جستجوگر در این تارنما

Tuesday, 6 April 2010

موشها و آدمها


اشتباه نکنید موضوع این نوشته در مورد رمان معروف جان اشتاین بک برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1962 نیست بلکه واقعیتی است که شاید برای شما بهمان اندازه رمان اشتاین بک غم انگیز باشد اما بنوعی دیگر.

موضوع این نوشته اتفاقی است که بدست و توسط اشرف مخلوقات در طبیعت اتفاق افتاده و ما امروز نتایج آنرا مشاهده میکنیم و از این نظر آنرا غم انگیز میخوانم که انسان دانایی خویشتن را پربها داده و عواقب آشکار و نهان اعمالی را که انجام میدهد و یا داده است نتوانسته و یا هنوز هم نمیتواند که بدرستی پیش بینی و کنترل کند بجز در مواردی کوتاه مدت و آنهم نه همیشه.
موضوع در مورد موشهایی است که در سده های پیش توسط کشتیهای اکتشافی، تجاری و جنگی کشورهای دریانورد زمان خویش و حتی تاکنون به جزایر و مناطقی وارد گشتند که پیشتر از آن در آنجاها نه تنها موش بلکه هیچ نوع جونده دیگری وجود نداشتند.
بخاطر همین هم با گذشت صدها هزاران سال و بلکه میلیونها سال اندک اندک مبدل به پناهگاههای گونه های مختلف گیاهی، جانوری و پرندگانی گشته بودند که در امر تکامل طبیعیشان مواردی مانند امر دفاع و یا پرهیز در برابر جوندگانی نظیر موش یا بکلی در نظرگرفته نشده بود و یا اینکه بتدریج کاملا به فراموشی سپرده شده و از دور تکامل طبیعی به کنار گذاشته شده بودند.

از نمونه های اینگونه جزایر، یک کلنی انگلستان در آتلانتیک، یعنی جزیره جورجیای جنوبی است.
این جزیره که با مشخصات ویژه خود که شامل دارا بودن همزمان یخچالهای طبیعی و مناطق گرمتر میباشد، سالانه پذیرا و موطن بیش از سی میلیون پرنده از انواع مختلف دریایی و مهاجر است. تنها پرنده دریایی خواننده منطقه جنوب آتلانتیک که در این منطقه یافت میشود از ترس موشها به چند جزیره خیلی کوچک جانبی پناه برده و بر روی صخره های آنجا زندگی میکند. تمامی این جانداران اعم از گیاه و جانور و پرنده در جورجیای جنوبی که مساحتی برابر با 3750 کیلومتر مربع دارد، امروزه شدیدا مورد هجوم موشها که میهمانان ناخوانده هستند، واقع گشته است بطوریکه اکوسیستم این جزیره با خطر جدی نابودی روبرو میباشد.
موشها توسط دریانوردانی که برای شکار وال و پوست حیوانات پیوسته در حرکت میبودند و اکثرا در جزایر آرام و زیبای میان راه توقفی میکردند تا هم آب آشامیدنی و هم میوه و سبزیجات تازه بدست آورند، به آنجا آورده شدند.

محاسبات دانشمندان بیانگر آنستکه از یک جفت موش نر و ماده توان تولید مثل سالانه تا شانزده هزار موش وجود دارد. موشها جزو جوندگانی هستند که در اینگونه جزایر از حشرات گرفته تا ریشه و تخم گیاهان و حتی جوجه زنده و تخم پرندگان را در لیست غذایی خود جای میدهند و به اینصورت به طبیعت اطراف خویش میتوانند آسیبهای جدی وارد آورند.

اما بنظر میرسد که میتوان این وضعیت را برگرداند. کارکنان و وابستگان یک موسسه وابسته به دانشگان داندی میخواهند به این فاجعه خاتمه دهند. یکی از آنها میگوید : این بزرگترین مبارزه با موشها است که تا کنون انجام گرفته است و وظیفه ما اینستکه این موشها را تا دانه آخرشان از بین ببریم زیرا اگر یک نر و ماده از ایشان باقی بمانند، ما همین حالت را دوباره در چند سال دیگر خواهیم داشت. پیشتر از این در اوان سده بیست ویکم چنین کاری در جزیره دیگری که وسعت 110 کیلومتر مربع داشت با موفقیت انجام شده است.

دو چیز اما در برنامه مبارزه با موشها در جورجیای جنوبی میتواند دردسر آفرین باشد. یکی بزرگی جزیره است که با جزیره 110 کیلومتر مربعی متعلق به نیوزلند که نظیر این اقدام قبلا در آن صورت گرفته است، قابل مقایسه نیست و دیگر اینکه بر اثر بالا رفتن گرمای کره زمین یخهای یخچالهای جزیره جورجیای جنوبی که تا کنون مانع پیشروی موشها شده بودند، درحال آب شدن هستند و هر روزه زمینهای بیشتری سر از زیر یخ بیرون میآورند و مبدل به پناهگاههای نو برای موشها میگردند. از این نظر مبارزین با موشها در تنگنای و منگنه زمانی قرار دارند.

نحوه کشتن موشها نیز به این صورت خواهد بود که ابتدا حدود هزار راس گوزنهای جزیره که اینها نیز جزو حیوانات بومی نبوده و توسط دریانوردان نروژی به آنجا آورده شده اند را بایستی بطور موقت در محوطه ای محصور کرد و سپس غذای موش را به رنگ آبی که آغشته به سم مخصوصی است بر روی این جزیره پخش خواهند کرد.
رنگ این غذای سمی از اینجهت آبی است که پژوهشگران بیم از این داشتند که این دانه های سمی توسط پرندگان و یا دیگر جانوران موجود در جزیره نیز تناول گردند پس از اینرو دست به یک ردیف آزمایشات و مطالعات زدند که بر طبق آنها مشخص گشت که دیگر حیوانات به چیزهایی که رنگ آبی داشته باشند علاقه نشان نمیدهند ولی این رنگ برای موشها بی تفاوت است، بنابراین رنگ مواد غذایی سمی شده موشها را به آبی برگرداندند.
این سم بدینصورت عمل میکند که پس از مصرف شدن، تازه پس از چهل و هشت ساعت و بتدریج و براثر خونریزی داخلی تاثیر میکند. علتش نیز این میباشد که موشها حیوانات بسیار زیرکی هستند و بمحض اینکه ببینند که همنوعانشان پس از مصرف گونه ای غذا جان میدهند، دیگر به آن گونه غذا نزدیک نمیشوند. این مرگ موش جدید ابتدا موشها را پس از مدتی کوتاه در برابر نور حساس خواهد کرد بطوریکه اینها به لانه های زیر زمینی خویش پناه میبرند تا در تاریکی باشند و چون همانجا نیز میمیرند پس دیگر موشها از سرنوشتشان خبردارد نخواهند شد.

حالا بایست منتظر بود و دید که آیا این مبارزه همراه با موفقیت برای انسان انجام میگیرد و یا اینکه باز اشرف مخلوقات دسته گل جدید به آب خواهد داد. زنده ماندن تنها دو موش نر و ماده به معنای شکست انسان در این مبارزه خواهد بود.
برنامه شروع جنگ میان انسان و موشها را یکسال دیگر یعنی از اوایل سال 2011 میلادی پیش بینی کرده اند و این مبارزه همانند دیگر مبارزه های انسان خرج بردار نیز هست. مخارج جنگ با موشها را هم هشت میلیون یورو پیش بینی کرده اند.

1 comment:

mojgan said...

very interesting topic, enjoyed reading it, i've studied about this poison for rats and mouses in pharmaceutical chemistry and you have explained it clearly...
thank you

if you like we can exchange our links ,,

ps, sorry i have written my comment in english, your comment box didn't match my farsi program, otherwise i speak, read and write farsi perfectly.