جستجوگر در این تارنما

Wednesday, 12 May 2010

ایرانیان و یونانیان – گفتار یک بخش دهم


بکار بردن زبان ایلامی در پارسه شهر یک حالت استثنائی را داشت که با موقعیت خاص فرهنگ بسیار کهن ایلام در کنار خلیج پارس قابل توجیه میباشد. دیوانخانه شاهی و بطور کلی کارپردازی کشور بزبان آرامی بود و آنهم سبک بخصوص آرامی حکومتی.
اسنادی که به این زبان نبشته شده اند، حتی در دورترین نقاط امپراتوری هخامنشی بدست آمده اند، مثلا در الفانتین در مصر علیا و یا بهمان نسبت در سارد یا هند.
همچنین در کتاب عهد عتیق در برخی از بخشهای کتاب اسرا Esra (پ 1) زبان حکومتی، زبان آرامی معرفی و مشخص میگردد.
پیش از آن بعضا از نویشندگانی در دیوانها استفاده میگردید که تنها بزبان مادریشان تسلط داشتند. برای جبران این نقیصه، کارپردازی این کشور پهناور زبان اداری واحدی برگزید. از آن گذشته حروف گرفته شده از زبان فنیقی را میتوانست که بمراتب راحت تر و آسانتر بر روی نبشت افزار ( چرم و پاپیروس) استفاده کرد تا خط میخی که در حقیقت بیشتر برای سنگ نبشته و پیکره سازی بود و بهمینگونه نیز باقی ماند.
اینکه آیا داریوش بزرگ خط میخی مخصوص خود را در پیکره سازی و سنگ نبشته بکار برده است یا نه، قابل تاءمل میباشد. بهر حال وی بدلایل قابل درکی از استعمال این خط در کارپردازی خودداری میورزید، زیرا حتی بهترین دیوانها هم بی ارزش میباشند، بهنگامیکه نتوانند اوامر را در کوتاهترین مدت به اطلاع رده های پائینتر برسانند. برای گسیل و دریافت پیام در کشور هخامنشی نظام عالی اداره شده ای از پست وجود داشت که احیانا دنباله تاءسیسات مشابهی در آشور بوده است.
در آسیای نزدیک یک ردیف راههای دور و دراز کشیده شده بودند (پ2) که توسط آنها پیش از همه پایتختهای شاهی (شوش – پارسه شهر – هگمتانه) با نواحی دیگر کشور در رابطه بودند.
نامی ترین آنها راه شاهی توصیف شده توسط هرودوت میباشد. این راه از سارد در لیدیه شروع میشد و از طریق کاپادوکیه به بالای رود فرات و از آنجا به دجله میرسید. از راه گذرگاههای زاگرس (پیگیری دقیق تر این جاده میسر نمیباشد) جاده شاهی به شوش میرسید. توسط تعویض مکرر اسبها و فرستادگان دورترین مسافات در کوتاهترین زمان پشت سر گذاشته شده و فقط در یکروز سیصد کیلومتر راه پیموده میشد، بگونه ای که پیام از شوش تا سارد تنها هفت روز در راه میبود (پ3) .
--------------------------
پ 1Esra اسرا یا عزرا نامی مردانه که در عبری بمعنای "خداوند یاور است" میباشد. در کشور ترکیه از این نام برای بانوان استفاده میگردد. بهرحال او از اعقاب هارون برادر موسی بود. سران قوم یهود که پس از زمانی طولانی در اسارت بابلیها بودن، با در آمدن کورش به بابل بهمراه دیگر اسرا آزاد گشته بودند، از طرف کورش ماموریت یافتند تا به اورشلیم رفته و معبد سلیمان را با خرج شاهنشاه ایران بازسازی کند.
دیوار ندبه اورشلیم که هنوز در دین یهود مورد استفاده قرار میگیرد، توسط خزانه ایران دوباره آباد گردید.
جمعی از یهودیان اما ترجیح دادند که در نزد ایرانیان مانده گار شوند و به اسرائیل مراجعت نکنند، زیرا شرایط اجتماعی و اقتصادی را برای همگان مناسب میبافتند . پس خانواده اسرا نیز ماند و به دربار هخامنشی راه یافت و در آنجا بعنوان دبیراول خدمت مینمود. نامبرده هراز چندگاهی با داشتن اختیارات تام به اسرائیل میرفت و به رتق و فتق امور یهودیان میپرداخت و پس از تعیین قاضی شرع و شهر باز میگشت. در انجیل و قرآن نیز از او نام برده شده است.
