جستجوگر در این تارنما

Wednesday 4 August 2010

ایرانیان و یونانیان – گفتار یک بخش پانزدهم


با وجود این زندگی یونانی خود را از دریای اژه (پ1) تا اسپانیا و از جنوب روسیه تا مودرایه و لیبی میگسترانید ولی صرفنظر از هسته مرکزی خاک یونان این یک گسترش موضعی است .
در سواحل دریای مدیترانه اردوگاههای مهاجرین یونانی دیده میشدند که بگونه های مختلف به حال خود گذاشته شده بودند و هیچگونه پیوستگی درونی با یکدیگر نداشتند. بهرسو که نگاه کنیم، هیئتهای حاکمه یونانی یعنی دولتشهرها بدون هیچگونه حس وابستگی با یکدیگر در کنار هم قرار داشتند و حتی یک طرز فکر و نقطه اشتراکی، مانند حس میهن دوستی هلنی که پیش از جنگ بزرگ با ایرانیان در میانشان شروع به رشد کرده بود، آنها را با هم پیوند نمیداد.
هر چهار سال یکبار گلهای سر سبد جوانان یونانی از هلاس (پ2) و دیگر جوامع یونانی در مسابقات المپ گرد میآمدند و در میان فهرست نام برندگان آن، در کنار نام هلنیهای سرزمین اصلی، نام برخی از یونانیهای جنوب ایتالیا و جزیره سیسیل (پ3) نیز به چشم میخورد ولی این موضوع تغییری در واقعیت امر گسستگی موجود دولتی بین یونانیها بوجود نمیآورد.
بدیهی است که عناصر دیگری بغیر از پیشینیان اسطوره ای هلنی وجود داشتند که اتحاد میان یونانیها را بوجود آوردند و در میان آنها خدایان کاملاً هلنی، بهمانگونه که خود را در اشعار هومر (پ4) عرضه میدارند، خود را نمایان میسازند. در کنار خدایان توصیفی هومر خدایان دیگری نیز از جمع خدایان محلی قرار داشتند. هر شهر و قبیله ای خدایان مخصوص خویش را میپرستید و در این میان قدرتمداران بیکسان چه در سیسیل و چه در سرزمین اصلی یونان دست اندر کار بودند تا برای خدایان خویش، معابد و مکانهای بزرگ و در خور شاءن آنها بنا کنند. در این دوران همچنین فقدان یک زبان ادبی مشترک، بگونه ای که در طی سده پنجم پیش از میلاد توسط اتی ها (پ5) بوجود آمد، نیز بچشم میخورد.
مرکز یونانیت هنوز هم سرزمین اصلی یونانیها بود که در آن اسپارت (پ6) حالت رهبری را بخود گرفته بود
-----------------------------
پ1 - دریای اژه پهنه آبی در پیرامون دریای میانه واقع میان یونان و ترکیه ( ن.ک. به افسانه نام دریای اژه ).

پ2- در متن Hellas و آن سرزمین اصلی یونان میباشد که نام خویش را از اشعار هومر گرفته است و یونانیها سرزمین خود را به این نام میخوانند.

پ3- سیسیل با 25703 کیلومتر مربع مساحت و حدود پنج میلیون نفر جمعیت، بزرگترین جزیره دریای میانه (مدیترانه) واقع در جنوب ایتالیا میباشد که کوهستانی بوده ولی دارای کرانه های حاصلخیز میباشد. این جزیره نام خویش را از اقوام هند و اروپائی سیکل و یا سیکولی که از ایتالیا بدانجا مهاجرت و در شرق آنجا سکنی گزیده بودند گرفته است. مرکز این جزیره پالرمو میباشد و از دیگر شهرهای مهم آن میتوان از سیراکوس، مسینا و کاتانیا نام برد. 80 درصد سطح سیسیل را کوهها و تپه ها تشکیل میدهند. سیسیل در ابتدا از جنگلها پوشیده بود که بمرور زمان و پس از اسکان جزیره توسط مهاجران درختهای آن زده شدند تا از چوب آنها کشتی بسازند. در جای برخی از جنگلهای سابق امروزه کشتزارهای غله و حبوبات و سبزی و مزارع انگور و زیتون و میوه وجود دارند.

