جستجوگر در این تارنما

Thursday 30 May 2019

Die Eigenschaften

Außer bei Naturtalenten und Profispielern, heißt es, wenn jemand gut schauspielt, dass er/sie sich möglicherweise für die wichtigen und wesentlichen Sachen im Leben nicht gerade sehr viele Zeit genommen hat.
Denn er/sie musste eine Unmenge von Kraft, Idee und Konzentration investieren um nur die anderen zu beeindrucken statt sich selbst dem Leben zu widmen und von der Realität beeinflussen zu lassen.


Sunday 5 May 2019

پندی هنرمندانه Zogen einst fünf wilde Schwäne

دیروز بوسیله آشنایی گرامی و استادم با یک قطعه موسیقی آلمانی آشنا شدم که بنظرم بسیار زیبا و پرمعنا آمد.
کسانیکه با تاریخ آلمان و جنگهایی که این کشور در نیمه نخست سده پیش انجام داد، آشنایی داشته باشند و اینگونه قطعات را یا بخوانند و یا بشنوند، درک میکنند که آلمانیها بواسطه اینگونه قطعات از چه تجربیات تلخی سخن میگویند ودر آنها  بسیار ظریف و هنرمندانه نسلهای آتی خویش را از انجام دوباره آنها برحذر داشته و در مورد عواقب آن هشدار میدهند.
من اینجا هم اصل آلمانی و هم برگردان سروده و هم لینک قطعه ای که در آن این سروده اجرا شده را میگذارم. این اجرا بازساخته نسخه سال 1908 هست که آلمانها بتازگی جنگهای طولانی و خونینی را با فرانسویها پشت سر گذاشته بودند و این قطعه را ساختند آنهم در زمانی که اتمسفر اروپا اتمسفری جنگی بود و شش سال پس از آن با وجود چنین آثاری، جنگ جهانی نخست با همه نتایج ویرانگرش انجام گرفت. 
جنگی که آلمان تا چند سال پیش  قسطهای بدهی های  غرامات خرابیهای حاصله از آن را پرداخت  میکرد.


پنج قوی وحشی زمانی به راه افتادند
قوهایی  سپید، درخشان و زیبا،
بخوان، بخوان که چه شد؟
هیچکدامشان دیگر دیده نشدند

پنج نهال غان جوان زمانی بزرگ شدند
سرسبز و شاداب در کنار نهر،
بخوان، بخوان که چه شد؟
هیچکدامشان دیگر نمیشکفند

پنج پسر جوان زمانی به راه افتادند
بسوی جنگ، جسور و پرافتخار،
بخوان، بخوان که چه شد؟
هیچکدامشان دیگر زادگاه خویش را ندیدند

پنج دختر جوان رشد کردند و بالغ شدند
موزون و زیبا در کرانه های دریای بالتیک،
بخوان، بخوان که چه شد؟
هیچکدامشان تور عروسی برسرنکشیدند

Westpreußen, 1908

Zogen einst fünf wilde Schwäne,
Schwäne[,] leuchtend weiss und schön[.]
Sing, sing, was geschah?
Keiner ward mehr gesehn.

Wuchsen einst fünf junge Birken
frisch und grün an Baches Rand.
Sing, sing, was geschah?
Keine in Blüte stand.

Zogen einst fünf junge Burschen
kühn und stolz zum Kampf hinaus.
Sing, sing, was geschah?
Keiner die Heimat wiedersah.

Wuchsen einst fünf junge Mädchen,
schlank und schön am Ostseestrand.
Sing, sing, was geschah?
Kein[e] den Brautkranz wand.