جستجوگر در این تارنما

Thursday 31 January 2013

شکست لشکر مغول از جلال الدین خوارزمشاهی


سی و یکم ژانویه سال 1221 سالروز شکست لشکریان مغول از جلال الدین خوارزمشاهی آخرین پادشاه دودمان خوارزمشاهیان.
جلال الدین خوارزمشاهی پسر سلطان محمد خوارزمشاهی که با سیاست نابخردانه اش پای لشکریان چنگیز مغول را به سرزمینهای ایران باز کرد، بود.
سلطان محمد کشور پهناور خویش را به چهار بخش تقسیم کرده و اداره هر بخش را به یکی از پسرانش واگذاشته بود. جلال الدین خوارزمشاهی سرپرستی بخش خاوری که از غزنه و بست آغاز میگردید و تا هند ادامه میافت، بعهده داشت.
با نزدیک شدن لشکریان مغول به مرزهای ایران سلطان محمد خوارزمشاهی که رویای فتح بغداد و انداختن خلیفه را در سر داشت، بیمناک گشته و به جزیره آبسکون از جزایر دریای کاسپین فرار کرد و نیز در همانجا بمرد.

 اما پیش از مرگ سلطان محمد فرزندانش را فراخواند و از میان آنها جلال الدین را به جانشینی منسوب نموده و از برادران دیگر قول گرفت تا بر این حکم گردن نهند و آنان نیز قبول کردند. اما با مرگ سلطان محمد ورق نیز برگشت.
پس از مرگ پدر، سلطان جلال الدین خوارزمشاهی روی به خوارزم نهاد تا با گردآوری لشگر به مقابله با مغولان برخیزد اما در آنجا به سبب توطئه های ترکان خاتون، مادرش با مشکلاتی  مواجه گشت و برای آمادگی گرفتن جهت مقابله با مغولها به خراسان رفت.
ترکان خاتون از میان پسرانش میخواست که ازلاغ شاه بپادشاهی برسد زیرا ازلاغ شاه را بیشتر مطیع و رام خویش میدانست و بهمین جهت نیز به انجام دسیسه میپرداخت تا به خواسته اش برسد.
جلال الدین با گردآوری لشکری به مقابله با مغولها که اینک در ایران بودند برخاست و در ناحیه پروان در نزدیکی غزنه و بامیان واقع در افغانستان با ایشان که شیگی قوتوقو را بسردکردگی داشتند، روبرو گشت و آنها را به سختی شکست داد. پس از پیروزی، گروهی از لشکریان ایران که به غنیمت دست یافته بودند، خود را بی نیاز دیدند و سپاه را ترک کردند. از طرف دیگر چنگیز خان که از شکست سردار خویش شگفت زده شده بود به تن خویش به جنگ آمد و جلال الدین چون تعداد سپاه خود را اندک یافت، جهت گردآوری دوباره سپاه و آماده سازی لشکر دست به عقب نشینی زد. اما پیشروی شتابان و تعقیب مغولها عرصه را بر او تنگ میساخت  و عاقبت نیز مجبور گردید که از ترس افتادن زنان و مادر و خواهرش بدست مغولها ایشان را کشته و سپس  با اسب خویش از بلندی ده متری به میان رود سند بپرد تا بتواند از دست مغولها بگریزد.
مغولها در جنگی پیش از آن به پسر هفت یا هشت ساله او دست یافته بودند و او را دربرابر چشمان پدر و لشکریانش به دو نیم کردند.
در مورد سلطان جلال الدین خوارزمشاهی که بیشک دلیر و شیردل بود، بسیار نوشته اند و من نمیخواهم دوباره نویسی نمایم تنها مینویسم سلطان جلال الدین خوارزمشاهی، مردی که اگر باده خواریهای خودش، دسیسه های مادر و برادرانش و نامنظم بودن و طمع لشکریانش جهت گردآوری غنیمت پس از پیروزی نمیبودند، میتوانست از پیشروی سیل بنیان کن مغول جلوگیری کند. 
تاریخ پویا را نمیتوان با اما و اگر نوشت و نتیجه مثبت  و دلخواه گرفت.
پس از وی دیگر هیچکس قادر نگشت تا آرزوهای مقاومت در برابر مغولها و شکست دادن ایشان را عملی کند. فرصتهای تاریخی را مدام در اختیار ملتی قرار نمیدهند.


