سیاست تکفرزندی در واقع میبایستی که راهگشای مسئله ازدیاد جمعیت کشور چین میشد اما این سیاست خود میرود که به معضلی بزرگ نه تنها برای چین بلکه برای تمامی جهان مبدل گردد. هم اکنون در این کشور 32 میلیون مرد 23 تا 27 ساله بیشتر از زنان وجود دارد که این میتواند جامعه ای را از حالت تعادل اجتماعی و روانی خویش خارج گرداند.
مردان مجرد در این کشور گوانگ گون – ار guang gun-er خوانده میشوند که معنای شاخه های عریان را میدهد و این بخاطر اینستکه این مردان همسری برای ازدواج نمیابند.
جمهموری خلق چین دهه هاست که در برابر ازدیاد جمعیتش بمبارزه برخاسته است و در این راستا سیاست تکفرزندی را برای خانواده ها مفید دانسته و پیشه کرده است اما با وجود سیاست تکفرزندی در این کشور هر پنج هفته یک میلیون نفر به نفوس این کشور افزوده میگردد.
بنا بر آداب و سنن چین فرزند مذکر خانواده است که میتواند و باید که سنتهای خانوادگی را ادامه دهد، اوست که بقول معروف نان آور خانه است، اوست که پدر شدنش نام خانواده را زنده نگه میدارد و هم اوست که جورکش بار پدر و مادر در ایام پیری آنهاست.
بهنگامیکه رژیم جمهوری خلق چین در سال 1979 سیاست تکفرزندی خویش را عرضه مبنمود، از آن بعنوان روشی با کاربرد کوتاه مدت یاد کرد. امروزه پس از گذشت 30 سال این سیاست در چین هنوز اعمال و اجرا میگردد و کمیته ملی تنظیم خانواده سال گذشته (2009) اعلام کرد که این حالت دستکم یکدهه دیگر بطول خواهد کشید.
اجرای این سیاست بدینگونه بود که کسانیکه پس از تاریخ تصویب و اعلام آن صاحب بیشتر از یکفرزند میشدند از مزایای اجتماعی مانند گرفتن وام از بانک یا ارتقا درجه در شغل خویش و غیره محروم میگردیدند. باتوسل به این ابزار حکومت چین میخواست که با اعمال فشارهای مستقیم و غیرمستقیم نگرش سنتی مردم را دگرگون سازد. این یکطرف قضیه بود.
از طرف دیگر افکار سنتی مردمی با پیشینه تاریخی و فرهنگی کهن مانند مردم چین را نه میتوان و نه اینکه بایستی در کوتاه مدت از ایشان گرفت بدون اینکه جانشین شایسته ای به آنها عرضه نمود.
اغلب این سنن حتی اگر هم مورد استفاده امروزی دیگر نداشته باشند، با وجود این بر پایه تجارب کسب شده و با حال آن اجتماع مطابقت داده شده اند. اینگونه سنن یک ملت در رهگذر هزاران سال بوجود و بدست آمده اند و در زمان خویش بوته های آزمایشی فراوانی را در طول تاریخ با موفقیت پشت سرگذاشته اند. میتوان گفت که بنوعی از سوی اکثریت مردم نیز پذیرفته شده اند ورنه همان مردم در طول تاریخ طولانی خویش آنرا رد میکردند
هزاران سالی که در آن دگرگونیها و تحولات اجتماعی / اقتصادی / تاریخی جوامع روند نسبتا آرام و طبیعی را گذرانده اند و به انسانها فرصت به روز کردن وضع و افکار خود را با نوآوریهای زمان خود در دراز مدت داده اند. . در دنیای نو همه چیز با شتاب به پیش میرود و فرصت اندیشیدن و سنجیدن زیادی در اختیار انسانها نیست تا به درک مسائل بپردازند و خود را و افکار و رفتار خود را مطابقت دهند. این مبدل به یکی از بزرگترین چالشها برای بشر گردیده است.