پ2 – از جمله این راهها نیز میتوان از راهی که هگمتانه را با باختر ایران (باکتریا) مرتبط میساخت نام برد. این راه از شهر رگائه ( شهر ری امروزه) که از مراکز مهم فرهنگی، نظامی، بازرگانی و مذهبی بود نیز میگذشت.
پ3 – هرودوت در مورد این راه 2700 کیلومتری مینویسد « در فواصل مشخصی بر روی این جاده میهمانسراهای خوبی ساخته شده است. این راه از امنیت خوبی برخوردار و به نقاط مسکونی نزدیک میباشد.
تنها در قسمتی از این راه که در فریگیه و لیدیه واقع است بر روی مسیری حدود 520 کیلومتر، بیست ایستگاه وجود دارد و جمع کل چاپارخانه های موجود از سارد تا شوش به 111 میرسد که انسان با طی مسافتی حدود سیصد کیلومتر در روز میتواند طی هفت روز مسافرت خود را بپایان برساند».
با یک حساب سرانگشتی میتوان پی برد که یا عدد سیصد کیلومتر اشتباه میباشد و یا هفت روز زیرا به حساب نویسنده درازای راه بایستی تنها 2100 کیلومتر و نه 2700 کیلومتر باشد (هفت روز و هر روز سیصد کیلومتر). از برخی الواح مکشوفه تخت جمشید نیز پی برده شده که راه شاهی از سارد تا شوش نبوده بلکه از سارد تا تخت جمشید بوده است.
طی کردن مسافتی نزدیک به چهارصذ کیلومتر در روز، امری بسیار شگفت انگیز بنظر میرسد. حداکثر سرعت اسب در حالت چهار نعل 60 کیلومتر در ساعت است که آنهم تنها برای مدتی کوتاه دوام دارد. پیکهای سلطنتی، تنها سوارانی بودند که در هر ایستگاه میتوانستند پیوسته اسب خود را با اسب خوب دیگری که تنها بدین منظور در چاپارخانه ( یعنی برای استفاده مقاصد دولتی و نه برای مصارف عموم بطور کلی ) نگهداری میشد، عوض کرده و با طی نمودن یک نفس مسافتهای دراز و تعویضهای متعدد پیک میتوانستند این فاصله را در کوتاهترین مدت طی نمایند.
این را نیز اضافه نماییم که عدد 111 برای چاپارخانه های موجود در راه با تعداد پلکان هر پهلوی تخت جمشید برابر است. اینکه این امر اتفاقی است یا اینکه اشاره غیر مستقیم به موضوعی میباشد را بایستی بعهده تفحص متخصصین واگذاشت.
33
.
پست هخامنشی پسان برای اسکندر و سلوکیان مورد سرمشق قرار گرفت و کورزوس پوبلیکوس رومیها دنباله روی مجدد و بیواسطه از ایرانیان بود (پ1).
دیوان ایران بیشک جنبه های تاریک خود را نیز داشت. شاه بزرگ در تمامی استانهای کشور معتمدینی داشت که در اصطلاح عامیانه چشم و گوش شاه بزرگ نامیده میشدند.
-------------------
پ1 – بخش زیر از فرهنگ باستان کرونر ( Kröner ) آلمانی که در مورد پست و تاریخچه مختصر آن نوشته شده، بفارسی برگردانده شده است. نبشته های میان [ .... ] از من میباشد : پست با بهره گیری از سرمشق بابلی(؟) ابتکار ایرانیان میباشد و آنهم بصورت پست دولتی که رابط بین دولت و استانهای کشور پهناور ایران یعنی از شرق فلات قاره ایران تا آخرین مرزهای مودرایه (مصر) قرار داشت. همانطور که از نام پارسی آن انگرئیون = رفتن (----» فرشته) [فرشته = فرسته = فرستاده و مامور ایزد که پیامها را به آدمیان میرساند] برمیآید، ابتدا پیادگان و سپس سواران آنرا بعهده داشتند. پیوسته در ایستگاهها اسپان تازه نفس نگاهداری میشدند، بگونه ای که انسان میتوانست بسرعت براه خویش ادامه دهد. این اصل کلی پست تا اختراع راه آهن باقی بود. راهها بوسیله سنگهای مخصوصی جزء بندی شده بودند که به پارسی پاره سنگ = پرسنگ = فرسنگ = 6،72 کیلومتر نامیده میشدند (گزنفون کتاب بازگشت) [ این اصل جزء بندی راهها از روی روش هخامنشیان تا اوایل سده بیستم میلادی هنوز حتی در اروپا تقلید میشد و مورد استفاده داشت. عباراتی نظیر مایل ستون و یا مایلن شتاین در زبانهای اروپای خود موید این جریان هستند و از این امر سرچشمه میگیرند. اصل ایده پاره سنگ هخامنشیها خود از اقتباسی بود از کارهای سارگون دوم پادشاه آشوریها. واژه مایل استون به انگلیسی و یا مایلن شتاین به آلمانی برگرفته شده از میلیاریوم لاتین است که خود برگرفته از میله سنگی یا همان پاره سنگ پارسی میباشد].
