نگرش به تاریخ باستانی یونان غالبا بر پایه افکار ناسیونالیستی بود که در سده نوزدهم بطور کلی حاکم بوده و پژوهشگران را نیز مستثنی نگذاشته بود. ایشان در یونان باستان از نظر قومی و آرمانی یگانگی و اتحاد میدیدند و از یونان بگونه ای صحبت میکردند که از کشورهایی همانند آلمان و یا ایتالیا سخن میگفتند. اینگونه نگرش را امروزه میتوان مردود اعلام کرد.
این امر را بیشتر مدیون آثار هانس اریش شتیر (پ1) ، نظیر کتاب اساس و معنای تاریخ یونان (اشتوتگارت 1945)، هستیم که در آنها به تفاوتهای بنیادین احساسات و اندیشه ملی یونانیان به گاه باستان و امروز اشاره کرده بود.
یونانیت در 500 پ.م. حقیقتا بیش از همه تنها در زمینه های مذهبی بود که متحد جلوه مینمود، اعتقاد به خدایان المپ همه هلنی ها را با هم پیوند میداد و از نظر تاریخی این کارهای هومر و اشعار او بودند که در کنار خدایان بیشمار محلی، شخصیتهای المپ در تمامی گوشه های هلاس (یونان) اعتبار و قداست پیدا کرده بودند. بجز این پیوستگی، وجوه مشترک بسیار کمی میانشان وجود میداشت. قدر مسلم اشعار حماسی هومر در همه جا خوانده میشدند اما باوجود این بطور کلی یک زبان ادبی مشترک در میان یونانیها وجود نداشت. هر یونانی بزبان و یا لهجه شهر و قبیله خود تکلم مینمود و به آسانی میتوان مجسم نمود که محاوره میان یکنفر که از لاسدمونی میآمد با نفر دیگری که از تسالی بود با چه مشکلی مواجه میشد.
تنها در دنیای خارج از هلاس مانند مستعمرات یونانی در آسیای خرد، ایتالیا، جنوب روسیه و بطور کلی در کلیه مکانهائی که یونانیها اجبارا با دیگر اقوام و یا درکنار ایشان زندگی میکردند بود که مختصات و شباهتهای ملی و فرهنگی یونانیها در مقایسه با دیگران برایشان روشن میگردید.
مسلما این امری تصادفی نیست که یکباره واژه «پان هلنی» را نزد آرکیلوخوس (پ2) میابیم. شاعر در اینجا از بدبختی و وجود نکبت در تمام یونان سخن میگوید.
----------------------------
پ 1- Hans-Erich Stier متولد در 25 ماه می سال 1902 در شهر روستوک آلمان و درگذشته به تاریخ 28 ژانویه سال 1979 در شهر مونستر آلمان، تاریخدان و سیاستمدار حزب دموکرات مسیحی. شتیر از سال 1921 تا 1928 در دانشگاه شهر برلین تاریخ و زبان های باستانی را فراگرفت و بدرجه دکترا نائل گردید و سپس با دریافت بورسیه ای به مصر روانه گردید جائیکه تا سال 1935 بعنوان استاد دانشگاه بتدریس اشتغال داشت. پس از بازگشت به آلمان نامبرده تا سال 1945 استاد ویژه تاریخ باستان در شهر مونستر گردید. از این سال تا 1970 بعنوان استاد رسمی همان دانشگاه بکار اشتغال داشت.
شتیر در امور علمی تحت تاثیر روشها و افکار ادوارد مایر و ادوارد شپرانگر Eduard Spranger (فیلسوف و روانشناس) قرار داشت. از سال 1945 شتیر بعضویت حزب دموکرات مسیحی آلمان درآمد، جائیکه از سال 1946 تا 1954 در مقام نایب رئیس حزب در شهر مونستر فعال بود. شتیر همچنین ریاست فراکسیون فرهنگ سیاسی حزب را در سرتاسر آلمان بعهده گرفت.
پ2 - Archilochos آرکیلوخوس شاعر و جنگجو که حدود 680 پ.م در پاروس بدنیا آمده و حدود 645 پ.م در جنگی که میان پاروس و ناکسوس انجام گرفت، کشته شد. علت اینکه نویسنده در این رابطه از آرکیلوخوس نام برده میتواند این باشد که ظاهرا آرشیلوخوس در طول زندگی خود همواره میبایستی که در کنار غیر یونانیها زندگی کند و همین امر نیز پیوسته بیادش میآورد که او درمیان اینان تنها میباشد. بنابراین به یکباره مشترکاتش با دیگر یونانیان بیادش آمد و برایش مسلم شد واز آن پس پیوسته آن را مد نظر خویش قرار میداد.
