جستجوگر در این تارنما

Saturday 12 February 2011

تاریخچه مختصر سازمانهای اطلاعاتی در جهان – بخش دوم

زمانیکه  کورش بزرگ مملکت  ماد را به سال 547 پ.م. گرفت، وجود این  سازمان  اطلاعاتی  مادها را چنان کارآمد دانست که نه تنها  آنرا باقی  گذاشت  بلکه  حتی  گسترشش  نیز داد. او پهنه کشور گسترده و بزرگ خویش را با شبکه ای  از گزارشگران پوشانید که بصورت  مرتب  گزارشهای  خود را به دربار میرساندند. اینها که چشمها و گوشهای  شاه بزرگ  نامیده میشدند، وظیفه داشتند که در گوشه های  گوناگون  کشور بزرگ ایران، اخبار  را در زمینه های گوناگون  گرد آورده  و چنانکه گزنفون گزارش میدهد در کمال وفاداری و پنهان کاری  به وزیری درستکار که برای رسیدگی به  این  گزارشات  گمارده  شده بود، برسانند.
گزنفون ادامه میدهد : بدینوسیله شاه بزرگ توانست افرادی را بکار بگیرد که نقش چشم و گوش او را داشتند و نه تنها گزارش کار ملل مغلوب را به او گزارش میدادند بلکه گزارشهایی نیز از شیوه و کیفیت کار ماموران دولتی و تاثیر رفتار و روشهای بکار گرفته شده از سوی ایشان را بر دیگر ملل، به اطلاع او میرساندند.
پروفسور دیوید گرافDavid Graf      تاریخ نگار دانشگاه میامی آمریکا  معتقد است که این گزارشگران دربار هخامنشیان برای اینکه کار خود را بخوبی و درستی و مرتب  انجام دهند از سوی دربار ایران مورد پشتیبانی های همه جانبه قرار میگرفتند.

از نمونه زیر میتوان دریافت که دامنه عملیات این ماموران تا  به  کجای کشور پهناور هخامنشیان  ادامه میافت. 
یوزف ویزه هوفر Josef Wiesehöfer   تاریخ شناس  دانشگاه مونستر آلمان و از همکاران دانشنامه ایرانیکا که کتابهای ایران باستان، قیام گئوماتا و جلوس داریوش نخست،  کشور پارتها و ایران و انیران را به چاپ رسانده، مینویسد : قطعه  پاپیروسی  در شهر الفانتین  واقع  در جنوب  کشور مودرایه (مصر)  یافته شده  که در آن از  ماموری با نام گئوشاکا (گوش) یاد شده است. این مامور گزارش خود را به زبان آرامی که زبان دیوانی ایران بود، برای  نماینده  دربار  پارسی  روان کرده بود.

مقارن  با همین زمان ارتشتار چینی  بنام سون تسی Sun Zi General  در کتابی که هنر جنگ ورزی نام دارد،  نخستین تعالیم  کتبی جاسوسی  جهان را برای  ما  باقی  گذاشته است (حدود 500 پ.م.).  این  کتاب  و کتاب  دیگری  بنام آرتاشاسترا  که پسان (بعدا) در مورد آن خواهم نوشت، هنوز هم بعنوان مراجع  پایه  در آکادمیهای  نظامی غرب و حتی  کشورهای  چین و شوروی سابق  تدریس و تفسیر میگردیدند و هنوز میگردند. 

کتاب هنر جنگ ورزی  با این قطعه آغاز میگردد : « آگاهی از هنر جنگیدن برای مملکت  دارای  اهمیت ویژه ای است که حیات و ممات  کشور  وابسته به آن میباشد. جاده ای است که هم میتواند به  محلی امن منتهی گردد و هم به گردنه کوهی که از آن میتوان به پایین پرت و نابود شد. بخاطر همین هم هیچگاه  نباید  مورد اهمال  قرار گیرد.»
پیام پایانی کتاب هم واضح و روشن است : «  ...و بدینسان فرمانده  روشن بین و ارتشتار خردمند، د اناترین و و رزیده ترین افراد  ارتشش را برای جاسوسی برمیگزیند تا ب دینوسیله کامیابی یابد. م اموران مخفی ارتش  از مهمترین اعضای ارتش میباشند زیرا بکارگیری  تواناییهای عملیاتی ارتشها  تا  اندازه زیادی  به قابلیت  و شایستگی اینان وابسته است».  وفاداری  کامل  به مملکت، درایت، شجاعت، متانت و داشتن صبر بهمراه  اخلاقیات از پایه های کتاب سون تسی میباشند. 

هیرون اول Hieron I  خودکامه شهر سیراکوس یونان که در سال 466 پ.م. درگذشت با استفاده از شیوه های مشابه، آگاهیهای خود را پیوسته در زمینه وقایعی که در حوزه اقتدارش میگذشت، به روز میکرد. ارسطو در مورد او گزارش میدهد که این خودکامه پیوسته میکوشید که توسط مامورانی که به آنها کرم گوش میگفتند، در جریان تمامی امور قرار گیرد و در منطقه زیر امر او چیزی دیگر نبود که بر او پنهان مانده باشد. هیچ گرد هم آیی و اجتماعی انجام نمیگرفت که هیریون از آنچه در آنها گذشته بود، خبردار نمیشد. سازمان جاسوسی و ضد جاسوسی هیرون تنها بمنظور نگاه داشتن او بر تخت بکار گرفته میشد.

No comments: