جستجوگر در این تارنما

Friday 25 November 2016

ترانه های محلی شیرازی یک گلی سایه چمن و سرکتل پای کتل

موسیقی های فولکلور که ترانه های محلی و منطقه ای هستند تا اندازه ای  بگونه برهه ای بازگوکننده تاریخ و وقایع و حالات مردمان یک منطقه میباشند و ریشه در سلوک، برداشتها، سنن و آداب اقوام و مردمان نواحی گوناگون دارند که بصورت سینه به سینه منتقل میگردند. این وقایع و ابراز نمودن  این برداشتها و حالات منطقه ای از سوی سازندگان ترانه ها گاهی به اندازه ای مهم نمیباشند که به کتابت درآیند ولی اینقدر نیز بی اهمیت نمیباشند که بتوان بدون از دست دادن بخشی هر چند هم بنظر کوچک و در دید نخست کم اهمیت از منظر شخصیت و حمیت منطقه ای،  آنها را بدست  فراموشی سپرد.
فراموش کردن موسیقی های فولکلور به معنای به مرگ تدریجی سپردن همان سنن و آدابی میباشد که این موسیقی ها برای آنها و متاثر از آنها ساخته شده اند. هم چنین درست بازگو نکردن آنها بصورتی که ابداع گشتند و به ما رسیده اند و یا دست بردن در محتوای آنها و حذف بخشهایی و جانشین نمودن این بخشها با ابیاتی که مقصد نخستین سازنده یا سازندگان نبوده.
در این میان شاید دست بردن در محتوای آنها خطای بزرگتری باشد زیرا پیامی که سازنده یا سازندگان میخواستند در کمال سادگی به دیگران بدهند را مخدوش و تحریف مینماید.
فراموش هم نباید کرد که ترانه های فولکلور توسط مردمان منطقه و تحث تاثیر احساسات آنها نسبت به چیزی  یا واقعه ای ساخته شده اند و بیشتر به بیان احساسات رومانتیک ،مذهبی ،تاریخی ،حماسی و یا حتی شخصی و آدابی سازنده یا سازندگان میمانند.  بسیار اتفاق می افتد که این ترانه ها توسط نسل یا نفرات بعدی بدون دست بردن در محتوای اصلی و یا حذف بخشهای قبلی با ابیاتی اضافه تکمیل میگردند.
فولکلورها بندرت توسط تاریخنگاران و باستان شناسان و ادیبان و فرهنگیان ساخته شده اند بنابراین نمیتوان بطور مستقیم به آنها رجعت تاریخی و یا ادبی داد. چه بسا که این بازگوئی های ترانه ای سندیت تاریخی و ادبی درست و مرتب نداشته باشند. 
چیزیکه در این موسیقی های فولکلور بسیار بارز است، سادگی و بی شیله پیله بودن روح درونی آنهاست.
در اینجا مثالی از ترانه محلی شیرازی یک گلی سایه چمن میآورم که ترانه ای با احساسات کاملا لطیف و عاشقانه و ساده است که گرچه تاریخ ساخت آن بدرستی مشخص نیست ولی میتوان حدس زد که چندان جدید هم نبوده و احتمالا یک یا دوسده قدمت دارد. شاید هم کمی بیشتر. معلوم نیست.
اما چیزیکه مشخص است این میباشد که این ترانه از ترانه دیگر شیرازی بنام سرکتل پای کتل که بر اساس همان آهنگ ساخته شده قدیمی تر است.
ترانه سرکتل پای کتل گرد و غباره  خوانده شده با همان آهنگ یک گلی سایه چمن را بیشتر برای یاد کردن از دلاوریهای کسانیکه از منطقه استان فارس بدون حمایت و هدایت و پشتیبانی دولت مرکزی بر علیه انگلیسیها و پلیس جنوب و با حداقل امکانات جنگیده بودند، ساخته اند. این پایداریها و دلاوریها در اوان و پیش از جنگ جهانی اول صورت گرفتند. همه نیز میدانیم که تاریخ جنگ جهانی اول از سال 1914 تا 1918 ترسایی است.
اما متن سرکتل پای کتل به احتمال زیاد پس از سال 1930 و برای یاد کردن از مبارزان ساخته شده. دلیل این ادعا هم تنها اشاره به تفنگ برنو در بخشی از متن میباشد.
تفنگ برنو  ساخت کشور جمهوری چک بود که از سال 1924 ساخت و تولید آن آغاز شد. این تفنگ تا اوایل دهه 60 ترسایی در کشور ایران بکار گرفته میشد و از اینرو برای خیلیها شناخته شده بود.
ترانه ساز سرکتل پای کتل که از همان آهنگ یک گلی سایه چمن استفاده کرده، برای بیان احساسات رزمی و حماسی  خود در مورد واقعه ای که در اوان و کمی پیش از جنگ جهانی نخست انجام گرفته بود از تفنگی نام میبرد که هشت سال پس از جنگ جهانی نخست  ساخته شد و حدود سالهای 1930 تازه به ایران رسید. همین میتواند تا حدی تاریخ ساخت ترانه سرکتل پای کتل را مشخص نماید. و در ضمن نیز مشخص نماید که ایندو ترانه با وجود آهنگ و ریتم یکسان، مکمل یکدیگر نبوده و زمینه های  ذهنی ساختی گوناگون داشته اند.