Wednesday 30 January 2013

سروده ای از ملک الشعرای بهار



یا که به راه آرم این صید دل رمیده را
یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را

یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن
یا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده را

یا که غبار پات را نور دودیده می کنم
یا به دو دیده می نهم پای تو نور دیده را

یا به مکیدن لبی جان به بها طلب مکن
یا بستان و باز ده لعل لب مکیده را

کودک اشک من شود خاک‌نشین ز ناز تو
خاک‌نشین چرا کنی کودک نازدیده را؟

چهره به زر کشیده‌ام، بهر تو زر خریده‌ام
خواجه! به هیچ‌کس مده بندهٔ زر خریده را

گر ز نظر نهان شوم چون تو به ره گذر کنی
کی ز نظر نهان کنم، اشک به ره چکیده را؟

بانوی مصر اگر کند صورت عشق را نهان
یوسف خسته چون کند پیرهن دریده را

گر دو جهان هوس بود، بی‌تو چه دسترس بود؟
باغ ارم قفس بود، طایر پر بریده را

جز دل و جان چه آورم بر سر ره؟ چو بنگرم
ترک کمین گشاده و شوخ کمان کشیده را

بوالعجبی شنیده ام، چیز ندیده دیده ام
این که فروغ دیده ام،دیده کند ندیده را

خیز، بهار خون‌جگر! جانب بوستان گذر
تا ز هزار بشنوی قصهٔ ناشنیده را





Friday 25 January 2013

کهن ترین نقاشی های روی دیواری در فرانسه پیدا شدند


نقاشی های دیواری 37000 ساله ای در غاری در جنوب فرانسه کشف شد و سبب خوشحالی باستان شناسان گردید.
این نگاره های دیواری که احتمالا کهن ترین شان از نوع خود میباشند. برای پژوهشگران شناخته شده بود که از دیرباز هنگامیکه چیزی بر روی دیوار مینوشتند یا میکشیدند بیشتر از پندارهای خود در باره موضوعات جنسی بهره میبردند. گروه بین المللی پژوهشگران که این نگاره های سی و هفت هزار ساله را یافتند بیشتر رسامی هایی از اندامهای جنسی زنان را در میان آنها مشاهده کردند.
راندال وایت  Randall White  پروفسور رشته انسان شناسی دانشگاه نیویورک که یکی از سرشناسترینهای جهان  در رشته تدریسی خود میباشد و سرپرستی گروه پژوهشی که این نقاشیها را پیدا کرد، بعهده دارد میگوید که پیش از اینهم در غارهای جنوب خاوری فرانسه کهن ترین نگاره های دیواری یافته شده بودند اما یافته های نو احتمالا کهن تر از آنها میباشند.
نگاره های تازه یافته شده در مکانی بنام آبری کاستانه  Abri Castanet در زیر صخره ای یافت شدند. راندال میگوید این صخره پناهگاه بسیار خوبی برای شکار گوزن و آهو بوده و احتمالا همین شکارچیان بودند که این نگاره ها را بر روی دیوار رسامی کرده بودند تا اینکه زمانی بخشی از صخره بوزن 1،5 تن کنده شده و بگونه شگفت انگیز خوبی بر روی رسامیها می افتد و بدینوسیله آنها را کنسرو و حفاظت میکند.
پس از یافتن این نگاره ها، باستان شناسان آنها را زره زره از صخره جدا کردند و به پژوهش و آنالیز آنها پرداختند.
زمینه رنگی نگاره ها نخستین چیزی را که نمایان ساخت بدن ناکامل حیوانی را از ناحیه سر تا شکم نشان میدهد. پاهای عقبی حیوان به احتمال زیاد هیچگاه فرصتی نیافتند تا به آخر کشیده شوند و در کنار این نگاره ها نقشهای بیضوی شکلی مشاهده میشوند که پژوهشگران آنها را اندامهای جنسی زنان میدانند. آنها ادعا میکنند که کشیدن اندامهای جنسی زنان به اینصورت مختص مردمان آن عصر و آن سامان میباشد.
 در طی 15 سال کاوش، باستان شناسان همچنین بازمانده های استخوانی یافتند که از آنها ابزار نقاشی بر روی دیوار و همچنین سلاح درست شده بودند.
باستان شناسان میگویند از آنجاییکه نگاره ها بر سطح زیرین صخره کشیده شده بودند پس این بایستی سقف محل سکونت شکارچیان نقاش بوده باشد که میخواستند محل سکونت خویش را بهنگام شکار کمی تزیین کرده باشند. پژوهش در اطراف محل یافت نگاره نمایان ساخت که این نگاره ها از محل برافروختن آتش و کارگاههای شکارچیان دور نبوده است. در طی 15 سال پژوهش در منطقه باستان شناسان صدها شیئی تزئینی، دندان سوراخه شده حیوانات جهت ساختن گردنبند، صدف و حتی مروارید مربوط به آنزمان یافتند و پروفسور وایت که بر روی اشیاء یافته شده کنکاش بیشتری نموده میگوید نوع اشیاء یافته شده نمایان میسازد که سوای تفاوت در امکاناتی که بشر آنزمان با بشرامروزه داشته، اینان از نظر خلقیات چندان با انسان امروزی فرقی نداشته اند و رفتارشان کما بیش مانند انسان امروزی بوده است.


