نامِ اصلیاش ایوو لیوی بود
که در ۱۳ اکتبرِ سالِ ۱۹۲۱ در مونسومانو ترمه Monsummano_Terme در ناحیه توسکانیِ ایتالیا
از مادری بنام ژوزه پینا و پدری بنامِ جیوانی لیوی بدنیا آمد.
پدرش که جارو ساز و کمونیستِ
دو آتشه بود، زمانی که ایوو هنوز یک سال بیشتر نداشت بخاطرِ بقدرت
رسیدنِ فاشیستها در ایتالیا که دشمنیِ ژرفی با کمونیستها داشتند، از ایتالیا
فرار نمود و به فرانسه رفت تا از آنجا به آمریکا مهاجرت کند و خانواده اش را هم
به آنجا بیاورد اما اقامتِ او در شهر مارسیِ فرانسه خیلی بیشتر از
آنچه که خودش تصور میکرد به طول انجامید. او در آنجا به همان شغلِ جاروب
سازی ادامه داد، کارگاه و دکانی باز کرد و توانست که خانواده اش را در سالِ
۱۹۲۴ به مارسی فرا خواند.
همه اعضاِ خانواده در سالِ
۱۹۲۹ به تابعیتِ فرانسه در آمدند. پدرش در سالِ ۱۹۲۹ بخاطرِ
تبعاتِ بحرانِ اقتصادی که نخست آمریکا و سپس جهان را فرا گرفته
بود، ورشکسته شد و ایووی جوان اجبارا مدرسه را ترک کرد تا در سلمانیِ خواهرش
بکار بپردازد.
با ۱۷ سالگی برایِ نخستین
بار به عنوانِ خواننده در یک کلوب ظاهر شد و از همین زمان خود را ایو مونتان
نامید. ایو مونتان بزودی در جنوبِ فرانسه به عنوانِ یک خواننده، نامدار شد .
زمانی که در سالِ ۱۹۴۰ فرانسه
توسطِ ارتشِ آلمانِ نازی تسخیر شد، ایو مونتان توانست که از
دستِ ایشان فرار کرده و در بخشِ فرانسه آزاد زندگی کند.
در سالِ ۱۹۴۴ و پس از بر
افتادنِ جمهوری ویشی Vichy_France که با آلمانها همکاری میکرد، ایو مونتان به پاریس رفت و در آنجا
در محافلِ هنریِ نه چندان خرد مانندِ بولوار پواسونیر که گنجایش۱۲۰۰ صندلی را داشت ظاهر گشت.
نخستین برنامهای که تنها مربوط به
خودش بود را در تئاتر دو لتوالِ Théâtre de l’étoile پاریس در سالِ ۱۹۴۵ برگزار
نمود جائیکه به عنوانِ یک خواننده کامل موردِ قبول قرار گرفت. او در
خوانندگی، هنرِ رقص و هنرپیشگی از هنرمندِ آمریکایی فرد آستر الگو برداری
کرده بود.
در این میان ادیت پیاف Edith_Piaf که او هم ریشه ایتالیایی داشت، او را کشف کرد و
بدو دل داد و گذاشت که در برنامهها
همراهش ظاهر شود. ایو مونتان نخستین فیلمش را در سالِ ۱۹۴۶ بازی کرد. در
دنیایِ سینما بود که او با سیمون سینیوره
Simone_Signoret آشنا شد و
ایندو به یکدیگر دل باختند. دو سال بعد سینیوره از همسرش ایو آلژره طلاق
گرفت تا با مونتان ازدواج کند. از بیرون اگر بنگریم، ایندو یک ازدواجِ موفّق
( ؟ ) و نمونه ( ! ) داشتند.
با آمدنِ سالِ ۱۹۵۰
ایو مونتان به همراه بسیاری دیگر از روشنفکران و هنرمندانِ پیشرفتهِ
آنزمان، درخواست نامه استکهلم را که در آن امضاء کنندگان خواستارِ
متوقف کردنِ ساختِ بمبِ اتم در سر تا سرِ جهان بودند،
امضا کرد.
در سالِ ۱۹۵۳ نامِ ایو
مونتان با بازیگری در فیلمِ دستمزدِ ترس، جهانی شد و از آنجا به بعد
پیوسته به عنوان یک هنرپیشه که حرفی برایِ گفتن دارد، در محافل مطرح گشت. زمینه
بسیاری از فیلمهایی که بازی میکرد را اختناق و پایه های حکومتهای دیکتاتوری در کشورهای گوناگون را که
مورد حمایت بلوک غرب بودند، تشکیل میدادند. فیلم Z نامی ترین
آنها بود که حکومت دیکتاتوری یونان در
زمان سرهنگها را بازسازی میکرد.
از آن پس او با کارگردانهایی
مانندِ کلود سوته Claude_Sautet ، فیلیپ دو بروکا Philippe_de_Broca ، ژان لوک گودار Jean-Luc_Godard و غیره کار
کرد و در کنار هنرپیشگان نامیِ بسیاری ظاهر گشت.
ایو مونتان که تمایلاتِ کمونیستی داشت در سالِ ۱۹۶۸ پس از اشغالِ ورشو توسطِ ارتشِ سرخ از این حزب کناره گرفت و حتی در دهه ۸۰ زمانیکه فرانسوا میتران رئیس جمهورِ وقتِ فرانسه چند وزارت خانه را به کمونیستها واگذار نمود، از منتقدان سرسختِ او گشت.
در سال ۷۹ ایو مونتان فیلم بسیار زیبای ا. مانند ایکاروس I_as_in_Icarus را بازی کرد و کوشش نمود که در این فیلم نشان
دهد چگونه با احساسات و عواطف انسانها و توده ها بازیهای سیاسی میگردد و توده ها
چگونه بدنبال کسی یا جنبشی راه میافتند. تماشای این فیلم، جالب میباشد.
ایو مونتان در نهمِ نوامبر
سالِ ۱۹۹۱ پس از اینکه آخرین صحنه واپسین فیلمش را بازی کرد و به خانه
بازگشت، دچار سکته و ایستِ قلبی شد و در گذشت.
نقشِ او در واپسین فیلمش
(جزیره پوست کلفت ها The Island of Pachyderms ) نیز در موردِ مردی
پیر بود که در پایانِ فیلم بر اثرِ سکته قلبی میمیرد.
گورِ او در گورستان پر لاشه
پاریس در کنارِ گورِ سیمون سینیوره قرار دارد.
پس از مرگِ او ماجرایی
اتفاق افتاد که نامِ مونتان را تا مدتها پس از مرگش هنوز در جراید مطرح
مینمود.
اینکه زنی پیدا شد که ادعا میکرد
از مونتان دارایِ دختریست و طلبِ ارث برایِ دخترش میکرد. با توافقِ
دادگاه از جسدِ مونتان برایِ تعیین DNA او نمونه برداری شد تا با دی انایِ
دختر مقایسه شود. ادعایِ زن مذکور نتوانست دلیلِ کافی
پیدا کند .
No comments:
Post a Comment