جستجوگر در این تارنما

Thursday 14 March 2024

تاجیکستان و نقش آن میان پادشاهی های بزرگ باستان

 

در تاجیکستان کان هایی که  پادشاهی های بزرگ هزاره دوم پیش از میلاد مواد مورد نیاز خود را برای تولید برنز که برای آن زمان فناوری استراتژیک محسوب می گشت، از آنجا بدست می آوردند، مورد پژوهش باستان شناسان قرار گرفته است.

تاریخ تاجیکستان مجموعه ای از وقایع درهم و آشفته است. نواحی باستانی در این منطقه قدمتی  بیش از 4000 سال دارند ، اما جزئیات زیادی در مورد این فرهنگ های قدیمی در دست ما نیست. کهن ترین سند شناخته شده و مورد پذیریش تاریخ دانان و تاریخ نگاران مربوط به 500 سال پیش از میلاد است، زمانی که تاجیکستان بخشی از شاهنشاهی بزرگ ایران بود.

با گذشت زمان تغییرات زیادی در ساختمان قدرت منطقه انجام گرفتند و پادشاهی ها و امارات گوناگونی آمدند و رفتند و این ناحیه را کنترل کردند. تاجیکستان بهمراه دیگر نواحی آسیای میانه درست بر سر راه جاده ابریشم میان چین و جهان غرب واقع شده بود که از دیرباز آنرا به یک نقطه بازرگانی بسیار مهم جاده ابریشم مبدل کرده بود. اما تاجیکستان و نواحی پیرامونش تنها بخاطر بر سر راه بازرگانی میان شرق و غرب بودن اهمیت داشتند یا اینکه این نواحی چیزهای دیگری نیز برای عرضه کردن داشتند؟

 باستان شناسان و پژوهش گران آلمانی در سه دهه گذشته منابع مهم کانی  را در تاجیکستان و ازبکستان شناسایی کرده اند که از دیر باز وجود داشتند و مورد بهره برداری قرار می گرفتند.

اهمیت این کانهای معدنی در جهان باستان برای چه بود؟

نقشه بالا مکانهای تولید برنزهای گوناگون (مشخص شده با نقاط زرد و سبز) نشان می دهد

در سال 1982 یک کشتی که حدود 3300 سال پیش غرق شده بود توسط باستان شناسان غواص ترکیه در فاصله 8،5 کیلومتری ساحل آنتالیای ترکیه پیدا شد.


 محل یافتن کشتی باری باستانی با ضربدر سرخ مشخص شده است و در میان کشورهای باستان مصر، فنیقیه، هتیت، میکنه و آشور باستان قرار داشت

اشیاء یافته شده در دل این کشتی باستانی که در ژرفای 60 متری قرار داشت میان سالهای 1984 تا 1994 طی 22000 عملیات غواصی که در جمع 6600 ساعت بطول انجامیدند به سطح آب آورده شدند تا مورد بررسی و پژوهش قرار گیرند.

از روی سرامیک های مینوئی  Mycenaean_pottery  نخستین برآوردهای سنی اشیا انجام گرفتند اما برای تعیین قطعی سن آنها آزمایش های تاریخ گذاری رادیو کربن نیز باید انجام می گرفتند که انجام آنها قطعی بودن سده 14 پیش از میلاد (دقیق تر گفته باشیم 1335 تا 1360 پیش از میلاد) را برای تعیین سن اشیا تائید کردند.

سده چهاردم پیش از میلاد هنگامی است که پادشاهی های بزرگ آن دوران چونان هیتی ها که هتیتی ها نیز خوانده می شوند و ساکنان ترکیه امروزی بودند، مینوئی ها با مقر فرماندهی شان در جزیرت کرت یونان، فنیقی ها در لبنان و سوریه امروزی و مصریها در مصر و بخشهایی از سرزمین اسرائیل امروزی، در کرانه های دریای میانه (دریای مدیترانه) بر فراز قله های اقتدار خویش ایستاده بودند.

در همین اوان یعنی در زمانی که توتان خامون فرمانروای مصر بود، این کشتی بازرگانی با محموله باری که امروزه برای ما بسیار جالب و مهم می باشد در برابر کرانه های غربی کشور ترکیه امروزی غرق شد.

بنظر می رسید که اکثر اشیاء در عرشه این کشتی برای صادرات در نظر گرفته شده بودند ، برخی دیگر بخشی از دارایی های شخصی خدمه یا تجهیزات کشتی را تشکیل می دادند.

در کنار اشیاء زینتی مانند عاج، طلا، نقره، چوب آبنوس و سلاح و بازمانده خوردنی هایی مانند انجیر، زیتون و بادام، 121 شمش روی به وزن 1،2 تن و 354 شمش مسین به وزن 10 تن بر روی عرشه کشتی باستانی یافته شدند.

برنز را از نسبت 10 درصد روی و 90 درصد مس درست می کردند که عمدتا نیز در آن زمان بعنوان پیشرفته ترین فن آوری و ماده خام در اسلحه سازی به کار گرفته می شد. آن دوران را نیز به همین سبب عصر برنزی می خوانند.

باز پردازی و دوباره سازی کشتی غرق شده

شمش های یافته شده در کشتی خود را در قالب  فلزات پوست گاوی Oxhide_ingot عرضه کردند. فلزات پوست گاوی به شمش های فلزی باستانی می گفتند که شکل آن ها یادآور پوست های خشک شده گاوها بود، که در آن گاه یک شکل یا بعبارت امروزی استاندارد رایج و گسترده برای حمل و نقل فلزات بود، که  حمل آنها را بر روی خشکی و همچنین دریاها آسان تر می کرد. وزن شمش های یافته شده از 10 تا 30 کیلوگرم متغیر بودند. این فلزات از راههای بسیار دور می آمدند.

شمش مس پوست گاوی

اینکه منشاء دقیق این گونه فلزات بخصوص فلز روی که در جهان باستان طرفدار بسیار داشت،  کجا بوده و اینها عمدتا از کجا می آمدند برای باستان شناسان و تاریخ نویسان از 150 سال پیش تا کنون بسیار مهم بود. بدیهی است که این پرسش ها در مورد فلزات یافته شده در این کشتی باستانی غرق شده نیز مطرح بودند.

تیمی به سرپرستی وین پاول از کالج بروکلین در نیویورک wayne-g-powell  به تازگی اظهار داشت که بار روی این کشتی به سبب یکی بودن اجزاء شیمیایی و ایزوتوپی شان  با رسوبات معادنی در کوههای تائوروس در نزدیکی مرز ترکیه و سوریه و رسوبات معدنی مین Muschistonite در شمال غربی تاجیکستان قطعا از این مناطق آمده است.

پس از این معرفی آقای دانیل برگر DanielBerger  از مرکز پژوهشهای باستان شناسی کورت انگلهورن مانهایم Curt-Engelhorn-Zentrums Archäometrie in Mannheim) ceza   ( اظهار داشت که آزمایشهای مشابه او بر روی فلزات بدست آمده از این کشتی نزدیکی اجزاء شیمیایی  و ایزتوپیک دست کم بخشی از این مصنوعات فلزی را به فلزات استخراج شده از معادن کرنول در جنوب باختری انگلستان  Cornwall_and_West_Devon_Mining_Landscape  بیشتر اثبات می کند تا معادن موشی استونیت تاجیکستان.

معادن کرنول انگلستان

در پایان این نوشته کوتاه در مورد معدن موشی استونیت که در تاجیکستان است و معادن کرناب و چنگالی که در ازبکستان هستند و همچنین از افغانستان و موقعیت آنها در دوران برنز خواهم نوشت.  

در اینجا ولی یک پرسش و یک اشاره مطرح می گردند.