Wednesday 23 January 2013

مرغ چمن - سروده ای از حافظ


صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت

گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت

گر طمع داری از آن جام مرصع می لعل
ای بسا در که به نوک مژه‌ات باید سفت

تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت

در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف سنبل به نسیم سحری می‌آشفت

گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت

سخن عشق نه آن است که آید به زبان
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت

اشک حافظ خرد و صبر به دریا انداخت
چه کند سوز غم عشق نیارست نهفت

Tuesday 22 January 2013

نابود کردن تدریجی و نیمه پنهان جنگلهایِ آمازون

در سالِ ۲۰۱۲ بیش از ۴۵۰ هزار هکتار از درختانِ جنگلهایِ آمازون را انداختند .
یکی‌ از دو استانِ کناری رودخانه آمازون در برزیل  پارا  نام دارد.در این استان که استانِ خاوریِ آمازون است، رودخانه‌ای به همین نام جریان دارد. بر رویِ این رودخانه بزرگترین جزیره‌ رودخانه‌ای دنیا یعنی ماراشو   قرار دارد.
بزرگی این جزیره‌ به اندازه کشورِ سوئیس  است و پوشیده از جنگلهایِ حاره میباشد. مشکلِ بزرگِ این جزیره اینستکه بر رویِ زمینهایِ آن کانهایِ آهن، اکسیدِ آلومینیوم، آلومینیوم یافته شده و چوبهایِ درختانِ آنهم پر ارزش میباشد، همین نیز سبب گردیده کارخانهٔ‌‌هایِ چوب سازی که پنهانی‌ از سویِ سرمایه دارانی که قصد دارند، بر رویِ زمنیهایِ لختِ این جزیره‌ به استخراج بپردازند، پشتیبانی شوند.
تنها در سالِ گذشته میلادی این کارخانجاتِ چوب سازی زمینی‌ به گستره ۴۵۰ هزار هکتار بایر نمودند.
دولتِ برزیل که از مالیاتهایِ پرداخت شده توسطِ هیزم شکنان و سرمایه گزارانِ معدنی استفاده میبرد، نظاره گر باقی‌ مانده است.
از دیگر علایقِ دولتِ برزیل یکی‌ نیز این میباشد که افرادی چند، به صورت موقت ولی‌ نیمه طولانی از حالتِ بیکاری در آمده و نارضایتی‌ عمومی  فعلا کم میشود.


Friday 18 January 2013

اثر عمل و سروده ای زیبا از سعدی


خرما نتوان خوردن ازین خار که کشتیم
دیبا نتوان کردن ازین پشم که رشتیم

بر حرف معاصی خط عذری نکشیدیم
پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم

ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم؟

افسوس برین عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم

دنیا که درو مرد خدا گل نسرشتست
نامرد که ماییم چرا دل بسرشتیم

ایشان چو ملخ در پس زانوی ریاضت
ما مور میان بسته دوان بر در و دشتیم

پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

واماندگی اندر پس دیوار طبیعت
حیفست دریغا که در صلح بهشتیم

چون مرغ برین کنگره تا کی بتوان خواند؟
یک روز نگه کن که برین کنگره خشتیم

ما را عجب ار پشت و پناهی بود آن روز
کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشتیم

گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت
شاید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم

باشد که عنایت برسد ورنه مپندار
با این عمل دوزخیان، کاهل بهشتیم

سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان
یک خوشه ببخشند، که ما تخم نکشتیم


Thursday 17 January 2013

هنر بیست هزارساله کوزه گری


انسانها بصورت شگفت انگیزی خیلی زود کوزه ها و ظرفهای گلی ساختند تا بتوانند مواد غذایی خود را در آنها انبار کنند. اینرا یافته های اخیر در چین به اثبات میرساند.
باستان شناسان در استان جیانگ سی چین کهن ترین ظروف گلی شناخته شده بشر را پیدا کردند. در پژوهشها و کاوشهایی که در غاری انجام گرفت، ظروف سفالی که قدمتشان به بیست هزارسال میرسند یافته شدند. این یافته ها دوتا سه هزار سال کهنتر از آثار سفالی مشابه یافته شده از پیشتر هستند.
اینگونه بود که مشخص شد که سفال کاری چنانچه که پیشتر گمان برده میشد، ده هزار سال پیش یعنی زمانیکه کشاورزی و برزگری آغاز گشته بودند، شروع نشده بود بلکه خیلی پیشتر از آن زمان.
دانشمندان گردآمده بدور کساهونگ وو از دانشگاه پکن برای مشخص نمودن قطعی سن سفالهای یافته شده، خاکهای بالا و پایین منطقه یافت را از نظرت قدمت بخصوص قدمت بازمانده های استخوانی حیوانات و چوبها و ته مانده ذغالها آزمایش کردند و در رابطه و مقایسه  با سن آنها قدمت ظروف سفالین را مشخص نمودند.
پروفسور گیدیون شلاخ  Gideon Shelach  از دانشگاه عبری اسرائیل که خود در این پژوهشها و کاوشها شرکت نداشت از باستان شناسان چینی تعریف کرد و ضمن تمجید کار آنها را بسیار شایسته و درخور خواند. شلاخ به موضوع اشاره نمود که یافته هایی از ایندست کمک بسیاری به باستان شناسان میکنند تا تغییرات بنیادین را بهتر بفهمند و از عهده درکشان برآیند. تغییراتی که در دوران آخرین عصر یخ بندان یعنی 25000 سال تا 19000 سار پیش اتفاق افتادند. در چنین دورانی انسانها شروع کردند تا برای مثال جهت پختن نان از وسایل مخصوصی استفاده نمایند.
یکی از این وسایل، ظروف سفالین و گلی بودند که در آنها میشد مواد غذایی را مدت بیشتری سالم نگاهداشت تا در سبد و یا پوست حیوانات.
در محلی یافت خرده سفالها همچنین آثار سوختگی نیز مشاهده میگردد و این نشان میدهد که در این محل انسانها به پخت  پز نیز مشعول بوده اند.

Tuesday 15 January 2013

بیدادِ همایون - هوشنگ ابتهاج

 فتنه چشم تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت

آن که آیینه صبح و قدح لاله شکست
خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت

آه از شوخی چشم تو که خونریز فلک
دید این شیوه مردم کشی و یاد گرفت

منم و شمع دل سوخته یارب مددی
که دگر باره شب آشفته شد و باد گرفت

شعرم از ناله عشاق غم انگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت

سایه! ما کشته عشقیم که این شیرین کار
مصلحت را مدد از تیشه فرهاد گرفت

    


Friday 11 January 2013

انتخاب اردشیر خوره (فیروزآباد) بعنوان پایتخت



در ژانویه سال 225 میلادی پس از آنکه اردشیرپاپکان بنیانگزار دودمان ساسانی بصورت کامل بر رقبای اشکانی خویش پیروز شد و در مراسمی پادشاه رسمی ایران گردید (سنگ کنده ای از این مراسم را در فیروزآباد هنوز میتوان مشاهده نمود)، بدنبال یافتن محلی بعنوان نشستنگاه خویش، شهر شهر گور را که زانپس بنام اردشیر خوره میخواندندش به پایتختی خویش انتخاب نمود. شهر گور در صد کیلومتری جنوب شیراز قرار دارد.