امروزه در همه این زمینه های یاد شده، لزوم بازنگریهای بنیادینی در روابط اجتماعی و حفظ سنن پدیدار گشته است که براثر آنها غالبا ادامه پاسداشت سنن پیشین یا با مسئله ای جدی مواجه میگردد و یا بکل مسدودشان مینماید.
از چشم بدور نگاهداشتن و دستکم گرفتن دیدگاههای سنتی مردم در مورد داشتن فرزند از جمله همین مسائل در کشوری مانند چین بود. عرضه راه حلهای دور از واقعیات درون جامعه، موجبات فراهم گشتن بدبختیهای جدیدی گردید. گویی که این مشکل بیشتر روشنفکران جوامع شرقی با سنتهای کهن و پیچیده است.
مواردی گزارش داده شده و یا مشاهده گردیده اند که خانواده ها پس از تولد نوزاد دختر، کودک را درجایی بدون مراقبت و شیردادن میگذاشتند تا اینکه نوزاد خود بخود پس از چند روز از دنیا برود و خانواده بتواند دوباره اقدام به فرزند دارشدن بکند به امید اینکه فرزند بعدی پسر باشد. بسیاری از بیمارستانها نیز در انجام این عمل زشت همکاری غیرفعال داشتند، به این گونه که میدیدند و روی برمیگرداندند.
امروزه با انجام سونوگرافی صوتی میتوان جنسیت فرزند را پیش از تولد در شکم مادر تشخیص داد. در چین گروهی از مردم نیز از این مسئله استفاده کرده و بمحض معلوم گشتن اینکه فرزند دنیا نامده شان دختر خواهد بود، به سقط جنین مبادرت میورزند. وجود آمار رسمی دولتی بیانگر رقم سیصد میلیون مورد سقط جنین میان سالهای 1979 تا 1994 است که این خود شاهدی بر این مدعاست و تازه نباید فراموش کرد که این آمار رسمی است و آشنایان به امور اجتماعی چین معتقدند که ارقام واقعی بسیار بالاتر از رقم سیصد میلیون سقط جنین میباشند.
دیگر خواندن خبر در باره سیزه میلیون مورد سقط جنین در سال امری عادی تلقی میشود و حتی برخی از بیمارستانها بمنظور جلب مشتریان بیشتر تا 50 درصد تخفیف را در مخارج و هزینه های احتمالی علنا تبلیغ میکنند. نمونه زیر یکی از اینگونه تبلیغات برای سقط جنین است که برای دانشجویان دختر سنجیده شده است :
" سقط جنین سریع و بدون خطر، بگونه ای که ادامه تحصیل در اسرع وقت دوباره ممکن باشد".
اما نتایج این سیاست سی ساله بتازگی شروع کرده اند که خود را نمایان سازند.
جامعه شناسان، روانشناسان و متخصصین امور خانواده در تمامی دنیا شروع کرده اند تا عواقب این سیاست را برشمرند و هشدار دهند. اینان معتقدند که وجود گروهی از مردان جوان مجرد میتواند به بالا رفتن سطح آسیبهای اجتماعی و کلا افزایش میزان خشونت در جامعه انجامد.
حتی جامع شناسانی مانند گونار هاینزون در آخرین کتابش بنام افزونی جوانان مینویسد که ازدیاد تعداد مردها نسبت به زنان میتواند که به ناآرامی، وقوع جنگ و تروریزم بینجامد. او در کتاب خویش حتی کوشش نموده تا با آوردن مثالهایی از تاریخ مدون جهان تا عصر حاضر، نمایان سازد که علت بسیاری از جنگها در تاریخ بشریت را بایستی در وجود ریشه چنین پدیده هایی جستجو کرد. البته این کتاب هنوز مورد تائید کلی دیگر متخصصین امر واقع نگردیده اما مخالفت جدی و چندانی نیز با آن انجام نگرفته است.
