زمانیکه میان سالهای 1150 تا 1300 میلادی هوا در کوههای آند گرمتر شد اینکاهای ناحیه کوسکو از آن سود برده و دامنه سکونت خود را به 250 متر تا 300 متر بالاتر گسترش دادند و با ایجاد کشتزارهای پلکانی که بوسیله سیستمهای آبیاری پشتیبانی میشدند موفق به برداشت بیسابقه و دایمی از زمینهای زیرکشت ذرت گردیدند.
این آسان گشتن و مداوم بودن کشت و برداشت از کشتزارها باعث گردید که اینکاها بتوانند عده ای از بزرگران را بجای کار در کشتزارها با کارهایی شبیه راهسازی، شهرسازی و بنیانگذاری ارتشی نیرومند، مشتغل نمایند. با این امکانات نو پادشاهان اینکا در موقعیتی قرار گرفتند که بتوانند به سوی سرزمینها و دارایی دیگران نظر بیفکنند. آنها ابتدا با تیره ها و اقوام کنار خود پیمان دوستی بستند، دختران بزرگان ایشان را بهمسری گرفتند و پیشکش های شاهانه به متحدین خود بخشیدند.
پس از آن آنها از دیگر قبایل طلب خراج نمودند. اگر هم کسی خراجگزار نمیگردید او را به جنگ تهدید میکردند. بدینوسیله تمامی سران تیره ها و دره های مجاور یکی پس از دیگری به انقیاد اینکاها درآمدند تا اینکه سرانجام تنها یک مرکز قدرت باقی ماند، کوسکو.
اینکاها بهمین نیز بسنده نکردند و چشم خود را به مناطق دورتر مانند دریاچه تی تی کاکا دوختند. سرانجام پس از 1400 پاچاکوتی که پیشتر هم از او نام برده شد در وضعیتی قرار داشت که بتواند به سرزمینهای جنوبی علاقه پیدا کرده و برای الحاق آنها به سرزمین خویش نقشه هایی در سر بپرورد.
در اواسط سده پانزدهم ارتشی از کولا که خود را تا به دندان مسلح کرده بودند در شمال دریاچه تی تی کاکا گرد هم آمد تا جلوی پیشرفت اینکاها را بگیرد.
پادشاه اینکاها، پاچاکوتی که بر روی تختی حمل میشد در کنار میدان جنگ فرمان حمله را صادر نمود. زمانیکه جنگ به پایان رسید، زمین پوشیده از پیکرهای کشتگان کولاها گشته بود. در سالهای بعد پاچاکوتی و جانشینانش تمامی نواحی جنوب را به زیر فرمان خود درآوردند. این پیروزیها ابتدای کار اینکاها برای ایجاد کشوری واحد و سازمان یافته بودند. پس از اتمام کشورگشایی، مامورانی گماشته شدند تا با وضع قوانین اجتماعی، زندگی شخصی و اجتماعی اینکاها را سامان دهند.
مهندسین اینکا مامور ساخت راههایی گشتند که تا فاصله های بسیار زیاد ادامه داشتند تا ارتباطات نظامی، کشوری و بازرگانی مرتب و برقرار گردند. در کرانه اقیانوس اینکاها راهی بدرازای 4000 کیلومتر ساخته بودند و در کوههای آند از اینهم بیشتر.
راهی در آنجا وجود داشت که درازایش برابر با 5200 کیلومتر بود. گمان میبرند که مسافت کل راههایی را که اینکاها ساخته بودند بالغ بر 40000 کیلومتر میشد. در این راهها پیکهایی وجود داشتند که میتوانستند در مدت یکروز خبری را تا مسافت چهارصد کیلومتری برسانند و آنهم در شرایطی که اسب و یا قاطری در آنزمان آمریکای جنوبی وجود نداشت.
برزگران به کشت و برداشت هفتاد گونه محصول کشاورزی (از میان آنها بیست نوع ذرت ، 240 نوع سیب زمینی ، انواع لوبیا، کدو، گوجه فرنگی ، فلفل دلمه ای، آووکادو، کاساوا و و ...) پرداختند که بوسیله راههای ساخته شده سودا گشته و خرید و فروش میشدند.
کشتزارهای اینکاها بیشتر بصورت طبقه ای در دامنه کوهها قرار داشتند که توسط روشهای آبیاری بسیار دقیق، بموقع و درست به اندازه کافی آبیاری میگشتند بدون اینکه آبی بهدر رود و یا طغیان آب حاصل از فراوانی نزولات آسمانی آسیبی به کشتزاری برساند.
برای این منظور اینکاها متخصصینی را که کامایوک نام داشتند استخدام کرده بودند که اوضاع جوی و میزان تبخیر آب و یا بارش باران را طی نسلها بطور کاملا دقیق زیر نظر گرفته بودند و بر چگونگی حال آنها آگاهی کامل داشتند. شیوه های آبرسانی و آبیاری اینکاها با طبیعت در همگونی و هماهنگی کامل بود و به محیط زیست خود فشاری وارد نمیآورد. در انبارهای مخصوصی که در گوشه و کنار این امپرتوری ساخته شده بودند، غلات و برداشت از زمینها را برای مدت زمانی میان سه تا هفت سال ذخیره میکردند.
معماران به ساخت بناهای محکم و دقیق و محاسبه شده روی آوردند که از نظر کارایی فنی و تناسب با مجتمعات جانبی و همگونی و استفاده از طبیعت اطراف هنوز هم در سده بیست و یکم برای کارشناسان و خبرگان شگفت انگیز و غیرقابل تصور هستند.
پنداری که آنها را برای استفاده تا ابد ساخته بودند. بناهایی که بیشتر از سنگ خارا ساخته شده بودند و چنان این سنگهای با اندازه های گوناگون را رویهم قرار داده بودند که در منطقه زمین لرزه خیزی مانند پرو، کمترین خسارات به آنها وارد آید و از این رو بناهای ایمن و محکمی محسوب میشدند.
کل این بناها را اینکاها بدون بکار بردن اسب و گاری ساختند. اصولا اینکاها صرفنظر از اینکه اسب نداشتند از وجود چرخ و استفاده از آنهم بی اطلاع بودند.
No comments:
Post a Comment