الگوی ساختمانی این شهر که دایره ای شکل بود پسان (بعدها) مورد تقلید قرار گرفت و شهرهای زیادی شبیه آن ساخته شدند. ابن بلخی مورخ مینویسد که شهرگور در زمانهای پیش از اردشیر نیز وجود داشته و زمانیکه اسکندر مقدونی ایران را گشود در راه بیشتر نفوذ کردن به سرزمینهای خاوری شاهنشاهی هخامنشی از راه گور میبایست گذر کند.

مردمان شهر گور با وجود دیواره سخت و محکمی که بدور شهر کشیده شده بود مقاومت جانانه میکردند تا اینکه اسکندر با حیله ای آب رودخانه ای را که از آن نواحی میگذشت تغییر مسیر داد و شهر گور را که نسبت به حوالی خویش پایینتر قرار داشت غرق نمود. با گذشت بیش از پنج سده، اردشیر پاپکان آب دریاچه بوجود آمده را تخلیه کرد و شهرگور را دوباره آباد نمود و این شهر همچنان برجا بود تا دیگربار در زمان حمله اعراب خراب و منهدم و متروک گردد.

این پناه خسرو (عضدالدوله دیلمی) از پادشاهان آل بویه  بود که سه سده بعد با سیزده سالگی در شیراز برتخت نشست. او که به شهر سازی علاقه زیادی داشت، پس از راندن اعراب از بخشهای مهمی از ایران، دوباره شهرگور را بازساخت و نامش را فیروزآباد (آباد شده پس از پیروزی) نامید که تا به امروز نیز وجود دارد.


از باقیمانده بناهای زیبا ولی متاسفانه درحال خراب شدن فیروزآباد  میتوان به چهار بنا و اثر اصلی اشاره نمود که از همه بیشتر شناخته شده اند.
مناره شهر گور که باقیمانده برج آتشدانی میباشد و درست در مرکز دایره شهرگور قرار گرفته است. از این محوطه چندان حفاظت تاریخی بعمل نمیآید و بعضا میتوان تراکتورهای برزگرانی را که بسوی کشتزارهای خویش میروند در آن روان دید. زمین محوطه پوشیده از خرده سفالها و خرده سنگهای منقوش افتاده بر زیر پا و چرخ تراکتور میباشد.

                                                             بنای اصلی برج شهر گور
                                                             چیزی که از آن باقیمانده

قلعه دختر  بر بالای بلندی  قرار دارد و سنگهای ساختمان آن بسیار متزلزل و دیگر بر روی هم استوار نیستند. این ساختمان را مهندسین سویسی در اواخر دوران پهلوی دوم با کابلهای قوی که بدور ساختمان کشیدند بصورت موقتی محکم کرده و برپا نگه داشتند تا تعمیر اساسی انجام گیرد. امروزه نه تنها تعمیری انجام نگرفته بلکه کوشش در حفر تونلی که در مسیر راه شیراز به عسلویه و جهت کوتاه کردن و سریع کردن این راه میباشد و از زیر قلعه دختر میگذرد و انفجارهایی که به سبب حفر تونل  انجام میگیرند، موجودیت قلعه دختر را شدیدا به خطر انداخته است.
سبب نامیدن قلعه دختر این بوده که ساختمان در واقع ستایشگاه آناهیتا ایزد بانوی آب بوده. پس از ورود اعراب این پرستشگاه رو به ویرانی نهاد و مردمان تنها میدانستند که آناهیتا نامی زنانه است و دیگر هیچ. از آنرو آنها پنداشتند  که این دژ متعلق به بانویی بوده است و قلعه دخترنامیدندش. قلعه دختر بر بلندای سمت چپ راه فعلی  شیراز به فیروزآباد و تا حدی دور از دید، قرار دارد.
        
                                     
                                               

کاخ اردشیر (مردم آتشکده میخوانندش) که کمتر کسی شاید بداند که یکی از شاهکارهای ساختمانی میباشد. بنای ایوان کسری یا طاق کسری از روی آن الگو برداری شده است و ویل دورانت در سفری که بهمراه همسرش به مناطق مختلف ایران داشت، پس از مشاهده این بنا آنرا مادر ساختمان کلیساهای سبک گوتیک اروپا نامید.
کاخ اردشیر در دامنه کوهی که قلعه دختر برفراز آن بنا شده است و در دوکیلومتری شمال شهر گور واقع است. مجموعه بنای کاخ و اتاقهای متعدد آن در واقع با بنای قلعه دختر همانند است اما شکل بیرونی آن متفاوت و با شکوهتر میباشد. این کاخ بصورت یک ساختمان یکپارچه و بسته است که دیوارهای بلندی آنرا در برگرفته اند و در حقیقت بنایی درونگراست. این کاخ جالبترین بنای دوران ساسانی است زیرا معماری آن نه متعلق به دوران اشکانیان میباشد و نه به سبک معماری متداول و شناخته شده ساسانی تعلق دارد بلکه دارای سبکی است که تنها متعلق به خطه پارس است. تزیینات به کار رفته در تالارهای کاخ اردشیر کاملا قابل مقایسه با تزیینات کاخ تچر در تخت جمشید میباشد و ضخامت دیوارهای تالارها تا به حدود پنج متر هم میرسد. برای ساخت طاق ین بنا از داربست چوبی که از درخت سرو ساخته شده بود استفاده کرده اند. بخشی از کاخ دو طبقه بوده است. اندازه کاخ 104 متر در 55 متر است.
بنای کاخ هم مورد استفاده سکونتی اردشیر قرار میگرفته و هم نیایشگاه خصوصی او را که از پشته موبدان بود، تشکیل میداد.

              تشكيل زنجيره انساني در آتشكده فيروزآباد در اعتراض به بي‌توجهي سازمان ميراث فرهنگی 

سنگ نگاره های فیروزآباد نیز صحنه هایی از پیروزی اردشیر پاپکان بر اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی را نشان میدهند و در خاتمه صحنه تاجگیری اردشیر از دست اهورامزدا بنمایش درمیآید که نقطه عطف و پایانی بر نمایشگاه سنگ کنده ها میباشد.
                                                یک سوار پارسی در حال نبرد با سوار اشکانی
                                سواران پارسی بدنبال زین خود منگوله یا گلوله های توپی داشتند
                                             اردشیر پاپکان بهنگام کشتن وزیر اردوان در نبرد
                                   در آندوران وزیران و شاهان خود پیشاپیش سپاه میجنگیدند
                                                           تاجگیری اردشیر از اهورامزدا

بجز اینها بناها و سنگ کنده های بسیار دیگری در منطقه وجود دارند که همگی در حال نابودیند.

Thursday 10 January 2013

دو رباعی زیبا از مهستی گنجوی


ما را به دَمِ پیر نگه نتوان داشت                
در حُجرهٔ دلگیر نگه نتوان داشت
آن را که سَرِ زلف چو زنجیر بُوَد               
در خانه به زنجیر نگه نتوان داشت





هر شب ز غمت تازه عذابی بینم
در دیده به جای خواب آبی بینم
و آنگه که چو نرگس تو خوابم ببرد
آشفته‌تر از زلف تو خوابی بینم


