جستجوگر در این تارنما

Tuesday, 8 August 2023

پژوهشگران موسسه ماکس پلانک: هند و اروپایی ها از ایران آمده اند

 

نخست کوتاه در مورد موسسه ماکس پلانک: موسسه ماکس پلانک که پیش از آن انستیتو ماکس پلانک نام داشت، یک موسسه علمی/فرهنگی غیر دولتی و غیر انتفاعی است که بسیار پرسابقه می باشد. امروزه این موسسه که از پشتیبانی مالی دولت آلمان و نیز خیرین برخوردار است. خودش دارای دبیرستانها و واحدهای آموزشی در شهرهای گوناگون است.

 در سال 1909 یکی از تئولوژ های (تئولوژ = تحصیل کرده در رشته الهیات) آلمانی بنام آدولف فون هارناک Adolf von Harnack    که رئیس کتابخانه سلطنتی آلمان بود، پس از بررسی های زیاد نامه ای به پادشاه وقت آلمان نوشت و ضرورت یک رفرم اساسی را در سیستم علمی آلمان به او گوشزد کرد. او پیشنهاد کرد که موسسه ای بوجود آید تا در امر پژوهش در رشته های گوناگون فعال و پیشرو باشد و راهگشای دیگر موسسات گردد. او همچنین پیشنهاد کرد که این موسسه نخست با رشته های علوم طبیعی کارش را آغاز نماید.

پادشاه وقت آلمان کایزر ویلهلم بلافاصله جدی بودن موقعیت را دریافت و خود فون هارناک  را مامور انجام این کار کرد و هزینه های آن را فراهم آورد (فون یک لقب اشرافی است که به صورت یک ضمیمه به نام خانوادگی، به اشخاص داده می شد. فون هارناک آن زمان این ضمیمه نامی را نداشت. این ضمیمه در سال 1914 بخاطر خدماتی که او به بالا رفتن سطح دانش در کشور آلمان انجام داده بود، به او اهدا شد).

فون هارناک موفق شد که سرانجام در سال 1912 بنای آنرا مشخص کند، موسسه را رسما دایر کند و به ثبت برساند و با حضور پادشاه، بانکداران، اشراف، ماموران عالیرتبه حکومتی، کارخانه داران بزرگ و نامداران و مشاهیر علمی آنرا بنام موسسه کایزر ویلهلم   Kaiser_Wilhelm_Society افتتاح کند. حاضرین در مراسم افتتاح دعوت شدند که به عضویت این موسسه درآیند. تنها شرط پذیرش عضویت ایشان نیز اهدای 20000 مارک به صندوق موسسه بود تا بتواند به کارش ادامه دهد. در همان روز 83 نفر بعضویت هیئت مدیره موسسه درآمدند و توانستند که حق شرکت در جلسات تصمیم گیری برای آینده شرکت را نیز بدست آوردند.

از این زمان به بعد و حتی علیرغم دو جنگ جهانی بسیاری از دانش پژوهان و پژوهش گران آلمانی (که در میانشان افراد ناخوب و جنایتکار مانند دکتر منگله  Josef_Mengele هم وجود داشتند) از داده ها و سرمایه های علمی این موسسه استفاده کردند.

پس از پایان جنگ جهانی دوم  و طی اتفاقاتی و ماجراهایی که افتادند و موضوع این مقاله نمی باشد، سرانجام در سال 1948 نام موسسه از کایزر ویلهلم به ماکس پلانک که نام یکی از دانشمندان فیزیکی آلمان و مدیر بخشی از آن بود، تغییر یافت و در آغاز ماکس پلانک انستیتو و سپس موسسه ماکس پلانک نامیده شد که دارای اعتبار علمی بالا در سطح بین المللی است.

پس از سال ها تجزیه و تحلیل داده ها، دانشمندان به یک نتیجه شگفت انگیز می رسند. زبان ما ریشه های متفاوت و بسیار قدیمی تر از حد انتظار دارد.

این بحث دویست سال است که ادامه دارد: زبان های ما که امروز و اینجا صحبت می کنیم از کجا آمده است؟ چه کسی آنها را در اصل اختراع کرد؟ و چه هنگامی؟

یک تیم بین‌المللی از زبان‌شناسان، انسان‌شناسان و ژنتیک‌دانان به رهبری محققان لایپزیک اکنون به کشف شگفت‌انگیزی دست یافته‌اند. ظهور زبان‌های هند و اروپایی مسیر متفاوتی را با آنچه قبلاً در متنوع‌ترین نظریه‌ها فرض می‌شد طی کرد.

زبان‌های هند و اروپایی امروزی در منطقه زبان اروپایی-هندی-ایرانی را تقریباً نیمی از جمعیت جهان صحبت می‌کنند. همه این زبانها منشأ مشترکی دارند. این ریشه های مشترک زیاد با هم  دیگر بار از دید ژنتیک و زبان شناسی تعریف شده است. با این نتیجه گیری: نه نظریه استپی قبلی و نه نظریه کشاورزی درست نیست، فرضیه استپی منشاء زبان را در حدود 6000 سال پیش در استپ های شمال دریای کاسپین قرار می داد و فرضیه کشاورزی منشأ این زبانها را در 9000 سال پیش همراه با کشاورزی در آناتولی مشاهده می کرد.

با این حال، گزارش بازنگری گسترده ای که اکنون در مجله علمی Science منتشر شده است به این نتیجه می رسد که ریشه زبان اصلی هند و اروپایی به حدود 8100 سال پیش باز می گردد.  سپس، در  7000 سال پیش پنج شعبه اصلی در آن از هم جدا شدند.

 براساس پژوهشهای نو، وطن اصلی زبان های اروپایی در جنوب قفقاز است. از این زمان به بعد، بحشی از این زبان ها به سمت شمال پیشروی کردند. اینگونه است که زبان آلمانی امروزی نیز ریشه در جنوب قفقاز دارد.

جالب اینجاست که دانشگاه اوکلند در کشور نیوزلند نیز پس از خواندن این گزارش بر این باور است که ریشه زبان انگلیسی هم ریشه در جنوب قفقاز و شمال ایران دارد.

 در بخشی از گزارش اصلی به قلم پل هگارتی به منطقه شمال هلال حاصلخیز اشاره شده است که در پایین به آن پرداخته ام.

راسل گری Russell Gray   زبان شناس و زیست شناس فرگشتی نیوزلندی که استاد دانشگاه شهر ینا   Jena و مدیر مؤسسه ماکس پلانک می باشد. او می گوید که برای حل این معمای تاریخ بشر که 200 سال است در مورد آن بحث شده است، به یک پروژه بزرگ مقیاس باورنکردنی و مقدار زیادی فناوری رایانه ای نیاز بود. او نویسنده اصلی این پژوهش بین المللی است.

مجموعه داده های بی سابقه ای از زبان ها ایجاد شدند که در آنها  واژگان 161 زبان باید بررسی، ارزیابی و در پایگاه های داده منطقی ذخیره می شدند.  این مجموعه 161 زبانه شامل 52 زبان های باستانی مانند لاتین، یونان باستان و سانسکریت نیز هست.

 راسل گری ادامه می دهد: دستیابی به این نتیایج با همکاری فشرده 80 نفر و بمدت هشت سال طول کشید. چیزهای خوب تنها زمان نمی‌برند بلکه کمی شانس هم لازم دارند و در عین حال بیش از هر چیز دسترسی و دستیابی به دانشهای تکمیلی مانند دانش ژنتیک. ما داده‌های خوب زیادی جمع‌آوری کرده‌ایم.» این به‌ویژه در مورد زیست‌شناسی با ژن‌های اجداد ما صدق می‌کند. شجره نامه آنها هزاران سال پیش و با پیشرفت زبان مقایسه شده است که با هم مطابقت دارند. این کار ساده ای به نظر می رسد، اما در حقیقت بسیار هم کار پیچیده ای بود.  گری می گوید: «چالش در نهایت گردآوری دو علم کاملاً متفاوت، ژنتیک و تاریخ فرهنگی بود که موفق شد و ادامه نیز خواهد داشت.  خواه تحقیق در مورد خانواده های زبانی دیگر باشد یا تحقیقات آینده در مورد مهاجرت های بزرگ اولیه مردم در اروپا.

نویسندگان گزارش نامه این پژوهش یک فرضیه ترکیبی جدید برای منشأ زبان‌های هندواروپایی، با آخرین خانه اجدادی در جنوب قفقاز و پس از آن انشعاب شمال ارائه کردند. پژوهشگران و پویندگان اکنون به استپ به عنوان وطن ثانویه برای برخی از شاخه های هند و اروپایی که با گسترش بعدی یامنایا  به اروپا آمدند می نگرند.

یامنایا یکی از اولین فرهنگ‌های شناخته شده است که در آن از اسب‌ها نه تنها به عنوان جانوران کشنده گاری بلکه برای سوارکاری نیز استفاده می شد. بر اساس آزمایش قدمت رادیوکربن که بر روی بازمانده پیکرهای پنج مرد متعلق به فرهنگ یامنایا Yamnaya_culture انجام گرفتند، دانشمندان توانستند که سال 3021 پیش از میلاد را برای آنها شناسایی کنند. در فارسی ما به فرهنگ یامنایا فرهنگ گورچالی می گوییم.

اکنون گروههای پژوهشگران انجام دهند این تحقیقات کاملاً متقاعد شده‌اند که حق با آنهاست: آنها روش‌های تحقیق زبانی و ژنتیکی را برای جستجوی خود ترکیب کردند و زمان‌های تقسیم ‌بندی زبان‌های گوناگون هند و اروپایی  دقیق‌تر از پیش تعیین کردند. پل هگارتی Paul HEGGARTY | Senior Researcher   ، نویسنده ارشد این مطالعات می گوید: «داده های DNA اخیر نشان می دهد که شاخه آناتولی هندواروپایی از استپ نیامده، بلکه از جنوبی تر یعنی نزدیک قوس شمالی هلال حاصلخیز آمده است. "قدیمی ترین ریشه خانواده های هند و اروپایی" را احتمالاً می توان در اینجا (هلال حاصلخیز) یافت.

«هلال حاصلخیز» چیست؟ جامعه علمی از یک منطقه هلالی شکل در خاور نزدیک و میانه به عنوان "هلال حاصلخیز" یاد می کند که از شمال مصر از راه لبنان، سوریه، بخش هایی از آناتولی، عراق و ایران تا خلیج فارس کشیده شده  است.  خاک آنجا به ویژه حاصلخیز بود.

اشاره پل هگارتی به آمدن شاخه آناتولی هند و اروپائیها از منطقه جنوبی تر یعنی نزدیک قوش شمال هلال حاصلخیز، آنطور که در گزارش آمده، نمایانگر این می باشد که این گروه هم از ایران امروز می آمده است.


 

No comments: