جستجوگر در این تارنما

Saturday 18 July 2015

آب هوی و حرص - پروین اعتصامی

آهوی روزگار نه آهوست، اژدر است
آب هوی و حرص نه آبست، آذر است
زاغ سپهر، گوهر پاک بسی وجود
بنهفت زیر خاک و ندانست گوهر است
در مهد نفس، چند نهی طفل روح را؟
این گاهواره رادکش و سفله‌پرور است
هر کس ز آز روی نهفت از بلا رهید
آنکو فقیر کرد هوای را توانگر است
در رزمگاه تیرهٔ آلودگان نفس
روشندل آنکه نیکی و پاکیش مغفر است
در نار جهل از چه فکندیش، این دلست
در پای دیو از چه نهادیش، این سر است
شمشیرهاست آخته زین نیلگون نیام
خونابه‌هانهفته در این کهنه ساغر است
تا در رگ تو مانده یکی قطره خون بجای
در دست آز از پی فصد تو نشتر است
همواره دید و تیره نگشت، این چه دیده‌ایست
پیوسته کشت و کندنگشت، این چه خنجر است
دانی چه گفت نفس بگمراه تیه خویش:
زین راه بازگرد، گرت راه دیگر است
در دفتر ضمیر، چو ابلیس خط نوشت
آلوده گشت هرچه بطومار و دفتر است
مینا فروش چرخ ز مینا هر آنچه ساخت
سوگند یاد کرد که یاقوت احمر است
از سنگ اهرمن نتوان داشت ایمنی
تا بر درخت بارور زندگی بر است

  


Wednesday 15 July 2015

آیا محصولاتِ ارگانیک گران هستند؟

کسانیکه محصولاتِ ارگانیک می‌خرند متوجهِ تفاوتِ قیمتِ این محصولات با محصولاتِ دیگر که در بازار وجود دارند،  می‌شوند. همین امر نیز سبب گشته که برخی‌ از کشاورزان از ترسِ از دست دادنِ توانِ رقابتِ قیمتی در بازار از روی آوردن به کشتِ محصولات به شیوه ارگانیک خود داری ورزند، ولی‌ آیا این پندارِ گرانتر بودنِ محصولاتِ ارگانیک نزدِ خریدار و کشتگر امری نهایی‌ و درست است؟
 دیوید کراودر  David Crowder  و جان رگانولد  john-p-reganold از دانشگاه ایالتی واشنگتن در پولمن به پژوهش در این زمینه پرداختند و به نتایجِ شگفت انگیزی نیز دست یافتند.
ایندو کوشش کردند که به این موضوع از دو دیدگاهِ گوناگون بنگرند.
دیدگاه و خواسته‌هایی‌ که خریدار میتواند داشته باشد و دیدگاهِ برزگر و فروشنده این کالاها.
 از دیدِ خریدارن اگر به مساله بنگریم چند نکته قابلِ توجه میباشند :
الف – بهایِ گرانتر. چیزی که نیازِ به توضیحِ بیشتر ندارد. در سطحِ جهانی‌ بطورِ میانگین بهایِ محصولاتِ ارگانیک ۳۲ در صد بیشتر از همتایانِ غیرِ ارگانیکِ خود میباشند. اینرا همه میدانند و به آن توجه دارند.
ب – مصرفِ کمتر، محصولاتِ ارگانیک با داشتنِ مزه طبیعی‌ و در مقایسه با محصولات مشابهِ غیرِ ارگانیکِ خود، از خاصیتِ سیر کردن و سیر نگهداشتنِ بیشتری برخوردار هستند بطوریکه عملاً میزانِ مصرف پایین میاید و همین امرِ پایین آمدنِ میزانِ مصرف نیز توازنی در بالا رفتنِ میزانِ خرج در مقایسه با محصولاتِ غیرِ ارگانیک را بوجود میاورد. این امر را همه نمیدانند و کمتر کسی به آن توجه دارد.
پ – محصولاتِ ارگانیک از دیگر محصولات سالم‌تر هستند و با گذشتِ زمان بطورِ نسبی‌ به مراتب مشکلاتِ تندرستیِ کمتری را سبب می‌شوند. اینرا نیز خیلیها میدانند.

از دیدِ کشتگر اگر به موضوع نگاه کنیم
الف – میزانِ برداشتِ محصولات کمتر از محصولاتِ غیرِ ارگانیک میباشد. اینرا برزگران میدانند.
ب – بهایِ محصولاتِ ارگانیک بصورتِ میانگین ۳۲  در صد بیشتر میباشد بگونه ای که در پایانِ کار کشتگرانِ ارگانیک حتی تا ۲۰ در صد بیشتر سود میکنند نسبت به زمانیکه محصولاتِ غیرِ ارگانیک میکاشتند. اینرا همه برزگران نمیدانند.
 در حالِ حاضر تنها یک در صد از زمینهایِ زیرِ کشتِ جهان به کشتِ ارگانیک تعلق دارد و برزگران از ترسِ بالا رفتن قیمتِ محصولات از کشتِ ارگانیک خود داری میورزند.


Thursday 9 July 2015

پیش بینی‌ِ جمعیتی برایِ سالِ ۲۰۳۰ در آلمان

با وجودِ ورودِ موجِ مهاجرین به کشورِ آلمان، این کشور تا پانزده سالِ دیگر یعنی تا سالِ۲۰۳۰ به میزانِ نیم میلیون نفر از جمعیتش کاسته خواهد شد، اینرا برآورد پژوهش‌ها و محاسباتِ نشان داده ‌اند. این براوردها همچنین می‌گویند که بیش از نیمِ  جمعیتِ باقیمانده آنرمان بالایِ ۴۸ساله خواهد بود و این عواقبِ سنگینی‌ را برای شهر‌ها و مناطقِ روستایی در پی‌ میاورد.
این موضوع را اداره آمار و سرشماریِ کشورِ آلمان به هنگامِ ثبت و ضبطِ مشخصاتِ روستاها و شهرک‌هایِ بالایِ ۵۰۰۰ نفر دریافت.
آمار همچنین می‌گویند که در سالِ ۲۰۳۰ بیش از ۶،۳ میلیون نفر در آلمان بالایِ ۸۰ سال خواهند بود.
حتی شهرهایی مانندِ برلین و هامبورگ که امروز از جوانترین جمعیت برخوردار هستند، در سالِ ۲۰۳۰ ۷۵ در صد بیشتر از امروزشان افرادِ مسنِ بالایِ ۸۰ سال خواهند داشت.
گرد آمدنِ مردم در شهرها و ترکِ روستاها سببِ مشکلاتِ زیادی خواهند شد که از جمله آنها میتوان رساندنِ خدماتِ همپایه به نواحیِ کم جمیعت و پایین آمدنِ میزانِ اراضی‌ِ زیرِ کشت و محصول و بالا رفتن غیرطبیعی قیمت در شهرها را بر شمرد.
از دیگر معضلاتی که جامعه آلمان در سال  ۲۰۳۰ با آن روبرو خواهد شد شاید کسری بودجه حقوق بازنشستگان باشد. صندوق بازنشستگی آلمان بر این پایه استوار است که از پرداخت حق بیمه بازنشستگی پر میشود و چون تعداد جوانترهایی که به این صندوق میپردازند از تعداد کسانیکه در سال  ۲۰۳۰ از همان صندوق حقوق بازنشستگی میگیرند، کمتر خواهد بود در نتیجه با مشکلی جدی مواجه خواهند شد.

یکی از راهکارهایی که برای مقابله با این معضل نام میبرند وارد کردن نیروی متخصص جوان از خارج برای بعهده گرفتن کارها میباشد. نیرویی که مالیات و حق بیمه بازنشستگی را نیز در همینجا پرداخت نماید.


Saturday 4 July 2015

زر نابم - سعدی

از تو با مصلحت خویش نمی‌پردازم
همچو پروانه که می‌سوزم و در پروازم
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی
ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم
نه چنان معتقدم کم نظری سیر کند
یا چنان تشنه که جیحون بنشاند آزم
همچو چنگم سر تسلیم و ارادت در پیش
تو به هر ضرب که خواهی بزن و بنوازم
گر به آتش بریم صد ره و بیرون آری
زر نابم که همان باشم اگر بگدازم
گر تو آن جور پسندی که به سنگم بزنی
از من این جرم نیاید که خلاف آغازم
خدمتی لایقم از دست نیاید چه کنم
سر نه چیزیست که در پای عزیزان بازم
من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست
بیشتر زین چه حکایت بکند غمازم
ماجرای دل دیوانه بگفتم به طبیب
که همه شب در چشمست به فکرت بازم
گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی
درد عشقست ندانم که چه درمان سازم

Wednesday 1 July 2015

ژان ویکتور پونسله

ژان ویکتور پونسله ریاضیدان‌ مهندس و فیزیکدانِ فرانسوی بعنوان فرزند نامشروعی از فئودالی زمین دار و وکیل بنام کلود پونسله و مادری بنام آن ماری پرین در اولِ ماهِ جولایِ سالِ 1788 در شهر متز بدنیا آمد. او را پیش از آنکه یکسالش تمام شود به نزد خانواده ای بنام اولیه Olier در شهرکی بنام سن اوول Saint-Avold  در باختر متز فرستادند. بعدها پدر و مادر او با هم ازدواج کردند. ژان ویکتور تا سن پانزده سالگی نزد خانواده اولیه بسر برد و همیشه از این سالها با خوشی یاد میکرد. او را پدرِ دانشِ هندسه تحلیلی یا هندسه پروژکتیو میدانند.
پونسله تا سالِ 1810 در پلی‌ تکنیکِ پاریس نزدِ استادانی چون گاسپار مونژ ، لازار کارنو، شارل بریانشون،  آندره ماری آمپر، لوئی پوانسو  و دیگران به آموختن پرداخت. در سالِ 1812 هنگامیکه ناپلئون خواستارِ لشکر کشی‌ به روسیه شد پونسله با  سمتِ  ستوانِ  مهندس  با لشکرِ ناپلئون  همراه شد.

در نبردِ  سمولنسک که در آن 130000 سربازِ روسی به پایداری در برابرِ 175000 سربازِ فرانسوی برخاسته بودند در حمله ای که در آن پونسله در راس ستونی به نیروهای روس هجوم میآوردند اسبش  هدفِ گلوله قرار گرفت و او بر زمین افتاد. فرانسویها پنداشتند که او به همراهِ سرهنگش که او نیز افتاده ولی‌ کشته شده بود‌،  کشته  شده  و به  همین سبب  در میدان رهایش  کرده بودند ولی‌ روس‌ها او را یافته و  دستگیر  کردند تا از او به عنوانِ افسر  بازجویی  نمایند.  اینگونه  بود که او در هژده  نوامبرِ  سالِ 1812 اسیرِ جنگی  گردید. فرانسویها این نبرد را که در آن 5 تیمسارِ ارتشِ اولِ روسیه در آن کشته شدند با پیروزی به پایان رساندند.
باری پونسله را با دیگر بندیان به یک اردوگاه اسرا فرستادند. پس از چندی  برایش میسر گشت تا با پایِ پیاده فرار کند و پس از گذشتن از ساراتف Saratov  واقع در کنارِ رودِ ولگا به سویِ فرانسه رفت و توانست که سرانجام در سالِ 1814 پس از طی‌ِ مسافتی برابرِ 1500 کیلومتر به فرانسه برسد.
در هنگامِ دورانِ اسارت و بدونِ دسترسی‌ داشتن به هیچگونه کتابی‌ پونسله اساسِ مهمترین  اثرش  را  برنامه  ریزی و مطالعه کرد.
او از سالِ 1815 دوباره با سمتِ مهندسِ ارتش در دژ متز  Metz   خدمت میکرد و کنارش دبیرِ مکانیک نیز  شده بود. متز زادگاه پونسله بود. از سالِ 1835 تا 1848 پروفسورِ رشته مکانیک گردید.
او موفق شد که میزانِ بازدهیِ توربینها  و  چرخ هایِ آبی‌  را بالا ببرد.  بازدهیِ چرخِ آبی ‌را  توانسته بود حتی تا میزان  100% بالا ببرد.
از سالِ 1835 تا 1848 عضوِ کمیسیون مستحکم سازیِ شهرِ پاریس  و همزمان با آن استادِ رشته مکانیکِ دانشگاه سوربن شده بود. در این زمان مقام لشکری او تا درجه سرتیپی  بالا رفته بود.
در سالِ 1848 در صفِ اول و پیشاپیشِ شاگردانش در انقلابِ فرانسه ( با انقلابِ کبیرِ فرانسه اشتباه نشود) شرکت کرد.
از سالِ 1848 تا 1850 ریاستِ پلی تکنیک و فرماندهی گاردِ ملی‌ بخشِ رودخانه سن را به عهده گرفت.
از سال 1850 پونسله بازنشسته شد ولی‌ این مانع از آن نگردید تا کارهایی مانندِ ریاستِ کمیسیون برنامه ریزی برایِ  نمایشگاه جهانی‌ علم و صنعتِ لندن را به عهده بگیرد.
نامِ پونسله را در لیستِ اسامیِ 72 نفری که با نظر و با عمل در ساختِ برجِ ایفل کمک و همیاری کردند ‌ ثبت  و بر رویِ برجِ ایفل نصب کرده‌اند. همچنین در فیزیک یک واحدِ اندازه گیریِ توان را بنامِ او کردند.

پونسله در بیست و دوم دسامبرِ سالِ 1867 در شهر پاریس زندگی‌ را بدرود گفت.