Wednesday 9 January 2013

زدن (غیر)قانونی درختان جنگلی


بنا به اظهارات بانک جهانی سالانه بمیزان 10 تا 15 میلیارد دلار چوبهای جنگلی که بگونه غیرقانونی زده شده اند، معامله و داد و ستد میگردند. درپشت این معاملات پنهان و غیرقانونی گروهها و دسته های سامان داده شده ای قرار دارند که بخشی از درآمدهای غیرقانونی خویش را صرف رشوه دادن به مقامات مینمایند تا مزاحم کارشان نگردند. این هیزم شکنهای غیرقانونی خیلی هم بابرنامه مرتب کار میکنند.
بنا به آمار در هر دو ثانیه زمینی به بزرگی مساحت یک زمین فوتبال که از درختان جنگلی پوشیده شده است، در سطح جهان نابود میگردد.
در برخی از کشورها مانند پاپوآ گینه نو هنوز هم همانند پیشین 90 درصد درختانی که قطع میگردند بصورت غیرمجاز هستند و در کشورهایی مانند اندونزی میان 40 تا 55 درصد چوبهای تولیده شده برای مصارف صنعتی بطریق غیرقانونی انداخته شده اند.
ژان پسم Jean Pesme یکی از مدیران بانک جهانی میگوید : با زدن غیرقانونی درختان بایستی بهمان سختی برخورد شود که با کشتگران و قاچاقچیان مواد مخدر برخورد میگردد. اما هنوز راه بسیار درازی برای رسیدن به این مرحله در پیش است. رقم درآمد خالص 10 تا 15 میلیارد دلاری در سال که رو به افزایش نیز میباشد، نشاندهنده آنستکه برخوردی جدی با این مسئله صورت نمیگیرد.
ایالات متحده آمریکا همانند کشورهای اتحادیه اروپا نخستین گامها را در راه وضع قوانینی که با این مسئله غیرقانونی برخورد جدی نماید، برداشته اند اما این اقدامات تا کنون موفقیت چندانی نداشته اند. از همینرو نیز وضع قوانین سخت تر و اجرای آنها ضروری بنظر میرسد.
همچنین پرداختن به این مسئله بسیار مهم است که در راه مبارزه با این معضل اجتماعی – محیط زیستی، با مجرمان عمده برخورد جدی بعمل آید و نه تنها خرده پایان این بازرگانی غیرقانونی زیرا خرده پایان این تجارت را بیشتر کسانی تشکیل میدهند که از طبقات پایین و محروم جامعه آمده و از اینروی نیز  شدیدا محتاج  و نیازمند میباشند.  
نمونه برزیل نشان میدهد که مبارزه با این تجارت پرسود اما غیرقانونی مشکلات فراوان و پیچیده ای را دارد. در این کشور دولت حتی ماهواره ای را برای پژوهش بیشتر و همچنین کنترل هیزم شکنان غیرقانونی اختصاص داد که برای مدتی تا حدی نیز موفق عمل کرد اما همزمان دولت برزیل با تقدیم قانون جنگداری و جنگلبانی سستی به مجلس، راه را برای کندن و قطع قانونی (!) درختان هموار نمود.
طرفداران محیط زیست انتقادهای شدیدی به این قانون نو وارد نموده اند. پارلمان برزیل هنوز این قانون را تصویب و تایید نکرده است.

خوزه لوتسن برگر  Jose_Lutzenberger  سیاستمدار و پشتیبان محیط زیست آلمانی - برزیلی میگوید :

چیزیکه امروزه در جنگلهای حاره اتفاق میافتد، یک چپاول، یک جنگ است.


Tuesday 8 January 2013

حیات جاوید - اقبال لاهوری


گمان مبر که به پایان رسید کار مغان
هزار بادهٔ ناخورده در رگ تاک است

چمن خوش است ولیکن چو غنچه نتوان زیست
قبای زندگیش از دم صبا چاک است

اگر ز رمز حیات آگهی مجوی و مگیر
دلی که از خلش خار آرزو پاک است

به خود خزیده و محکم چو کوهساران زی
چو خش مزی که هوا تیز و شعله بی‌باک است



Monday 7 January 2013

روغن نارگیل بر ضد کرم خوردگی و پوسیدگی دندان


آخرین دستآورده پژوهشگران نمایان ساخت که روغن نارگیل میتواند به سلاحی در برابر کرم خوردگی دندان مبدل گردد.
بسیاری از کودکان و تقریبا تمامی بزرگسالان در آلمان از کرم خوردگی دندان رنج میبرند. کرم خوردگی دندان براثر زیست باکتریها در دهان بوجود میآید. بخاطر همینهم دندانپزشکان پیوسته شستشو و نظافت مرتب و دایمی دندانها را توصیه میکنند.
پژوهشگران انستیتوی تکنولوژی اتلون در ایرلند  Athlone Institute of Technology in Irland  کشف کردند که روغن نارگیل تصفیه شده میتواند از کرم خوردگی دندانها جلوگیری نماید.  در روغن نارگیل تصفیه شده نوعی آنتی بیوتیک طبیعی بمقدار فراوان وجود دارد. اینرا دامین برادی Damien Brady   سخنگوی این انستیتو در کنفرانس پاییزی میکروبیولوژی دانشگاه وارویک University of Warwick در انگلستان عنوان نمود.
برادی و همکارانش اثرات روغنهای نارگیل تصفیه شده و تصفیه نشده را با یکدیگر مقایسه نمودند و در اینجا مشخص گردید که روغن نارگیل تصفیه شده آنزیمهای مبارزه کننده با باکتری استرپتوکوک Streptococcus که از باکتریهای مدور و گرم هستند را تقویت میکند و از اینراه مانع از آن میگردد که باکتریهای استرپتوکوک در پای لثه جمع گردند.
دانشمندان معتقدند که روغن نارگیل تصفیه شده روزی جای مواد شیمیایی ضد کرم خوردگی دندان را در خمیردندانها خواهد گرفت.
در کشورهای صنعتی میان 60 تا 90 درصد مردم از کرم خوردگی دندان رنج میبرند. روغن تصفیه شده نارگیل جانشین خوبی برای مواد شیمایی مورد استفاده در خمیر دندانها میباشد.


