جستجوگر در این تارنما

Friday 30 September 2022

گفتار مهرماه ۱۴۰۱

 

اشتقاق بی عدالتی از دل نابرابری ها در یک جامعه ناشی از یک سوء نیت بزرگ در سطح ملی است که به تنش می انجامد.



Tuesday 27 September 2022

سخنانی چند از جوزپه مازینی

از جوزپه مازینی که  در جنوای ایتالیا زاده شده و در شهر پیزای ایتالیا از جهان رفت سخنانی چند بجای مانده است که من در اینجا بخشی از آنها را بازگو می کنم.

پیش از آن سخنی کوتاه در مورد مازینی:

 مازینی مردی بسیار مومن و معتقد و یکی از پیشروان جنبش جمهوریت در ایتالیا بود. او در سال 1860 با گروهی از داوطلبان که نام دسته هزاری نام گرفت و از هزار و شصت و هفت نفر تشکیل می شد در جزیره سیسیل به جوزپه گاریبالدی و سه نفر دیگر پیوست تا در جنگهای استقلال از سرزمینهای غیر متحد ایتالیایی در برابر فرانسویان دفاع کند. از این پنج نفر بعدها با نام پدران ایتالیا یاد شد. از آنجا که افراد دسته هزاری کت های سرخ رنگ می پوشیدند به سرخ جامگان شناخته شدند.


خطا مصیبتی است که جای گلایه دارد. اما دانستن حقیقت و عدم تطابق اعمال خود با آن جنایتی است که آسمان و زمین آن را محکوم می کنند.


نخستین و بزرگترین وظیفه انسان تعهدش درقبال بشریت می باشد. شما پیش از اینکه شهروند و یا پدر باشید، انسان هستید.


بدون داشتن آزادی برای افراد، اخلاقی هم وجود ندارد، زیرا تا زمانی که انتخاب آزادانه میان خیر و شر، میان تعهد به پیشرفت عمومی و روحیه خودپرستی وجود نداشته باشد، مسئولیت پذیری نیز از سوی افراد جامعه وجود نخواهد داشت.


باید بدانیم که وطن پیش از هر چیز و بالاتر از هر چیزی باید قرار داشته باشد.


بدون آموزش همگانی در همه سطوح و تحت هر شرایطی، اخلاق وجود ندارد. شعورملی نیز تنها از اخلاق می تواند سر برون آورد.


فرشته خانواده، زن است.


انقلاب‌های بزرگ بیشتر با انجام اصولی که در ابتدا به عموم وعده داده شده اند پایان می یابند تا با سرنیزه. 

نخست در حوزه های اخلاقی ولی همزمان وبلافاصله در حوزه های مادی برای بهبود حال عموم.


دوران فردگرائی به پایان رسیده است. مردمانی که بر روی سرزمینی زندگی می کنند تنها با اتحاد می توانند نیرومند شوند.


انقلابها بواسطه آموزش خود را گسترش می دهند، توسط دانش و آگاهی به پختگی می رسند ولی قداست خود را تنها زمانی می یابند که به بهبود حال همگان بیانجامند.


Sunday 18 September 2022

کوتاه در مورد سکاهای هزاره دوم تا سده سوم پیش از میلاد

 

سکاها به خانواده قبایل هند و اروپائی تعلق داشتند که در گستره ای که از مغولستان تا قلب اروپا کشیده شده بود زندگی میکردند. زبانشان به خانواده زبانهای شمال شرقی ایران بسیار نزدیک بود. طوایفی از آنها در بخش هائی از ایران باستان ساکن بودند.

آنها در سده هشتم پیش از میلاد به نواحی شمال و خاور دریای سیاه  رسیدند و در آنجا ساکن گشتند. دیری نگذشت که سکاها بصورت دسته های بزرگی از آنجا نیز به راه افتاده و بطرف اروپای مرکزی و حتی تا مرکز اسپانیا و ایتالیا روان گشتند.

رقصندگان سکائی هندی، نقشی که در دره  سوات  Swat District  ناحیه ای در شمال پاکستان و جنوب قندهار یافته شده، تقریبا صد و پنجاه سال پیش از میلاد.

در شاهنامه اداره این بخش یعنی سرزمین کشمیر به خاندان سام که خود سکاهای هم پیمان با ایران اسکان یافته از کابل تا دریاچه هامون بودند، واگذار گشته بود.

سنگ نقش یک سوارکار سکائی که در گور پشتی در پازیریک (جنوب سیبری) یافته شده و متعلق به سده سوم پیش از میلاد است. این بدین معنی است که در سده سوم پیش از میلاد هنوز قبایل و دسته هایی از قبایل هند و اروپائی در جنوب سیبری ساکن بودند.

در شاهنامه این سوارکاران سکائی را که با تورانیان هم پیمان بوده و در سرزمین ختن جائیکه در جوار قبایل چینی و ترک به مسالمت می زیستند، میتوان یافت.

تیراندازی سکائی که دارد بهنگام دویدن تیری را از ترکش درآورده و در کمان می گذارد تا بسمت پشت سرخود آنرا پرتاب نماید. نقشی که بر روی در کوزه ای  که بوسیله نگاره کشهای روی سفال اپیکتتوس   Epiktetos - Wikipedia   یونانی در 520 پیش از میلاد کشیده شده برای ما به جای گذاشته شده است. آنها این کار را از روی اسب هم بخوبی انجام می دادند و تیر خود را بر هدف می نشاندند.

تاریخنگاران یونانی از  ماساگت ها Massageten نیز که از اقوام سوارکار و جنگجو بودند و در خوارزم در جوار سکاهایی که در خاور دریای کاسپین ساکن بودند، نام برده و با سکاها هم نژاد می دانستند.

یونانی ها نام ماساگت را از روی واژه بسیار کهن ماسیاکته  Masyakatā  ایرانی باستان گرفته بودند که از دو بخش ماسیا (نیرومندان) و کته (بزرگ یا درشت) گرفته شده بود. در افغانستان و تاجیکستان تا به امروز نیز برای واژه بزرگ از واژه کته   katā   استفاده می شود.