سال 2004 زمانیکه نلسون ماندلا در شهر زوریخ جام جهانی فوتبال را در دست گرفت و رسما اعلام کرد که آفریقای جنوبی میزبانی بازیهای فوتبال جام جهانی سال 2010 را بعهده میگیرد، چشمهای بسیاری بر روی واقعیاتی تلخ بسته مانده بودند.
کشور آفریقای جنوبی که سالها زیر یوغ نژادپرستی زجر کشیده بود و عقده حقارت و خود کم بینی داشت، میخواست که به خود و جهانیان ثابت نماید که میتواند همان کاری را انجام دهد که دیگران هم انجام داده بودند.
از خاطر سیاستمدران جدید آفریقای جنوبی هرگز این اندیشه گذر نکرده بود که برای جلب احترام جهانی هیچ لزومی به پذیرش میزبانی جام جهانی نیست. مبارزه با بیماریها، فقر و یا مشکلات محیط زیستی، افزون بر اینکه بسیار مفیدتر برای همه هستند، احترام بیشتری را جلب میکنند.
همچنین در امر تخمین برآیند خرجهای احتمالی که آفریقای جنوبی میبایستی متحمل میشد و محاسبه درست دخل و خرجها، این سیاستمداران دچار اشتباهات بسیار بزرگی گشتند که زخمهای ژرفی را بر پیکر کشور و مردم آفریقای جنوبی باقی خواهند گذاشت و بهمین سادگی نیز درمان پذیر نخواهند بود. نقشه ها نیز به آن صورتی که طراحی و پیش بینی شده بودند عملی نگشتند.
هنوز صدای بوق و کرناها گوشها را کر میکنند و نمیگذارند که افکار متمرکز شوند اما صبح دولت خواهد دمید و نتایج سحر مشخص خواهند گشت.
زمانیکه در شهر کیپ تاون قرار بود استادیوم فوتبال را در محله فقیر نشینی بسازند، جائیکه مردم اوقات فراغت خویش را بیشتر با بازی فوتبال سپری میکنند، رئیس فیفا آقای سپ بلاتر را خوشتر آمد که استادیوم را در محله ثروتمندی بسازد که علاوه بر منظره های زیبای اقیانوس از بالای کوه و از آنجا نظری بر جزیره روب آیلند که نلسون ماندلا بیست و هفت سال در آنجا زندانی بود، همچنین موقعیت اقتصادی جالبی را برای برگزار کنندگان جام جهانی در طول انجام بازیها فراهم میکرد. مهم نیز نبود که بعدها این محله از دسترس طبقه محرومتر نیز بدور ماند.
بنابراین آقای سپ بلاتر به رئیس جمهور پیشین آفریقای جنوبی آقای تابو مبکی تلفنی کرد و او هم بنوبه خود به هلن زیله شهردار وقت کیپ تاون تماس گرفت و مسئله حل شد. البته مخارج ساخت استادیوم 280 میلیون یورو بالاتر رفت ولی چه غم؟
در ژوهانسبورگ استادیوم فوتبال را در محلی ساختند که پناهندگان کپر نشین درآنجا زندگی میکردند. کپرنشینها از آنجا رانده شدند تا استادیوم هفتادهزار نفری بتواند ساخته شود. اعتراضات کپرنشینان به آواره شدنشان تا به امروز هم بی جواب مانده است و کسی نیز دنباله کار ایشان را نگرفته و جویای حالشان نمیشود.
شواهدی در دست است که در ساخت استادیوم 94 هزار نفری ژوهانسبورگ که از آن در مراسم افتتاحیه و اختتام مسابقات استفاده میگردد، تقلبها و کلاهبرداریهای کلان مالی انجام گرفته است. مسئولان سرانجام پس از مدتها انکار قضیه، قول داده اند که به جریان رسیدگی کرده و به روشن شدن مسئله کمک کنند. اما نه الآن.
در شهر نلسپرویت استادیوم پنجاه هزار نفری را در محلی ساختند که بازهم مردم ناچیز زندگی میکردند. زمینهای مردم را با قیمت متری ده سنت از ایشان خریداری نمودند و گفتند که امکانات استقرار در محلی دیگر را برایشان فراهم میکنند. مدرسه ای هم نیز آنجا بود که آنرا هم تصاحب کردند. نه امکانات دیگر استقرار فراهم شد و تا به امروز هم شاگردان مدرسه نمیدانند که به کجا باید بروند. شهردار نلسپرویت هم زمانیکه فاش گردید که قراردادهای ساختمانی را تحت شرایطی مخصوص به افراد مخصوصی دادند تا منبع درآمد کلانی برای ایشان باشد، بناگاه کشته شد. تا به امروز نیز قاتل یافت نشده است.