Saturday 5 January 2013

سروده ای از بابا طاهر عریان


هر آن باغی که نخلش سر بدر بی 
مدامش باغبون خونین جگر بی

بباید کندنش از بیخ و از بن 
اگر بارش همه لعل و گهر بی


Friday 4 January 2013

ممنوعیت کیسه های خرید پلاستیکی در موریتانی


از آغازِ سالِ نو مسیحی‌ در کشورِ آفریقایی جمهوریِ اسلامی موریتانی بنا به دلایلِ محیطِ زیستی‌، تولید و استفاده از کیسه‌هایِ پلاستیکی برایِ خرید ممنوع اعلام گردید.
بنا به آمارِ کشوری موریتانی، زباله‌هایِ پلاستیکی، یک چهارمِ کّلِ زباله‌هایِ موجود در پایتختِ این کشور را تشکیل میدهند.
خبرگزاری دولتیِ این کشور AMI گزارش داد با متخلفین به شدت برخورد خواهد شد و جریمه نقدی ۲۵۰۰ یوروئی و زندان در انتظارشان است.
کشورهایِ دیگری در آفریقا مانندِ بوتسوانا، کنیا و یا روآندا نیز استفاده از کیسه‌هایِ خرید نازک را ممنوع اعلام کردند.


پلاستیک؟
نه، سپاسگزارم
در آینده در همه جای کره زمین انسانها بازمانده های پلاستیکی
خواهند یافت زیرا پلاستیک به این زودیها در طبیعت حل نمیشود

Wednesday 2 January 2013

یک غزل زیبا از سعدی


ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم

من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم

تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم

و گر شمشیر برگیری، سپر پیشت بیندازم
که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم

برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم

ز اول هستی آوردم، قفای نیستی خوردم
کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم

دلی چون شمع می‌باید که بر جانم ببخشاید
که جز وی کس نمی‌بینم که می‌سوزد به بالینم

تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم

رقیب انگشت می‌خاید که سعدی چشم بر هم نه
مترس ای باغبان از گل که می‌بینم، نمی‌چینم


Tuesday 1 January 2013

خوشرویی و خنده نوزادان و کودکان


نوزادان از کجا میدانند که چیزی خنده دار است؟
مطالعات اخیر نشان داده اند که از دید نوزاد هر چیزیکه پدر و مادر را بخنده  اندازد، باید شاد و خنده دار باشد.
کودکان تنها زمانیکه تجربه شخصی به اندازه کافی داشته باشند، میتوانند نظر خود را در مورد وقایع داشته باشند و خود خوب و بد یا خنده داربودن یا نبودن چیزی را بر اساس تجربه ها و آموخته های خویش، تشخیص دهند.
نوزادان تا شش ماهگی قادر نیستند که تشخیص دهند چه چیز خنده دار است و چه چیز نیست.
آنها با مطالعه و مورد دقت قرار دادن حرکات چهره والدین، تنها بر روی کنش های رفتاری پدر و مادر خود واکنش نشان میدهند اما از سن شش ماهگی هر روز بیشتر فرا گرفته و در مسیر فراگرفته های خویش مستقل میشوند.

اینها نتایج پژوهشها و مطالعات گروهی از پژوهشگران دانشگاههای نیوهامپشایر و کالج ایالتی جانسون در ایالت ورمونت آمریکا بودند که در کنفرانس انجمن روانشناسان بریتانیا در گلاسکو اسکاتلند منتشر گردیدند.