در یونان بواسطه دولتشهرها پست وجود نداشت. در مصر بطالمه (پتولومه ایها = جنگجویان) شیوه پست ایرانی را بکار میبردند که از گاه آگوستوس مورد تقلید رومیان نیز قرار گرفت [ پتولومه ایها (بطالمه) همانطور که در پیش نیز اشاره رفت، جنگجویان اسکندر بودند که پس از مرگ وی در مودرایه دولت مستقل بپا نمودند و از سال 323 تا 40 پ.م. که دولت ایشان توسط ژولیوس سزار برچیده شد، حکومت مصر را در دست داشتند. همگی فرمانروایان این سلسله نام پتولمه و نام دومی را دارا بودند] .
پست رومی کورزوس پوبلیکوس = گردش همگانی دولتی نامیده میشد [هدف از ایجاد کورزوس پوبلیکوس در متصرفات روم، ایجاد ارتباط سریع میان استانهای متصرفات بود و برای اینکار از دوندگان جوانی استفاده میشد که پیام یا نامه از نفر قبل خویش دریافت کرده و سریعا به نقطه دوم میرساندند].
نام پست از واژه ایتالیائی قرون وسطی پسیتائه مشتق گردیده و ایستگاه را معنی میدهد. واژه پست تا به امروز در تمامی زبانهای اروپائی و برخی دیگر زبانها خود را حفظ نموده و همچنین است خود تاسیسات پست [منظور اینستکه تاسیسات پست هنوز در برخی کشورها نهادی دولتی هستند، امری که روز بروز بیشتر به بخش خصوصی واگذار میگردد].
پست دولتی روم نامه ها را توسط ماءمورینی که از این طریق منبع درآمدی دولتی نداشتند و خود دولت هم از این بابت درآمدی نداشت، پخش میگردید. مخارج تعمیر جاده ها ، ساختمانها و ایستگاههای پست و اصطبلهای و حقوق ماءمورین را میبایستی که اهالی شهرهائی که ماءمورین پست از آنها عبور میکردند، فراهم میکردند بدون اینکه بعضا از آن مورد استفاده ای داشته باشند و این امر موجبات نارضایتی عمومی را فراهم کرده بود.
حقیقتا به گاه باستان اسباب تراسلات عمومی وجود نداشته و برای فرستادن نامه های ضروری مردم مجبور بودند که از ابتکارات خود بهره برند و متکی بر رفت و آمدهای احتمالی باشند. در قرون وسطی پست رومی کورزوس پوبلیکوس تا فرو ریختن قسطنطنیه به سال 1453 م. در روم شرقی هنوز وجود داشت. در غرب این پست تا حد زیادی از بین رفته بود و عمدتا از نظایر پست قصابان (مردم نامه های خود را به قصابان که برای خرید دام جهت ذبح کردن، از محلی به محل دیگر میرفتند، میسپردند) استفاده میگردید. بهنگام رنسانس، سیستم پست باستانی توسط خانواده اشرافی میلان «دلا توره ا تاسو» دوباره بازسازی گردید که نخست شمال ایتالیا و تیرول و سپس تمامی متصرفات روم را در آلمان زیر پوشش خویش قرار میداد......
بر این نوشته فرهنگ کرونر باید افزود که پست بمعنای غیرهمگانی یا کاملا در خدمت مقاصد دولتی، بسیار پیشتر از هخامنشیان وجود داشته است. اصولا از زمان پیدایش خط و دریافتن اینکه پیامهای دیپلماتیک و یا نظامی را میتوان بصورت نوشتاری (کتبی) به مقصد اعزام داشت، پست بوجود آمد، هرچند که مورد استفاده همگانی نداشت. در کشورهای مصر، هتیتی و بابل باستان مراسلات نظامی را توسط پست پیاده (در موارد عاجل پست سواره) و یا بعضا کبوترهای نامه بر انجام میدادند.
اما ایده کلی استفاده از پست به شیوه امروزی را مدیون ابتکار هخامنشیان و تکامل روش ایشان میباشیم.
34

1 comment:

mojgan said...

با مطلبی جدید به روزم