پ4- هومر شاعر یونانی که در سده هشتم پیش از میلاد در بخش یونانی نشین آسیای کوچک زندگی میکرد. بنا بر گفته افوروس ( Ephoros ) تاریخ نویس کیمئه Kyme سده چهارم پ.م. واژه هومر ( Homer ) به گویش یونان باستان معنای گروگان و یا نابینا را میدهد زیرا هومر در پایان عمر شخصی نابینا گشت و نام اصلی هومر، ملسه گینس ( Melesegines ) بود به معنی کسی که در کنار رود ملس ( Meles ) بدنیا آمده است.
هومر بعنوان نامی ترین و پیشتاز سخنسرایان و شاعران غرب باستان شناخته و معرفی گردیده است. نامی ترین آثار او ایلیاد و اودیسه، داستانهای حماسی و بعضاً نیز حقیقی و تحریفی یونانیان میباشند. او احتما در جزیره لس Los از دنیا رفت. در مورد وجود داشتن واقعی هومر یا وجود نداشتنش تا به امروز اختلاف نظر وجود دارد، قدر مسلم اینستکه هرودت پدر تاریخنویسی غرب به وجود هومر اعتقاد داشت. در آثار هومر نخستین روشهای بند آوردن خونریزی جراحات جنگی تشریح شده است و این قدیمیترین سند روش معالجه یونانیان در این زمینه بخصوص میباشد.

پ5- اتحادیه ای که توسط آتنیها و با رهبری ایشان بوجود آمد.

پ 6- Sparta بزرگترین و نامیترین شهر سرزمین کوهستانی لاکونین ( Lakonien ) واقع در جنوب شرقی پلوپنزوس. این شهر نام خود را از اسپارته دختر ایروتاس پادشاه لاکونین گرفته. اسپارته بهمسری لاسدمون درآمد. لاسدمون که بنا به روایات استوره ای یونان فرزند زئوس بود پس از ازدواج پادشاه کشوری گردید که بنام خود لاسدمونیا نامید ولی پایتختی را که او در آن بنا نمود بنام همسرش اسپارتا نامید. اسپارتیها دارای جنگجویان خوبی در خشکی بودند و دولتشهر اسپارت تربیت و آموزش پسران را از سن هفت سالگی بعهده میگرفت.
در این آموزشها تمرینات سخت و مشکلی گنجانیده شده بودند و از جمله این تمرینات این بود که کودکان میبایستی فراگیرند که درد و مشقات را تحمل نمایند و برای همین نیز نوجوانان و جوانان در روز جشن گرامیداشت سالانه آرتمیس خدابانوی شهر که نماد جنگل و شکار و حاصلخیزی و نیز حافظ زنان و کودکان بود، در میدان عمومی شهر بر پشت خود شلاق میزدند و بدینوسیله نیروی تاب و مقاومت و وفاداری خویش را بنمایش میگذاشتند.
سیستم سلطنت در اسپارت، سلطنت دوگانه بود، بدین معنا که نیمه نخست سال را یک شاه و نیمه دوم را شاهی دیگر حکمرانی میکرد. علت این امر نیز خواست اسپارتیان برای محدود نمودن قدرت پادشاه و ایجاد حس رقابت مثبت میان ایندو برای پیشبرد و بهبود وضع رفاه عمومی اسپارتیان بود. ازدواج میان اعضای ایندو خانواده ممنوع بود. یعنی شخص از خانواده شاه نخست نمیتوانست با شخصی از خانواده شاه دیگر ازدواج نماید. شاه در اسپارت دو وظیفه مهم داشت : یکی رهبری سپاه و دیگری رسیدگی و نظارت بر امور دینی. این نیز حق نخست شاهان در اسپارت بود که دختر کسان متمولی که فوت کرده بودند و فرزند پسری از خود بجای نگذاشته بودند را به ازدواج خود درآورند و بدینوسیله وارث قانونی آنفرد شناخته شوند. واژه اسپارت از دوران پیش از یونانیان یعنی هزار سال پ.م. میباشد. در جریان جنگهای پلوپنزوسی، اسپارت تفوق خود را در یونان از دست داد.
44

No comments: