جستجوگر در این تارنما

Saturday 17 April 2010

قانون " ریچ "

مواد شیمیائی  خود را هر روز بیشتر بگونه ای در زندگی روزمره انسان داخل مینمایند. بنا بر آمار منتشر شده، بشریت روزانه با صدهزار محصول و فرآورده شیمیایی بطور مستقیم و غیرمستقیم سر و کار دارد.
بیشتر این محصولات از نظر تندرستی بیخطر هستند ( این یک تعریف مطلق نمیباشد بلکه تعریفی است نسبی ) اما برخی از آنها نیز خطرهایی را در خود پنهان دارند، بطور مثال موادی که تولید سرطان میکنند، باعث تغییر ژن انسانها میگردند و یا اینکه تولید مثل طبیعی را دچار وقفه و اشکال میکنند.

معمولا زمانیکه صحبت از حضور مواد شیمیایی در زندگی روزمره انسانها میگردد، نظرها بسوی مصنوعات پلاستیکی اعم از بطری، ظروف، اسباب بازی کودکان و حتی پوشیدنیها جلب میشود، امری که اشتباه هم نیست اما در کنار اینها  فرآورده ها و محصولات  دیگری نیز وجود دارند که ابتدا به چشم نمی آیند اما حضورشان در میان جوامع بشری کاملا فعالانه است. محصولاتی مانند مایعات ظرفشویی یا مواد نرم کننده پودرهای لباسشویی یا انواع و اقسام کرمهای آرایش و حتی داروها.

حدود دو دهه پیش دانشمندان انگلیسی متوجه دگرگون گشتن خلقیات و خصوصیات مردم در این جزیره گشتند. بدنبال جستجوی ریشه ها و علل این پدیده درکنار دیگر عوامل، این فرضیه نیز مطرح گشت که احتمالا داروها در این امر مداخله دارند و آنهم به این صورت که بسیاری از مردم پس از خریدن مواد دارویی  با احساس بهبودی کردن، مازاد دارو را پس از مدتی در دستشویی ها می انداختند و یا بانوانی که مصرف کننده قرصهای ضد حاملگی میبودند در صورت نساختن این قرصها به آنها و با تجویز قرصهای جدید از سوی پزشک، داروی قبلی را در دستشویی می انداختند.
این داروها بهمراه دیگر مواد شیمیایی پس از رد شدن از دستگاههای تصفیه آب که در آنزمان فاقد وسایل و تجهیزات سوا کننده مواد شیمیایی از مایعات میبودند و آبها را تنها از منظر باکتریها صاف میکردند با گذشتن از سد فیلترها، بهمراه آبهای به اصطلاح تصفیه شده به سیستمهای آب آشامیدنی شهرهای انگلستان وارد میگشتند. نتیجه هم از پیش معلوم است، خلل وارد گشتن به سلامت و طبیعت نوشندگان آنها.
گویا که این معضل اکنون با نصب دستگاههای اضافی در تصفیه خانه ها برطرف شده است.

اینها نمونه های از مواردی بیشمار هستند. واقعیت اینستکه تنها سه در صد از مواد شیمیایی عرضه شده در بازار پیش از عرضه گشتن آزمایش کامل شده اند و نیز این واقعیت دارد که هشتاد و شش درصد از مواد عرضه شده به بازارهای مصرفی از منظر توکسولوژی برای انسان ناشناخته هستند.
اتحادیه اروپا تصمیم گرفته که به این وضعیت خاتمه دهد.
برای این منظور پروژه " ریچ " ( Reach : Registration, Evaluation, Authorisation and Restriction of Chemicals  ) را آغاز کرده است. هزینه این پروژه را برای ده سال آینده چیزی حدود ده میلیارد یورو تخمین میزنند. همچنین حدس زده میشود که بر اثر اجرای  این پروژه مصرف کنندگان بیشتر در جریان قرار گیرند.
بنا بگفته توماس هارتونگ  استاد دانشگاه جانز -  هاپکینز در بالتیمور ایالات متحده  و همزمان استاد دانشگاه کنستانس، تاکنون اگر تولید محصولی شیمیائی از هزار تن در سال بالاتر میرفت، آن محصول را از نظر سرطان زایی و یا عقیم کردن و غیره آزمایش میکردند. اما اگر تولید زیر هزار تن در سال قرار داشت نسبت به میزان کمتر بودن از شدت و سختگیری آزمایشات  بر روی محصول کاسته میشد و گاهی نیز پیش میآمد که محصولی که تنها بمقدار یک تن در سال تولید میگشت بدون آزمایش شدن روانه بازار میگشت.

اینها از جمله مواردی است که در آینده بنا به قانون ریچ دیگر انجام نخواهد شد. عرضه کنندگان محصولات شیمیایی و یا مصرف کنندگان این محصولات در فرآورده های خویش، از این پس اکیدا موظف خواهند شد تا میزان مواد خطرناک در تولیدات خود را بر روی بسته بندیها بصورت نوشته واضح، قابل فهم برای عموم و خوانا به اطلاع همگان برسانند. مصرف کنندگان نیز بایست قادر باشند که در صورت داشتن تردید توسط فرمهای از پیش تهیه شده پرسشهای خویش را در مورد کالای عرضه شده برای تولید کننده بفرستند. تولید کنندگان همچنین موظف خواهند شد تا 45 روز پس از ارسال پرسش، پاسخ مناسب خود را تهیه کرده و برای پرسنده ارسال نمایند.

اینکه آیا مصرف کننده اروپایی به این حق خویش واقف است یا نه و اینکه از این حقش تا چه اندازه آگاهانه استفاده خواهد کرد و همچنین اینکه کارخانه داران و تولیدکنندگان تا چه اندازه اجازه خواهند داد و تحمل خواهند کرد تا از سوی همگان کنترل شوند، پرسشی است که آینده  میتواند جوابش را بدهد.

2 comments:

Mojgan said...

farhad jan... that was a interesting and vast topic. i hope someday soon the scientist hand in hand with the politician find a solution for the humanity, it is very costy but it worth it if the soultion is found.
thank you

Unknown said...

سلام! ممنون! بله، زندگی با همین بهانه های کوچیک و شیرین، زیبا و دلپذیر می شه. خوشحالم بهانه خوبی برای شاد بودن داریم. خوندن نوشته های تو هم یکی از همین بهونه های خوبه! شاد زی