اینجا پرسشی برای من مطرح است. در آن برهه زمانی که ما اکنون در موردش صحبت می کنیم یعنی 3300 سال پیش، آثاری مانند استون هنج در بریتانیا وجود داشتند. این بمعنای این می تواند باشد که باشندگان آن دوران بریتانیا به احتمال زیاد با معادن در دل سنگها  و استخراج فلزات از آنها آشنایی داشتند ولی آیا شواهد و مدارکی وجود دارند که بر طبق آنها بتوان ثابت کرد که مبادله کالاهای بازرگانی از اینگونه از جنوب بریتانیای آن دوران به این گوشه از جهان وجود داشته است که بتوان با اتکا به این شواهد گفت که کالاهایی از این دست از جنوب انگلیس به سوی کرانه های جنوبی سرزمین هتیتی ها (ترکیه امروزی) روان می شدند؟ آیا توانائی بازرگانی از راه دریا برای آنها در آن زمان میسر بوده است؟

دریانوردان بزرگ کرانه های دریای مدیترانه در هزاره های نخست و دوم پیش از میلاد همانا مینوئی ها، فنیقی ها، مصریها و تا حدی نیز هتیتی ها بودند که بعدها نخست بوسیله یونانیها و سپس رومیها جانشین شدند. تا پیش از ظهور یونانیها و پس از آنها رومیها و حتی تا مدتها پس از ظهور ایندو فنیقی ها حضوری پررنگ در کرانه های دریای مدیترانه داشتند. فنیقی ها هیچگاه قدرتی نظامی نبودند بلکه آنها ناوگان قدرتمند خویش را در خدمت کارهای بازرگانی گرفته بودند. اوج شکوفائی اقتصادی فنیقی ها از حدود 1000 تا 600 پیش از میلاد بود.

در این دوره آنها بازرگانی از راه دور و دریایی را با همه امپراتوری ها و دولت های بزرگ همسایه، به ویژه با هتیتی ها (تا 1200 پ. م.)  و پس از آنها با لیدیها در آسیای صغیر، مصر، آشور، یونان و بابل برقرار کردند. فنیقی ها پست ها و مستعمره های بازرگانی مهمی را در بخش های بزرگی از جنوب و غرب مدیترانه ایجاد کردند که توسط آنها کالاهای مهمی چون چوب، پارچه های رنگ شده، اشیاء ساخته شده از عاج و خود عاج و همچنین مواد غذایی مانند شراب و روغن زیتون و ماهی و دیگر چیزها را عرضه می کردند. گاهی نیز فنیقی ها بعنوان واسطه عمل می کردند و روی را از بریتانیای باستان یا مس را از قبرس خریده  و به دیگران عرضه می نمودند. اما همانطور که بیان شد اشیاء یافته شده بر روی عرشه این کشتی باستانی مربوط به 1350 پیش از میلاد بودند و اوج شکوفائی فنیقی ها مربوط به سده های میان دهم تا پنجم پیش از میلاد می باشد. اینکه فنیقی ها پیش از آنهم امکانات بسنده دریایی برای رسیدن به بریتانیا برای انجام مقاصد بازرگانی را داشتند یا نه یک پرسش باز باقی می ماند. به گمان من گفته آقای دانیل برگر را بایستی بیشتر مورد مطالعه قرار داد.

اشاره ای هم که می خواهم در اینجا بکنم اینستکه در این نوشته از معدن موشی استونیت در آن زمان نام برده شده است. این معدن چه نقشی می توانسته در زمان خود ایفا کرده باشد؟  صرف اینکه چنین معدنی در آن دوران وجود داشته و مورد بهره برداری قرار می گرفته، صرفنظر ازاینکه آیا فرآورده های خود را به مصر و هتیتی روان می کرده یا نه، می تواند اهمیت دیگری نیز داشته باشد و آنهم بکارگیری فرآورده های این معادن در همان منطقه است. ما در همین اوان تمدنهای مندیگک در ولایت قندهار افغانستان و شهر سوخته و تمدن جیرفت را در سیستان و کرمان ایران داشتیم که می توانستند از خریداران بزرگ کالاهای فلزی این معادن بوده باشند.