سام استول نویسنده آفریقای جنوبی میگوید " این یک تراژدی واقعی است، زمانیکه شما به استعدادها، نیروها و مخارجی که بهدر رفتند تا این مراسم در این کشور برگزار شوند، فکر میکنید. اگر شما به مخارجی که پس از اتمام بازیها بایستی صرف نگاهداری استادیومهایی که چندان مورد مصرفی ندارند، بیندیشید سرسام خواهید گرفت."
بی قانونی و جرایم در آفریقای جنوبی بیداد میکنند، دستگاههای آموزش و پرورش نیاز بسیار فوری به اصلاحات و ترمیم دارند، سیستمهای بهداشتی و بیمارستانی در حالت پس از سکته بسر میبرند، کشوری که تا پانزده سال پیش محصولات غذایی صادر میکرد، اکنون از گرسنگی در عذاب است.
بیش از شصت درصد مردم آفریقای جنوبی زیر سن بیست و پنج سال هستند که از این عده بیست و هفت درصدشان بیکارند، 67 درصدشان بیسواد و کمسواد هستند و سی درصد از آنها نیز به بیماری ایدز مبتلا میباشند.
فساد اداری هر روز بیشتر و بیشتر میشود و این مردم هستند که کمرشان در زیر نتایج این مفسده خردتر شده و بر اثر آن هر روز ناراضیتر میشوند. در چنین شرایطی برگزار کردن جام جهانی در این کشور، آخرین چیزی بود که این کشور بدان احتیاج داشت.
پارلمان آفریقای جنوبی بودجه ای پنج میلیارد یورویی برای برگزاری مسابقات تعیین کرده بود که بر اثر آن وضعیت فرودگاهها بهبود یافتند، چهل و یکهزار نفر نیروی پلیس تربیت گشتند تا در زمان برگزاری بازیها نظم را بعهده گیرند، مجموعا یکصد و پنجاه هزار نفر برای ساخت استادیومها و دیگر چیزها اشتغال پیدا کردند، ژنراتورهای برق خریداری شدند تا مسئله روشن کردن استادیومها با مشکل مواجه نشود، اما هیچکس از خود نمیپرسد که مردم آفریقای جنوبی چه سود دراز مدتی از این ماجرا خواهند برد و آیا این عده پس از اتمام بازیها هنوز هم کار خواهند داشت؟
از قراردادهای تجاری آنچنانی که کارفرمایان آفریقای جنوبی صابونشان را به دل خود میزدند خبری نیست.
فیفا دولت آفریقای جنوبی را تحت فشار گذاشت تا در هنگام بازیها در ده شهری که بازیها در آنجا برگزار میشوند هیچگونه فعالیت ساختمانی صورت نگیرد. برخی از خیابانها را ببندند و تنها برای رفت و آمد تیمها و اعضای وابسته به آنها و همچنین اسپانسرهای فیفا باز گذارند تا بتوانند راحت نقل و انتقالات خویش را انجام دهند.
شعری از مولوی بلخی را در اینجا میآورم.
نگفتمت مرو آنجا که مبتلات کنند؟
که سخت دست درازند، بسته پات کنند؟
نگفتمت که بدان سوی دام در دامست؟
چو در فتادی در دام کی رهات کنند؟
نگفتمت بخرابات طرفه مستانند؟
که عقل را هدف تير ترهات کنند؟
چو تو سليم دلی را چو لقمه بربايند
بهر پياده شهی را بطرح مات کنند
بسی مثال خميرت دراز و گرد کنند
کُهت کنند و دو صد بار کهربات کنند
تو مرد دل تنگی پيش آن جگر خواران
اگر روی، چو جگر بند شوربات کنند
تو اعتماد مکن بر کمال و دانش خويش
که کوه قاف شوی زود در هوات کنند
هزار مرغ عجب ز گل تو بر سازند
چو ز آب و گل گذری تا دگر جهات کنند
برون کشندت ازين تن چنانکه پنبه ز پوست
مثال شخص خياليت بی جهات کنند
چو در کشاکش احکام راضيت يابند
ز رنجها برهانند و مرتضات کنند
خموش باش که اين کودنان پست سخن
حشيشی اند و همين لحظه ژاژخات کنند
2 comments:
فرهاد عزيز، از نظر ارزشمند شما سپاسگزارم، نميدانم براستي اين كارگردان ها كه كار بزرگي انجام نداده اند مي توانند از عهده چنين پروژه اي بربيايند. اميدوارم چنين باشد. درضمن لينك تارنماي پربار شما را در فهرست دوستان قرار دادم. سرافراز باشيد
از شما سپاسگزارم که بمن لطف داشتید.
موفق و پیروز باشید.
فرهنگی – تاریخی - صنعتی
Post a Comment