نخستین تحقیقات انجام شده نشان میدهند که "شاخه های عریان" در معرض سوختن قرار دارند. دانشمندان علوم سیاسی والری هادسن Valerie Hudson و آندره آ دن بوئر Andrea Den Boer در کتابی که عنوان شاخه های عریان را نیز دارد حتی پا را از اینهم فراتر میگذارند و مینویسند : چنین جوانانی که ظرفیتها جنائی بالائی را در درون خود نهفته دارند، میتوانند که امنیت و سلامت جامعه را نه تنها در کشور چین بلکه در سطح جهانی بمخاطره افکنند.
اگر بر کشور چین هند را هم که در آن کم و بیش خطرهای مشابهی وجود دارد بیفزائیم، جمعیت ایندو کشور بتنهائی 40 درصد کل جمعیت جهان را در حال حاضر در بر میگیرد.
زمانیکه کشورهای پیرامون ایندو کشور که خود شرایطی بحرانی دارند مانند تایوان، پاکستان، نپال و بنگلادش را هم بر آنها اضافه کنیم، آسمان خیالات ما دیگر بکلی تیره و تار میگردد.
مسئله دیگری که از دیدها پنهان مانده و کمتر آگاهانه به آن توجه شده نیز این میباشد که در سی یا چهل سال آینده نسلی پیر و در حال از کار افتادن بر روی زمین وجود دارد که پشتوانه جوان نخواهد داشت. درباره خطرات این حالت لازم نیست که چیزی بنویسم، همگان عاقبت کار را میتوانند خود حدس بزنند.
در داستانهای تاریخی ملل هم بصورتهای مختلف به این موضوع و مسائل جنبی و مربوط به آن اشاره ها شده است و راه حلهائی هم منطبق با زمان، ارایه گردیده اند ( همچنین ن. ک. به عروس ربائی ). این یعنی اینکه نیاکان بشر امروزی ظاهرا بیشتر از انسانهای سده بیستم و بیست ویکم با طبیعت انسان و کنش و واکنشهای طبیعت آن آشنا بودند.
برخی کوشش میکنند تا افکار عمومی را متوجه گوشه دیگری از این قضیه نمایند که بهمان اندازه میتواند مهم و خطرناک باشد و آنهم اینکه تعداد مردان متمایل به همجنسگرائی در آینده افزایش خواهد یافت و نیز تعداد موسساتی که خدمات جنسی (روسپی خانه) عرضه میکنند نیز افزونی خواهد گرفت (1) و با آنها بیماریهایی نظیر ایدز گسترش بیشتری خواهند یافت.
بتازگی رژیم جمهوری خلق چین برنامه جدیدی را آغاز کرده بنام "دختران را بیابید" که در آن بهبود وضع زنان و دختران در جامعه ملاحظه گردیده تا پدر و مادرها در وجود فرزند دختر هم همان ظرفیتها و جذابیتهای بیمه های عمر مذکرشان را بیابند.
اینکه این برنامه جدید موفق خواهد شد و از سوی جامعه چین مورد قبول قرار خواهد گرفت یا نه را و اینکه آیا با این برنامه معضلاتی جدید خود را عرضه خواهند نمود و یا اینکه حقیقتا راهگشا خواهد بود را نمیتوان از هم اکنون با اطمینان گفت. جزئیات این برنامه به بحث و گفتگو گذاشته نشده است.
بایستی صبر کرد و دید.
1- تحقیقات دکتر جوزف تاکر Dr. Joseph Tucker از بیمارستان ماساچوست در مورد رابطه میان زیادتر بودن مردان جامعه و فحشا و دیگر احتمالات.
2 comments:
سلام فرهاد گرامی،
اگر به دو مطلب در این مقاله به طور مستقیم اشاره میکردید شاید بهتر میبود.
یکی همانطور که خودتان گفتید، نقش به اصطلاح روشنفکران و دور بودن ایشان از جامعه هست.
دیگر اینکه خواست رسیدن سریع به نتیجه که مشکلات خودش را دارد.
موفق باشید.
امیر
با سلام لینک مطلب شما را در وبلاگم قرار دادم با سپاس
Post a Comment