شاید بد نباشد بدانیم که موشی استونیت کجاست و نامش از برای چیست؟ همانطور که پیشتر بیان شد، برنز از امتزاج دو فلز روی و مس با نسبت نه به یک بدست می آید. گاهی بگونه استثنایی معادنی یافت می شوند که در آنها این امتزاج به صورت طبیعی انجام گرفته است بطوریکه می توان برنز را از آنها مستقیما استخراج کرد. این گونه معادن را موشی استونیت  Mushistonit می نامند. در نزدیکی شهر خجند از ایالت سغد تاجیکستان چنین معدنی یافته شد که از گاه باستان مورد استفاده قرار می گرفت. نام منطقه ای که این معدن در آن یافته شد را از آن پس موشی استونیت خواندند.

وجود معادن و کان هایی از این دست می توانسته از منظر استراتژیکی برای باشندگان همان منطقه که همانا باختر و ختن و فرارود یا ماورالنهر (که در اساطیر ایرانی بنام های ایران و توران و ختن آمده اند) و حتی سیستان و جیرفت و نقشی که این فلزات بخصوص در آن دوران در سرنوشت نظامی مردمان آن نواحی بازی می کردند، بسیار مهم بوده باشد و شاید بتوان بواسطه آن به این نتیجه رسید که جنگهای استوره ای میان ایرانیان و تورانیان نیز تنها در فرضیه مسکونی و کشاورز بودن ایرانی ها و دام پرور و کمتر مسکونی بودن تورانیها ریشه نداشته بلکه عوامل و دلایل دیگری هم می توانستند سبب کشمکش ها و درگیری های منطقه ای قرار گرفته بوده باشند. معادن این مناطق در دوران برنز و سپس گذر از این دوران به عصر مسی نقش بسیار پررنگی داشتند. 

پروفسور دکتر هرمان پارزینگر Hermann_Parzinger  باستان شناس و تاریخ دان آلمانی متخصص فرهنگ سکاها و رئیس بنیاد میراث فرهنگی پروس نیز بر این باور است که پژوهش های نوین در مورد فرهنگ اقتصادی حوزه فرهنگی اندرونوو (همچنین ن. ک. به : مجارها کیستند؟) ما را وادار می سازند تا نظرمان را در مورد شیوه زندگی و ساختار جامعه باشندگان این حوزه فرهنگی تغییر دهیم. تا کنون فکر کرده می شد که آنها دامداران ساده و نیمه مسکونی بودند که با آلات نسبتا ساده فلزی سر و کار داشتند. 

معادن فلزات موشی استونیت و چنگالی و معادن بلخ درعصر برنز

در دهه هشتاد سده پیش معادن باستانی روی در افغانستان نظر باستان شناسان را جلب کردند. باستان شناسان می دانستند که در مصر و بین النهرین (میان رودان) باستان سنگها و فلزات تزئینی زیادی مانند لاجورد و فیروزه و زمرد که از آسیای میانه و افغانستان و حتی شمال غربی هند سرچشمه می گرفتند، به کار گرفته می شدند ولی در مناطق نامبرده شده تنها کانهای سنگها و فلزات قیمتی وجود نداشتند.

در سال 1991 باستان شناسان تاجیکستان و ازبکستان به دعوت رئیس انستیتوی باستان شناسی معدنی شهر بوخوم در آلمان، آقای گرد ویسبرگر  Gerd_Weisgerber  به این کشور دعوت شده بودند، با یکدیگر آشنا شدند. آنها پس از آشنایی با یکدیگر و همچنین با آقای ویسبرگر، نامبرده را دعوت کردند تا در سال آینده به تاجیکستان و ازبکستان سفر کرده و از مناطق گوناگون این دو کشوربازدید بعمل آورد.

در پی آن در سال 1994 معدن شناسان و باستان شناسان سه کشور در خجند (تاجیکستان) گرد هم آمدند و در مورد مکانهای گوناگونی که شناسائی کرده بودند با هم به گفتگو نشستند وبدنبال آن هیئت هایی را به این مکانها فرستادند.

نتیجه پژوهشها و کاوش های باستان شناسان و معدن شناسان این بود که ثابت شد استخراج فلزات در معادن کرناب و موشی استونیت و چنگالی حتی سابقه پیش از تاریخ دارند.




No comments: