به پایان سال 2012 نزدیک میشویم.
تغییرات شدید آب و هوایی را دیگر
کسی نمیتواند کتمان کند. اینها به یک واقعیت مسلم تبدیل شده اند، هرچند که
کشورهایی کوشش میکنند علیرغم عدم توانایی کتمانشان، نادیده بگیرندش.
هوا بی توجه به نادیدگرفتن از سوی
برخی انسانها، ناپایداری وجود خود را بصورت توفانها، سیلها، خشکسالیها و گرماها به
اثبات میرساند.
هواشناسان وجود تغییرات شدید جوی
را تایید میکنند. در سال 2012 انسان بالا رفتن غیرعادی متوسط دما را تجربه کرد.
مخلوطی از خشکسالی و گرماهای
بیسابقه سبب بوجود آمدن جنگل سوزیهای بیسابقه و بی اندازه در نیمکره شمالی کره
زمین گردید.
گرما و خشکسالی بیسابقه مناطق
وسیعی از آمریکا، چین، برزیل و اروپا را تهدید کرد و خسارات فراوانی در حد
میلیاردها ببار آورد در حالیکه مناطقی از
پاکستان، ساحل آفریقا، آرژانتین و جنوب چین بر اثر سیلابهای مهیب خسارت دیدند.
برای سومین سال متوالی حوزه اقیانوس اطلس محل
فعالیتهای توفانهای شدید بیش از حد بود. در سال 2012 نوزده توفان مهیب در این
منطقه رخ داد که آخرینش توفان ساندی بود که ساحل شرقی آمریکا (نیویورک) را هم در
امان نگذاشت.
یخهای اقیانوسهای منجمد شمالی و
جنوبی نیز در سال 2012 بیشتر از حد نصاب معمولی ذوب گشتند.
این درست است که تغییرات جوی هر از
چند مدتی بخودی خود پیش میآیند و دوباره طبیعت خود را وفق میدهد و این در تاریخ
کره زمین سابقه دارد، اما بایستی نیز این واقعیت تلخ را پذیرفت که انسانها با انجام
کارهایی که بنظر خودشان عقلانی میآمده بطور بیسابقه ای این تغییرات را شدت بخشیدند
و راه بازگشت را برای طبیعت بسیار دشوار
ساختند. خشکی دریاچه های آرال، ارومیه، بختگان، پریشان نمونه هایش میباشند و یا
زدن سدهای فراوان بر روی سرچشمه های دجله وفرات.
در سال 2012 بسیاری از مردم جهان
نگران پیشگویی مایاها بودند که مبادا جهان به آخر برسد و از آن صحبت میکردند ولی
دلنگرانیشان در مورد تغییرات جوی به اندازه ترسشان از احتمال بوقوع پیوستن پیشگویی
مایاها نبود.
سال 2012 به پایان میرسد اما حل
جدی مشکلات جوی کره زمین هنوز آغاز نگشته است.
No comments:
Post a Comment