آنجا که آرکیلوخوس از خود میگوید، خودش را پسر برده فقیری معرفی میکند که در تمامی طول عمر خویش آواره بود. از او حدود 500 بیت شعر باقی مانده که کامل نیستند اما همین مقدار کم اشعار هم نمایانگر تفاوت فاحش میان او و شاعرانی که پیش از او میزیستند مانند هومر و هسیود میباشد. او بعنوان نخستین یونانی احساسات شخصی خویش را و چیزهایی که بر او گذشته اند در اشعارش بیان میکند. برای نمونه در بخشی از اشعارش تعریف میکند که چگونه در نبردی سپرش را از دست داد بدون اینکه از این ماجرا زیاد گله مند باشد زیرا که هرچه باشد او توانسته بود که از این مخمصه جان سالم بدر برد. زندگی مهمتر است و سپر را میتوان هر زمان دوباره بدست آورد.
زمانی نیز در اسپارت اقامت داشت اما اسپارتیها او را بخاطر اندیشه های غیرقهرمانانه اش بیرون کردند. هجو و بصورت طنز معنی دار بیان نمودن داستانها در اشعار گویا که از ابداعات اوست و همچنین اشعاری که در چهار بیت گفته میشدند و با نوعی رقص و حرکات بدن همراه بودند. نمونه زیر بخشی از اینگونه شعر بوده است که در آن شاعر عمل دردآور عقب نشینی را بازگو کرده و همزمان با بکار بردن طنز و اشاره به ناچار بودن در انجام آن سعی در دلداری خود و همرزمانش نموده :
......اگر آن به خواست خدای انجام گیرد، پس نباید عقب نشینی را ضعف و ترس نامید. نه، ما بازگشتیم تا با شتاب فرار کنیم. گاهی لازم است که فرار نمود. همچنان که تلفوس زمانی لشگر آرکادی را فراری داده بود...
اشعار آرکیلوخوس بر شعر زمان خویش و سروده های پس از آن تاثیرات عمیقی بر جای گذاشتند.
70
منظور آرکیلوخوس در اینجا تمامی افراد ی هستند که همانند خود او در مستعمره کردن تاسوس (پ 1) دست داشتند تا برای یونانیها مسکونیش کنند. این ماجرا در نیمه نخست سده هفتم پ.م. اتفاق افتاد.
همچنین در مرثیه ای برای هلن از هسیود (پ 2) میتوان تعابیر مشابهی را یافت.
در برابر این اتحاد آرمانی ولی احتمالی، حقایق تلخ و تند زندگی سیاسی یونانیها قرار داشتند. هر دولتشهری بگونه ای جسورانه از استقلال خویش پاسداری میکرد. هیچکدام از ایشان حاضر نبودند حتی بسود قدرتمندتر از خودشان از این آزادی خود صرفنظر کنند. بهمین خاطر هم هرگونه پیشرو شدن و قدرت مرکزی شدن در میان همه، از همان ابتدا برای دولتشهرها ناممکن میبود. اگر هم یکی از این دولتشهرها با دیگری پیمان اتحادی میبست، حاضر به گذشت از منافع خویش حتی به اندازه سرسوزنی نمیبود.
از این گذشته تک تک این دولتشهرها غالبا در گذشته ای دور یا نزدیک با یکدیگر دشمنی نشان داده بوده و با یکدیگر در جنگهایی طولانی و فراوانی درگیر شده بودند.
مثلا آتنی ها ده ها سال با اهالی شهر اژینا (پ3) بر سر تسلط بر خلیج سارونی در جنگ بودند.
پ 1- Thasos جزیره تاسوس که در شمال شرقی یونان در دریای تراکیه واقع در شمال دریای اژه قرار دارد، حدودا هشت کیلومتر از ساحل مقدونیه - تراکیه فاصله دارد. از دید جغرافیایی شرقی ترین بخش مقدونیه بحساب میآید. تاسوس با مساحت 380 کیلومتر مربع دوازدهمین جزیره بزرگ یونان است. روایات مختلفی درمورد نامگذاری جزیره وجود دارند. مشهورترین روایت که ریشه فنیقی دارد میگوید که پس از آنکه زئوس بصورت نره گاوی سپید و زیبا دختر آگنور شاه فنیقیه ربود، دو برادر او یعنی کادموس و تاسوس در پی یافتن خواهر براه افتادند. زمانیکه ایندو به این جزیره رسیدند و زمانی نیز آنجا بودند، کادموس براه خود بسوی باختر ادامه داد و بعدها در جایی سکونت گزید و شهر تب را ساخت در حالیکه برادر دیگر در این جزیره ماند و شهری ساخت که بنام خود او تاسوس نامیده شد.
اسکیمنوس جغرافیدان یونانی که حدودا 185 پ.م. میزیست، مینویسد که ابتدا بربرها در این جزیره زندگی میکردند تا اینکه فنیقی ها بدانجا آمدند. در نخستین نیمه سده هفتم پ.م. مهاجرین پاروسی بدانجا رفتند. در این جزیره علاوه بر معادن سنگ مرمر و فلزات گرانبها، پوشش درختی فراوانی نیز وجود داشت که از آن میشد برای کشتی سازی استفاده نمود همچنین تاکستانهای فراوان امر صادر کردن انگور، کشمش و شراب را به دیگر نقاط میسر میساختند. مجموع همه اینها ثروتی شد که ساکنان جزیره با گذشت زمان بدست آورده بودند.
پ 2- Hesiod هسیود شاعر که پیش از 700 پ.م. احتمالا در آسکارا در بوتیا بدنیا آمد و پیشه کشاورزی و دامپروری داشت. در کنار ایلیاد و اودیسه هومر، آثار هسیود بخصوص بیش از هزار بیت در مورد نحوه پیدایش جهان، سرچشمه اصلی نقل میتولوژی یونانی میباشند.
در کتاب آثار و روزها، هسیود از کارکردن و موثربودن بعنوان وظیفه اصلی نوع بشر ستایش میکند و همزمان نیز از زندگی روزمره زمان خودش هم تصویری بدست ما میدهند. برخی از محقیقن بر این نظر هستند که در میان آثار حماسی باقی مانده از هسیود، او در سه جای به طور ضمنی شرحی نیز از زندگی خود بدست داده است ولی این نظر مورد قبول همه نیست. اگر به نوشته های هسیود درمورد خودش باور داشته باشیم، بایستی بپذیریم که او در آسکارا بدنیا آمده است. پدرش که نامش را نمیدانیم از شهر کیمه میآمد. بر سر اینکه از خانواده ای اشرافی بوده یا نه اختلاف است زیرا جمله ای که درآن دنیا آمدن هسیود را تعریف میکند هم میتوان به " فرزندی از نژادگان" ترجمه نمود و هم به " فرزندی تندرست و خوش اقبال".
پ3 - Ägina اژینا و یا آیگینا جزیره ای است در خلیج سارونی که نام خویش را طبق روایات یونانی از یک پری بهمین نام گرفته است که معشوقه زئوس بود و پسری را که از او حامله شده بود بنام آیاکوس در این جزیره بدنیا آورد. پیش از آن نام جزیره اوینونه بود.
اژینا از هزاره سوم پ.م. مسکونی بوده و ظاهرا در ارتباط فرهنگی و تجاری تنگاتنگی با فرهنگ مینویی که در جزیره کرت بود، داشته است. پس از آن مهاجرینی از اپیداروس به آنجا آمدند و درآن سکنی گزیدند و اندکی بعد جزیره را پایگاه تجارت و دریانوردی نمودند. نخستین سکه یونانی در سرزمین اصلی یونان در این جزیره ضرب شد که نگاره لاکپشت که علامت مخصوص این جزیره بود را بر خود حمل میکرد. بازرگانی دریایی اژینا تا مصر و دریای سیاه و بخشهای زیادی از دریای مدیترانه گسترش یافته بود و در این جزیره مصنوعات زیادی از حوزه های مختلف دریای مدیترانه کشف گردیده اند.
این جزیره سرانجام در سال 456 پ.م. توسط آتنیها تسخیر شد و مجبور گردید غرامت جنگی سنگینی به آتن بپردازد و اکثر مردمانش از جزیره رانده شدند و دوران شکوفائی جزیره هم بسر آمد.
71
نمایی از موقعیت جغرافیایی جزایر و مکانهایی از سرزمین اتیکا به مرکزیت آتن.
نمایی از موقعیت جغرافیایی اتحادیه پلوپنزی که در غرب و چسبیده به اتحادیه اتیکا قرار داشت با مرکزیت اسپارت.
.
.
No comments:
Post a Comment