متن ترانه یک گلی سایه چمن که خوانش ساده عاشقانه است :
یک گلی سایه چمن سایه چمن تازه شکفته تازه شکفته
نه دستم بش میرسه بش میرسه نه خوش میفته نه خوش میفته
مستم مستم مستم تیغت بریده شستم

بیا بریم قبله کوهی قبله کوهی قالی کنیم فرش قالی کنیم فرش 
بوریای سرخ و سفید سرخ و سفید منقل پر تش منقل پرتش
مستم مستم مستم تیغت بریده شستم
  
بیا بریم شاهچراغ شاهچراغ عهدی ببندیم عهدی ببندیم 
هرکدوم عهد بشکنیم عهد بشکنیم کمر نبندیم
مستم مستم مستم تیغت بریده شستم

متن ترانه سرکتل پای کتل که بیشتر ماهیت بازگویی یا اشاره به یک واقعه رزمی دارد :
سرکتل پای کتل پای کتل، گرد و غباره گرد و غباره
میون گرد و غبار، گرد و غبار هفت تا سواره هفت تا سواره
هفت تا سوار از شیراز همه گرد و تیرانداز

ای خدای بالا سری بالاسری نذار بمیرم نذار بمیرم
تا که با برنو کوتاه برنو کوتاه تقاص بگیرم تقاص بگیریم
برنو برنو برنو حرکت اول باز از نو



3 comments:

Unknown said...

سپاس از نوشته جذابتون
در مورد ارتباط این ترانه ها با اتفاقات تاریخی باید اشاره کنم این ترانه ها به خصوص ترانه مستم مستم، در سطح وسیعی از جنوب ایران در بین مردم رایج بوده و هست. بخش های زیادی از ترانه مستم مستم در یک ترانه دیگر در استان بوشهر استفاده شده و همچنین تغییراتی در طول زمان در بین کلمات این ترانه ها دیده میشه. چیزی که مشخصه، بخشی از این ترانه ها معنای اصلی خودشون رو از دست دادن تو این تغییرات.
گلی که سایه چمن روییده کاملا قابل دسترسی است. اصل این بخش از ترانه "گلی سایه کمر" بوده و اصل آن .
رویش گل در کمر یک رود (ترانشه‌ای که بین کف رودخانه و سطح زمین وجود داره) است.
در بخش دیگه ای از ترانه هم از "قبله کوهی" نام برده شده. در صورتی که چنین مکانی وجود نداره و در اصل "قبله‌ی کوتی" بوده. کوتی اسم محله‌ای در بوشهر قدیم است که در غرب (قبله) شهر قرار دارد و اتفاقا بخش غربی همین محله هم فضای باز و آب انبار قوام واقع شده.
بوریای سرخ و سفید هم معنای خاصی نداره و به نظر میاد حاصل یک اشتباه در مدون سازی این ترانه ها بود، ساده ترین احتمال با توجه به تحقیقات بنده، قوریای سرخ و سفید بوده که باز اشاره به ادامه مصرع یعنی قرارگیری این قوریای روی منقلی پر از تش داره.

Anonymous said...

یک دوست کوردی مدعی است که این ترانه را اول حسن زیرک در سال ۱۹۵۳ خوانده، آیا درست است؟

فرهنگی‌ - تاریخی‌ - صنعتی said...

با سپاس از مهرتان،

در مورد بوریا نخست بنویسم.
بوریا به گویش قدیمی تر یعنی حصیری که در تابستان به جای قالی یا گلیم به زیرپا می انداختند.
واژه بوریا هنوز هم در شرق ایران مورد استفاده قرار می گیرد.ایراد دوست گرامی در مورد واژه قبله کوتی، کاملا بجا و درست است. سپاس از تصحیح.

در پاسخ به دوستی که پرسیده بودند این ترانه نخستین بار بوسیله حسن زیرک خوانده شده است را من نمیدانم.
می توانم تصور کنم که نخستین بار در رادیو بوسیله حسن زیرک خوانده شده باشد ولی معمولا ترانه های فولکلوریک کمی قدیمی تر از زمان ورود رادیو به ایران می باشند.
همانطور که پیشتر هم گفتم، پاسخ قطعی به این پرسش را من نمیدانم.

با مهر
فرهاد