسفه حکومتی قرار میگرفتند، دیگر تب خرید این اشیا قابل فروکش کردن نبود.
برای نمونه در سال 1866 یک گلدان تقلبی از زمان سلتیها Celts که بر روی آن یک خروس جلوس کرده بر روی تخت سلطنتی نقش شده بود (خروس سمبل ناسیونالیسم فرانسه است که از زمان گالیها Gauls که خود از قبایل سلتی بودند، بجا مانده است). این گلدان تقلبی را به ناپلئون سوم Napoleon_III عرضه کردند و او نیز آنرا خریداری نمود.
موزه بریتانیا نیز زمانی ادعا نمود که مالک جمجمه انسانی دویست هزار ساله کشف شده در انگلیس است و این جمجمه متعلق به نخستین ساکنین اصلی انگلیس بوده است. پسان مشخص گردید که بخش تحتانی این جمجمه از آرواره پائینی اورانگ اوتان و دندانهای شامپانزه درست شده و بر روی بخش فوقانی جمجمه که متعلق به انسان بود، گذاشته شده است. متقلبین سپس چند سال آنرا در زیر خاک پنهان کردند تا بناگاه دوباره کشفش کنند.
زرگری یهودی بنام اسرائیل روچوموفسکی در کارگاه پشت زرگری خود کلاه خود زرینی ساخت و آنرا با صحنه هایی از ایلیاد داستانهای اسطوره ای یونان آراست و ادعا نمود که یونانیهای ساکن کرانه های شمالی دریای سیاه به پادشاه سکاهای ایرانی سایتا فرنه Tiara_of_Saitaferne هدیه داده بودند. موزه لوور بلافاصله آنرا به بهای دویست هزار فرانک که در سال 1896 مبلغ هنگفتی بود، خرید. این تقلب سیزده سال بعد فاش شد اما این تجربه باعث نگردید که موزه لوور اندکی بعد مجسمه تقلبی از لئوناردو داوینچی را خریداری ننماید.
صدها نمونه از ایندست آثار باستانی تقلبی در صندوقخانه های موزه ها و کلکسیونهای شخصی اروپایی و آمریکایی یافت میشوند. در اکثر موارد نمایندگان بخش خرید موزه ها موفق میگردند تا این خریدهای ناجور خود را پنهان کرده و اشتباهات خود را مخفی نگاه دارند.
مجسمه برنزی یک اسب که گویا 2500 سال عمر داشت توسط یکی از کارشناسان بعنوان جنس تقلبی محک خورده شد. کریستف لئون عتیقه شناس شهر بازل سویس در سال 1980 به لوزان فراخوانده شد تا این مجسمه را ارزشیابی کند. او در آنجا با چهار ایتالیایی که بهمراه مجسمه اسب آمده بودند، آشنا شد. پس از دیدن مجسمه برنزی اسب که هیبتش نخست او را به وجد آورده بود، به معاینه دقیقتر مجسمه پرداخت. فرم یالها و پاهای اسب او را مشکوک نمودند و او توانست در برابر پرداخت 24000 هزار فرانک سویس یک از سمهای اسب را بطور عاریه ای بهمراه ببرد.
پس از انجام نمونه برداریهای آزمایشگاهی مشخص گردید که جنس مجسمه از برنز نورم DIN آلمان میباشد. بلافاصله خریداری که از سوی موزه گتی getty.museum مالیبو با کیف پر پول به سویس سفر کرده بود، در جریان امر قرار گرفت و از انجام معامله جلوگیری شد.
با اینوجود باند چهار نفره موفق گردید که مجسمه تقلبی اسب را به خریدار دیگری به مبلغ 40 میلیون دلار بفروشد و چک دریافت کند. این چهار ایتالیایی پسان دستگیر شدند ولی از 40 میلیون دلاری که نقد شده بود هیچگاه اثری بدست نیامد.
لئون همچنین اظهار داشت :" در بیشتر موارد چنین چیزهایی اتفاق می افتند. تعداد اشیاء باستانی تقلبی در بازار عتیقه فروشی پیوسته رو به افزایش میگذارند و مسببین اصلی و چالاک عرضه اینگونه آثار در بیشتر مواقع همچنان گمنام مانده و دستشان رو نمیشود."
No comments:
Post a Comment